عشق و دوستی


 

همه می دانند که رابطه جنسی حیاتی ترین جزء همه ی ازدواج هاست. پس اگر یکی یا هر دوی زوجین علاقه و رغبت خود را از دست دادند چه می شود؟ تحقیقات نشان داده است که درصد انبوهی از چننین ازدواج هایی با شکست مواجه می شود. (بعد از مسایل مالی، مسایل جنسی دومین دلیل برای طلاق شناخته شده است)

چگونه میتوان کانون سرد خانواده را که به علت مشکلات جنسی بوجود آمده، مجدداً گرم کنید؟چگونه میتوان آقایان را به اوج لذت جنسی رساند؟
نقاط تحریک پذیر آقایان کجاست؟چگونه باید با شوهر تان برخورد رفتاری موثر جنسی داشته باشید؟
هدف از ثبت و درج این مطلب ایجاد روابط صمیمانه با زوج و استحکام روابط زن و شوهر و کانون خانواده است

به گزارش سلامت نیوز رابطه جنسی نقش بسیار مهمی در ازدواج دارد، ولی با اینحال زوج های زیادی بدون توجه عمیق به آن زندگی میکنند. در این بحث از دیدگاه مرد و زن نحوه صحیح رابطه جنسی را بررسی می کنیم .
ناامید نشوید. راه های زیادی برای جلوگیری از آن وجود دارد. در اینجا سه راه برای جان بخشیدن دوباره به زندگی جنسی برای شما فراهم آمده است. پس اگر می خواهید کانون خانواده تان ، مراحل زیر را دنبال کنید.


 

 

به خودتان متکی باشید
فرقی نمی کند که همسرتان چقدر دوستتان داشته باشد و بخواهد ارضائتان کند؛ تحریکات و شور جنسی او به هیچ وجه شبیه به شما نیست. به همین دلیل غیرمنطقی است اگر انتظار داشته باشید هر زمان شما تحریک شدید در اختیارتان باشد. باید یاد بگیرید که چطور گهگاه نیازهایتان را کنترل کنید. احتمالاً تصور خواهید کرد که عادلانه نیست و مطمئناً عصبانی خواهید شد.

البته باید که زوج ها تا آنجا که می توانند در زندگی جنسی خود با همسرشان انرژی لازم را صرف کنند، اما بااینحال باز هم ممکن است زمان هایی وجود داشته باشد که شما آمادگی رابطه ی جنسی را داشته باشید در حالیکه همسرتان ندارد. این مسئله ای کاملاً نرمال و طبیعی است و باید آن را بپذیرید. هرچه تلاش همسرتان برای فهمیدن شما و نیازهایتان باید بیشتر شود، تلاش شما نیز در درک این تفاوت ها باید افزایش یابد. قسمتی از این درک و پذیرفتن با اتکای گاه و بیگاه شما به خودتان برای ارضای میل جنسیتان نشان داده می شود. اگر اطمینان داشته باشید که همسرتان واقعاً دوستتان دارد و به شما توجه می کند، انجام اینکار با راحتی بیشتری صورت خواهد گرفت.

 

تنوع، مزه ی زندگی است
احتمالاً زندگی جنسی شما دچار یکنواختی شده است. حتی مهیج ترین فرد در رابطه جنسی هم اگر رابطه جنسی برایش تکرار مکررات شود، از آن دلزده خواهد شد. اگر این مورد را در رابطه جنسی خودتان با همسرتان هم مشاهده می کنید، پس وقتش رسیده که کمی تنوع وارد این رابطه کنید. برای جلوگیری از یکنواختی جنسی، باید کمی خلاق باشید.


 

* مکانی جدید انتخاب کنید : همیشه یک گوشه خاص برای معاشقه جنسی خود انتخاب نکنید

* لباس زبر های مناسب و جدید بخرید

* عطر خوشبو استفاده کنید

* حتما مسائل بهداشتی و نظافتی را رعایت کنید : آرایش و زدودن موهای زائد بسیار مهم است و نشانه اهمیت دادن به شریک زندگی خود می باشد .

* معمول است که مرد در رابطه جنسی پیش قدم می شود . بد نیست برای تنوع زن نیز گاهی پیش قدم شود .

*رفتار تحریک آمیز داشته باشید : عشوه و ناز زنانه جنسی قبل از نزدیکی سبب تحریک شدید مرد می شود

* با آرامش و مهربانی با او رفتار کنید : خشن و عجول نباشید . سعی کنید با کلام ، نگاه ، حرکات و رفتار خود به ارامی همسر را تحریک کنید . بگذارید او نشانه های عشق و محبت را در شما ببیند و به ارامی به او نزدیک شوید ...

* بوسه قدیمی ترین نقطه شناخته شده برای تحریک :است که شامل بوسیدن لب ها ، صورت ، لاله گوش ، گردن و یا هر قسمتی از بدن همسر باشد که پیدا کردن نقطه های حساس تر مدتی طول می کشد و به نسبت بلوغ و فهم جنسی مرد و زن نقاط مربوطه شناخته می شود

* گفتار های عاشقانه : تحریک فقط به نوع فیزیکی محدود نمی شود و نوع روانی نیز دارد که باید به صورت همزمان استفاده شود صحبت های عاشقانه که هنگام رسیدن زن و شوهر به هم رد و بدل می شود بسیار پر اهمیت است .

* لمس و نوازش با حوصله : سطح داخلی ران ( مرد و زن ) و لب های فرج ( زن ) ، بیضه و نواحی اطراف آن (مرد) ، گرفتن و فشردن کمر ( زن و مرد ) ، کلیتوریس زن که تحریک و نوازش آن حکم آلت مرد را دارد

* همانند گنجشک آمیزش نکنید و همسر خود را با آرامش آماده و راضی سازید . سعی کنید در اولین مرحله همسر خور را در شرایط نعوظ کامل قرار دهید : در مردها با تحریک آلت تناسلی و مالش و نوازش آن حالت نعوظ فراهم می شود ( بلند شدن و سفتی آلت تناسلی در مرد را نعوظ مرد گویند ) . در خانمها نعوظ یعنی تحریک و سفتی کلیتوریس و نوک پستان .

* فراهم کردن تحریک لازم در همسر : مرد با فکر و یا در نظر آوردن نقاط شهوت انگیز و یا عوامل روانی نعوظ به او دست داده و اغلب در این حالت تحریک شده به حساب می آید آنچه بر زن لازم است تحریک موضعی نیست بلکه تحریک موقعی است و آن زمانی است که مرد در حالیکه دخول انجام می دهد نعوظ وی کاهش می یابد و دخالت زن با تحریک مرد در حالی که عضلات مهبل را بر روی آلت مرد فشار داده رانها را بهم نزدیک می کند و امکانا با دست مالیدن به پشت مرد در امتداد ستون فقرات وی ، نعوظ مرد برگشته و مرد را راضی می سازد

* مرد باید در آغاز رابطه جنسی ذهن و فعالیت خود را متوجه تحریک و آماده کردن زن نماید. و البته زن نیز باید به آماده سازی مردش در این مرحله توجه داشته باشد

* مرد هر چه بیشتر بتواند با مهارت زن را تحریک کند زن در ادامه هر کاری مرد طالب باشد انجام می‌دهد. این مسئله برای خانم ها نیز صادق است .

*زمان دخول بهترین زمان برای سخنان محبت‌آمیز است. در این لحظه از همسر خود قدردانی کنید و او را بهترین بنامید که این خود سبب افزایش روابط زناشویی و استحکام زندگی می شود

*به همسر خود بفهمانید که رابطه جنسی با او سبب آرامش او می شود و می خواهید با این عمل عشق و محبت خود را بیشتر به او ثابت کنید و هدف فقط ارضاء جنسی-جسمی نیست بلکه روح معنوی شما نیز با این عمل ارضاء می شود .

*بهتر است با همسر خود از قبل هماهنگ کنید که اسپرم کجا ریخته شود چرا که این مطلب سبب آرامش خاطر بیشتر طرفین و تحریک بیشتر می شود.

* شوهر باید زمانی که مطمئن نشده که زن به اوج لذت و ارضا شدن نزدیک نشده از ارضاء خود جلوگیری کند. دیدن ارگاسم و ارضاء زن برای مرد بسیار ارزشمند و تحریک کننده است . سعی کنید اول زن به اوج لذت برسد و مرد با کمی فداکاری و خویشتن داری بعد از زن ارضاء شود . وقتی اول زن ارضاء شود تمایل جنسی مرد بیشتر میشود و می تواند براحتی خود را به اوج لذت برساند ولی وقتی مرد اول ارضاء شود زن او را ناتوان جسمی می بیند و تصور بر آن دارد که مردش به او در این لحظه توجه کمتری دارد و این مسئله می تواند باعث تاخیر و حتی عدم ارضاء زن شود . به محض شروع ارضا از طرف زن، مرد نیز می‌تواند خود را ارضا کند. بهترین شیوه ارضا‌شدن، همزمانی آن بین طرفین است.


 

* توجه به این نکته مهم است که معمولاً مردها پس از ارضاشدن یا می‌خوابند، یا پشت به زن می‌کنند. در صورتی که کاری که باید انجام دهند این است که شروع به بغل کردن و نوازش زن کنند. و به او آرامش دهند تا استراحت کند.

* شایسته است که زن شربتی گوارا تهیه نموده و بعد از پایان ، برای همسر خود بیاورد.

*در آخر بعد از انجام رابطه جنسی بهتر است از همسر خود تشکر کنید

و...هزاران کار دیگر هست که می توانید برای از بین بردن یکنواختی موجود در رابطه تان انجام دهید.

اگر همه چیز عمل نکرد، صادق ومهربان و قاطع باشید

زوج های زیادی بوده اند که بی علاقگی و نارضایتی یکی از زوجین از رابطه جنسی باعث جدایی آنها شده است. البته شما هم ممکن است به فکر اینکار بیفتید. اما بدانید طلاق یا برقراری رابطه ی جنسی با افرادی غیر از همسر تان (خیانت به همسر) ، راه حل های مناسبی نیستند. درست است که عشقبازی با غیر می تواند مشکلتان را حل کند، اما بدانید که در طولانی مدت مشکلات بیشتری نیز برایتان ایجاد می کند و باعث خراب تر شدن ازدواج تان هم می شود. حتی اگر ازدواجتان هم سالم باقی بماند، درد و رنجی که همسرتان از عشقبازی شما با کس دیگری متحمل می شود، بی اندازه است.

طلاق هم راه حل خوبی به شمار نمی رود. اگر به جای پیدا کردن راه حل و برطرف کردن مشکل، از آن فرار کنید(پاک صورت مسئله)، ممکن است زوج دیگری پیدا کنید که او نیز از نظر جنسی با شما ناهماهنگ و ناسازگار باشد، و بهتر است از خود بپرسید این کار را تا کجا ادامه خواهید داد؟

قبل از اینکه بار و بندیلتان را جمع کنید و همسرتان را ترک کنید، ببینید آیا همسر تان از این جریان خبر دارد؟ اطلاع دارد که شما از رابطه ی جنسیتان با او ناراضی هستید؟

کار ار به دعوا نکشانید. تقصیرها را به گردن او نیندازید، انتقاد نکنید، فقط خیلی آرام به او در مورد مشکلات تان صحبت کنید بگویید که به خاطر اختلافاتی که در روحیات جنسی شما وجود دارد، می خواهید کاری کنید که به بهبود رابطه تان منتهی میشود و برای این کار همکاری بیشتر او کمک میکند و باید برای بهتر شدن ارتباطشان هردو فعالانه رفتار نمایند و برای این امر باید حتی با کنار گذاشتن خجالت و تعصبات به متخصصین مربوطه مراجعه نمایند.

افکار خود را با او در میان بگذارید. این را به صورت یک تهدید مطرح نکنید. فقط میزان امیدواری خود را با او در میان بگذارید. به او فرصتی دوباره برای اصلاح و سازگار شدن بدهید، و منتظر نتیجه ی آن شوید.
منبع : دکتر محمد والی پور - روانشناس
 




| *| نوشته شده در پنج شنبه 89/8/13 و ساعت 1:42 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

تو خود


چشمه صد غزل در منی


بگو


با کدامین غزل آرمت؟

تو باشی

غم از جان و دل می‌رود

بگو

بر کدامین غمم بارمت؟

تو همچون گلی

خانه‌ام همچو باغ

شود تا که در

باغ خود کارمت؟

تو دانی،

خدا داند و عامی

که از جان و دل

دوست می‌دارمت..

 

 




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/8/12 و ساعت 2:27 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

                                                                   http://eshghamm.blogfa.com/

من مومن نگو ،


وقتی که حتی


واسه یه لحظه هم عاشق نبودم



به من که این همه از رستگاری


فقط دم می زدم ،عاشق نبودم



یه عمری از دلم ترسیدم و باز ،دم آخر منو دیوونه کرده


حالا می ترسم این دیوونه حالی ، یه روز از من جدا شه بر نگرده


چه آسون اشک معصوم تو یک شب


چکید و دامن دینم رو تر کرد


غبار عادتو از قلب من شست


نمی دونم چطور ، اما اثر کرد


همه دار و ندارم مال چشمات


اگه پشتش بهشتی باشه یا نه !


اگه دنیای من پیش از قیامت


داره با چشم تو می پاشه یا نه


دوستت دارم

                                 http://eshghamm.blogfa.comhttp://eshghamm.blogfa.com

 




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/8/12 و ساعت 2:25 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

                                                                                           http://eshghamm.blogfa.com

دلخوشی‌هایم اگر بی تو


خیالت گشته بود...

زنده کردی با حضورت،

جان من را نازنین!

من اگر جا مانده‌بودم

پشت آن شب‌های تار،

با نگاهت داده‌ای من را

به صبح و روشنی!

گر چه بودم تشنه‌ی مهر و محبت

خوب من!

کرده‌ای سیراب من را

با محبت‌های خویش...

http://eshghamm.blogfa.com




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/8/12 و ساعت 2:24 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

ای دو چشمت چشمه‌های زندگی

آسمانی می‌شوم... وقتی نگاهم می‌کنی

آن صدایت نغمه‌های بودن است

غرق بودن می‌شوم... وقتی صدایم می‌کنی

ای صفای لحظه‌های عاشقی

عاشقم... بر عشق من رنگی ببخش

ای سرود شادی و سرزندگی

بر سکوت تلخم... آهنگی ببخش

در مسیر زندگی

چشم امیدم با شماست

با تو بودن

نعمتی بی انتهاست




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/8/12 و ساعت 2:21 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )


 

10 کلید اصلی تربیت فرزندان

 

خیلی مهم است که به طریقی فرزندانمان را تربیت کنیم که با دادن انگیزه درونی، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ایجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهیم. اگر فرزندانمان به این طریق تربیت شوند، به هیچ وجه برای ایجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به گروه های فاسد، موادمخدر و سکس روی نمی آورند.

10 راهکار زر به والدین کمک می کند از روش هایی استفاده کنند که حس سلامت و امنیت فرزندانشان را تضمین می کند.

1. زمانی را خالص و کامل به فرزندتان اختصاص دهید.

اعتماد به نفس فرزند شما شدیداً تحت تاثیر کیفیت زمانی است که با او می گذرانید نه مقدار آن زمان. با زندگی های پرمشغله امروز نمی توانیم 100% تمرکز  و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهیم. خیلی وقت ها وقتی فرزندمان سعی می کند با ما ارتباط برقرار کند، وانمود می کنیم که به حرفهایشان گوش می کنیم. اگر نتوانیم در طول روز زمانی را خالص و کامل با فرزندمان بگذرانیم، مطمئناً شروع به بدرفتاری می کند. توجه منفی در ذهن بچه ها خیلی بهتر از بی توجهی است.

همچنین خیلی مهم است که احساسات فرزندانتان درست یا غلط نیستند. مثلاً وقتی دخترتان به شما می گوید که، "مامان تو با من وقت نمی گذرانی" درحالیکه تازه با او بازی کرده اید، بدانید که او فقط احساسش را با شما درمیان گذاشته است. پس بهتر است که در این اوقات برای احساسات فرزندتان ارزش قائل شوید و به او پاسخ مثبت دهید.

2. حرف نزنید، عمل کنید.

آمار نشان می دهد که در روز بیشتر از 2000 خواسته از فرزندانمان داریم. پس عجیب نیست که بیشتر بچه هایمان دیگر صدای پدر و مادرشان را نمی شوند. به جای غر زدن و فریاد کشیدن سر بچه ها، از خودتان بپرسید، "چه کار باید بکنم؟" مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده اید که چرا وقتی جوراب های کثیفش را درمی آورد آنها را توی هم گلوله نمی کند تا بفهمید کدامها کثیف هستند، از این به بعد فقط جورابهایی که در هم گلوله شده اند را بشویید. دو صدگفته چون نیم کردار نیست!

3. با روش های درست اجازه بدهید فرزندتان احساس قدرت کند.

اگر شما اینکار را نکنید خودشان راه های نادرستی برای احساس قدرت کردن پیدا می کنند. راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب  بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن. یک بچه دوساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا سبزیجات را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم درحالیکه خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند.

4. از عواقب طبیعی استفاده کنید.

از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟ وقتی بیخود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کارشان را از بچه ها می گیریم. وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود. باید اجازه بدهیم بچه ها خودشان راه حلی برای مشکلشان پیدا کنند.

5. از عواقب منطقی استفاده کنید.

خیلی وقت ها اتفاقی که ممکن است در پس یک رفتار به وجود آید به آینده دور مربوط می شود. در اینگونه موارد، نتایج و عواقب منطقی یک عمل بسیار موثر هستند. برای تاثیرگذاری، آن نتیجه باید کاملاً به آن رفتار مربوط باشد. مثلاً اگر فرزندتان فراموش می کند ویدئویی که کرایه کرده بود را برگرداند و شما او را یک هفته تنبیه می کنید، این فقط در او ایجاد خشم می کند. اما اگر خودتان ویدئو را برایش برگردانید و کرایه آنرا از پول تو جیبی اش کم کنید آنوقت با نتیجه منطقی کارش مواجه می شود.

6. از دعوا و مشاجره دوری کنید.

اگر فرزندتان روی اعصابتان راه می رود یا بی ادبانه با شما حرف می زند به هیچ وجه عصبانی نشوید و از کوره در نروید. فقط کافی است که اتاق را ترک کنید یا تهدیدش کنید که اگر یکبار دیگر کارش را تکرار کند، اتاق را ترک می کنید.

7. فعل را از فاعل جدا کنید.

هیچوقت به فرزندتان نگویید که بد است. اینکار اعتماد به نفس او را خدشه دار می کند. به فرزندتان کمک کنید تشخیص دهد که اینطور نیست که دوستش نداشته باشید بلکه رفتار اوست که نمی توانید تحمل کنید. برای اینکه فرزندتان اعتماد به نفس سالمی داشته باشد، باید بداند که تحت هر شرایط او را دوست دارید. با گرفتن محبتتان از بچه نمی توانید به او انگیزه دهید.

8. هم مهربان باشید هم قاطع.

تصور کنید که به بچه 5 ساله تان گفته اید که اگر سر وقت حاضر نشود همانطوری او را بغل کرده و سوار ماشین می کنید. به او گفته اید که هم می تواند در ماشین و هم در مهد کودک لباس بپوشد. دقت کنید که موقع بغل کردنش، با محبت اینکار را بکنید اما درست سر وقت بدون هیچ بحث اضافه اینکار را بکنید.

9. تربیت کردن با هدفی در سر

اکثر ما با رویکرد در دست گرفتن کنترل اوضاع فرزندانمان را تربیت می کنیم. ما دنبال راه حل مناسب هستیم و این معمولاً موجب تو سرخور شدن بچه ها می شود. اما اگر بعنوان والدین طوری با فرزندمان برخورد کنید که احساس کند یک فرد بزرگسال است، بسیار منطقی تر و باملاحظه تر رفتار کرده ایم. مثلاً اگر فرزندمان را تنبیه بدنی کنیم، او خشونت را از ما یاد می گیرد و وقتی بزرگ شود برای رسیدن به خواسته هایش از زور و خشونت استفاده کند.

10. ثابت قدم باشید و تا آخر راه را دنبال کنید.

اگر با فرزندتان توافق کرده اید که وقتی وارد مغازه شدید نمی تواند شکلات بخرد، به هیچ عنوان با گریه کردن و التماس هایش زیر بار نروید.. با این روش فرزندتان یاد می گیرد که به حرف شما احترام بگذارد.

 

 

 

اصول اخلاقی مهم در تربیت فرزندان

 

تـعداد کمی از اصـول و عقـایـد رفتاری وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقی مانده اسـت. ایـن اصـول و عـقاید، در همه ی فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ی اینها، فقط جـلوگیری از رفتـارهـای بـد و نـاشـایسـت نیست، بلکه این اصول و عقاید، جامعه ای را به وجود می آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بی عاطفه نیستند،بلکه فارغ از خود پسـندی، بسیـار مـهربان، مؤدب و همدل میـباشند، یعنی همان کودکانی که ما در خیالاتمان آرزوی
داشتنشان را داریم.

مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب های معنوی برای بیان این اصـول و عـقاید زنــدگی، راه مخصوص به خود دارند. در این مقاله قصد داریم، شما را با اصلی ترین و بنیادی ترین این عقاید آشنا کنیم، تا با بکار گیری آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعالیت هایتان، به جامعه آرمانی خود دست یابیم.


1.  با محبت باشید.  محبت بزرگترین نعمت خداوندی است که پایه و بنیاد همه ی روابط و اخلاقیات به آن وابسته است. هرچه شما بیشتر به اطرافیانتان محبت کنید، در عوض محبت بیشتری نیز دریافت خواهید کرد. این بهترین هدیه ای است که می توانید تقدیم فرزندتان کنید.

2.  ثابت قدم باشید.  نظم، قاعده و محدودیت های مشخص، ایجاد اعتماد می کند. این همان چیزی است که فرزندتان برای احساس امنیت و آرامش به آن نیاز دارد.

3.  الگوی خوبی باشید. اگر میخواهید فرزندتان به کاری که شما دوست دارید گرایش پیدا کند، شما خود الگویی برای آن رفتار باشید. فرزند شما به کسی نیاز دارد تا از او سرمشق بگیرد.

4.  قابل اعتماد باشید. دروغ نگویید و سعی کنید رفتارهای ساختگی از خود نشان ندهید. فرزندان باید خودِ واقعی شما را ببینند و بشناسند.

5.  حضور داشته باشید. سعی کنید وقتی کودکتان به شما نیاز دارد، کنار او باشید و به خواسته های او رسیدگی کنید. نگذارید کار یا مسائل دیگر بین شما و فرزندتان فاصله بیندازد.

6.  خوش بین باشید. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغییر می کنند. اگر مثبت گرا و به آینده خوشبین باشید، از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.

7.  صبور باشید. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو روید. زندگی به خودی خود سیع می گذرد، پس چرا خودتان هم سعی می کنید سرعت آن را بیشتر کنید؟ و یادتان باشد، تغییر زمان می برد.

8.  ایستادگی کنید.  زندگی دویدن در مسیری بسیار طولانی است. پشتکار و استقامت از لزومات پیمودن این راه است. پس هیچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشید، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.

9.  خودپسند نباشید. از لاک خودپسندیتان بیرون آیید و انرژیتان را صرف دیگران کنید. و فرزندانتان را در این راه طولانی با خود همسفر کنید.

10. فعال باشید. فقط یکجا ننشینید. اگر ایده خوبی دارید، یا فکر می کنید کاری اشتباه است، دست به فعالیت بزنید. عملکردهای شما به فرزندانتان نشان می دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.

11. ساده باشید. کودک شما برای خوشبخت بودن نیاز به چیزهای زیادی ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. این کار باعث می شود او یاد بگیرد برای داشتن کوچکترین وسیله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.

12. بااعتقاد باشید.  هر انسانی برای زندگی کردن نیاز به مجموعه ای از اصول و قوانین دارد که از طریق آن خوب را از بد تشخیص دهد. شما باید جایگاه اعتقادیتان را محکم کنید، تا فرزندتان هم فرصت پیروی از شما را داشته باشد.

13.  سازگار باشید.  انعطاف پذیری امر بسیار مهمی در زندگی است. یاد گرفتن چیزهای تازه، داشتن ایده های جدید و کشف دیدگاه های مختلف، را باید تجربه کنید و به فرزندانتان نیز منتقل کنید.

14.  همدل باشید.  فرای همه ی این مسائل، یکی از مهمترین فضیلت های انسانی، توانایی درک دیگران و فهمیدن احساسات آنهاست. همدلی پادزهری برای رفتارهای خودپسندانه، بیرحمانه و عاری از عاطفه و احساس است. و بهترین راهی که فرزندانمان می توانند این خصوصیت برجسته را بیاموزند، از طریق همدلی کردن ما با آنهاست.

با اینکه گفتن این مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در این زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نیست. رفتارهایی که ما در کودکانمان مشاهده می کنیم، فقط انعکاسی از آنچه در خانواده خود می بینند نیست، بلکه انعکاسی از دنیای بزرگ پیرامون آنهاست. خطرات بسیاری پیش پای آنهاست، خطراتی که گاهی ما توانایی کنترل آنها را نداریم. تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که پدر یا مادرانی صالح باشیم.

هر کاری که ما انجام می دهیم، تاثیری مستقیم بر فرزندانمان و دنیای آنها دارد. پس دست از بهانه تراشی و انداختن تقصیر بر گردن همدیگر برداریم و همه ی انرژیمان را صرف تربیت آنها کنیم. موفق شدن آنها در زندگی به این نیست که همیشه در مدرسه نمره بیست بگیرند، یا تحصیلات دانشگاهی کنند یا در کار و تجارت موفق شوند. موفقیت آنها، نفسِ خوشبخت زندگی کردن در این دنیای پر هرج و مرج و شلوغ است .

 

 

 




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 8:32 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

1. تشویق فرزندانتان به رفتارهای خوب را از سه سالگی آنها شروع کنید. عادتشان بدهید از کلماتی مثل "خواهش می کنم"، "لطفاً"، "متشکرم"، "ببخشید"، و از این قبیل استفاده کنند و تشویقشان کنید نام بزرگسالان را هر زمان که توانستند بر زبان بیاورند. به آنها یاد بدهید که همیشه با لحنی دوستانه صحبت کنند.

2. این واقعیت را قبول کنید که بچه ها هم انسان هستند و درست مثل بزرگسالان نیاز دارند که کسی به حرفهایشان گوش دهد، دوستشان داشته باشد، تحسینشان کند و به آنها احترام بگذارد. همه آدمها، چه کودک و چه بزرگسال در مقابل تحقیر، بی اعتنایی، زورگویی و آزار جسمی واکنش بدی نشان می دهند.

3. ثبات قدم در حرفهایتان تمرین بسیار خوبی برای تربیت فرزندان است اما گوش کردن به حرفهای بچه ها و عذر خواهی برای اشتباهاتتان هم اهمیت بسیار زیادی در تربیت آنها دارد. کسی نگفته که همیشه و 100 درصد مواقع حق باید به جانب والدین باشد. اگر شما هم وقتی اشتباه می کنید عذرخواهی کنید، الگوی بسیار خوبی برای آنها خواهید بود.

4. اینکه عشق همه چیز را حل می کند را باید جزء اصول خانه درآورید. اگر فکر می کنید نزدیک است که حسابی به خاطر کج خلقی فرزندتان عصبانی شوید، چند دقیقه از واکنشی که می خواهید نشان دهید جلوگیری کرده و صبر کنید. بنشینید و در آغوش بگیریدش و بدانید که ارزشش را دارد. چرا باید مدام سرزنششان کنید؟ به جای آن می توانید با عشق و محبت آرامشان کنید.

5. درمورد بچه های بزرگتر سعی کنید که خودتان را از مشکل جدا کنید. وقتی رفتار بد آنها شروع می شود سعی کنید به خودتان یا به فرزندتان زمان بدهید. اما اینکار را باید با قاطعیت انجام دهید و سریع او را به اتاق دیگری ببرید و برایش توضیح دهید که رفتارش قابل قبول نیست و به همین خاطر دوست ندارید فعلاً نزدیکتان باشد. بستن در باعث می شود کمی ناراحت شوند. بچه ها هم مثل بزرگتر ها از دور نگه داشتن اجباری خوششان نمی آید. بعد از چند دقیقه (یا هر وقت که عصبانیتتان فروکش کرد) دوباره به اتاق برگردید و در اغوش بگیریدشان و سعی کنید که مشکل را حل کنید. بچه ها همیشه به یک بزرگتر نیاز دارند تا اوضاع را بهتر کند. شاید نتوانند همان موقع معذرت خواهی کنند اما در بعضی موارد حتماً باید این عذرخواهی انجام شود.

6. سرزنش ها و درس دادن ها را برای وقتی بگذارید که فرزندتان آرام است و میتواند خوب به حرفهایتان گوش کند. از آنها بخواهید که مشکل رفتارشان را برایتان تکرار کنند و بگویند اگر دفعه بعد آن کار را تکرار کنند چه عواقبی خواهد داشت. اگر مشکلشان را قبول کردند و عواقب رفتار بدشان را پذیرفتند، اما بعدها تصمیم گرفتند که دوباره آن رفتارها را تکرار کنند، آن عواقب دیکر انتخاب خودشان بوده است. وقتی بعد ازاینکه آرام شدید با فرزندتان حرف بزنید، آنها حرف شما را خیلی بهتر درک می کنند. با این روش خیلی خوب می فهمند که کجای کارشان اشتباه بوده و دیگر حالت دفاعی به خود نمی گیرند.

7. فرزندتان را تنبیه فیزیکی نکنید. تنبیه بدنی واقعاً کار اشتباهی است چون نه تنها تحقیرشان کرده و احساساتشان را جریحه دار می کند، بلکه به آنها یاد می دهد که آنها هم می توانند کس دیگری را بزنند. وقتی در زندگی روزمره نمی توانید دیگران را به خاطر اشتباهاتشان بزنید، چرا باید با فرزند خودتان اینکار را بکنید؟

8. در سن 9 تا 10 سالگی معنای قاطعیت و جدیت را به آنها یاد بدهید. آنها را تشویق کنید که همیشه رفتاری مهربان، شوخ و دوستانه داشته باشند اما درعین حال محکم و استوار باشند و به خاطر اینکه همرنگ جماعت شوند دنباله رو همسالانشان نباشند.

9. یاد دادن انجام کارهای خانه به بچه ها در این زمان که فشار خیلی زیادی روی خانواده ها هست کار سختی است. اما اینکار را هم می توانید با تفریح و بازی از آنها بخواهید. مثلاً هر زمان که وقت کردید، فرزندانتان را صدا کنید و به آنها بگویید که 10 کار هست که باید انجام شود. هم کارهای بزرگ و هم کوچک در این 10 کار بگنجانید و بگویید که انجام این کارها نباید بیشتر از 20 تا 30 دقیقه وقت آنها را بگیرد. این کارها هر چیزی می تواند باشد: از آویزان کردن لباسها در جالباسی گرفته تا غذا دادن به حیوان خانگیتان. کارها را یکی یکی به آنها بگویید و تازمانیکه یک کار را تمام نکرده اند کار بعدی را به آنها محول نکنید. سعی کنید از کار آنها تعریف کنید چون این باعث می شود که کمتر غر بزنند و برای انجام بقیه کارها رغبت بیشتری داشته باشند.

10. به فرزندتان یاد بدهید به صدای درون ذهنش گوش کند. در ذهنشان است که تمام ارزشها و درس های زندگی که همه این سالها به آنها آموخته اید ذخیره می شود. به آنها یاد بدهید که آن صدا را که به آنها می گوید، "اینکار درست نیست"، یا "پدرم دوست نداره من اینکار را بکنم"، شناخته و برای انجام کارهایشان از آن کمک بگیرند.

همه ما عاشق فرزندانمان هستیم اما باید بتوانیم محدوده های مشخصی را برای رفتارهای آنها تعیین کنیم و ارزش های زندگی را برای کمک به آینده شان به آنها آموزش دهیم.

 

 

چطور به فرزندانمان آموزش دهیم عشق و محبت خود را به دیگران ابراز کنند؟

 

این وظیفه شماست که چیزهایی که لازم است را به فرزندانتان یاد بدهید. خیلی از والدین نگران وضعیت جهان هستند. حتی خیلی از والدین نگران هستند که چرا در نحوه ارتباط فرزندانشان با دیگران هیچ عشق و محبتی وجود ندارد.

عشق و محبتتان را ابراز کنید. والدین متوجه نیستند که قادرند اوضاع را تغییر دهند. شما باید از کودکی به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. اگر فرزند شما در رابطه خود با فردی دیگر عشق  محبت از خود نشان دهد باعث می شود فرد مقابل نیز همین احساس را در رابطه با او به کار گیرد.

سرمشق او باشید. اگر شما به دیگران ابراز محبت کنید، خواهید توانست آنرا به فرزندانتان هم آموزش دهید. شما الگوی فرزندانتان هستید. آنها همان کارهایی را می کنند که شما می کنید. فرزندانتان همیشه ناظر هستند که شما با بزرگسال ها و بچه های دیگر چطور رفتار می کنید. اگر به غرور و خودخواهی با آنها رفتار کنید، فرزندانتان تصور خواهند کرد که آنها هم باید چنین رفتاری داشته باشند.

درست رفتار کنید. به فرزندانتان نشان دهید که چطور باید درست رفتار کنند، فقط گفتن شما کافی نیست. لازم نیست برای کمک به دیگران بیشتر از حد توانتان پیش بروید، فقط کافی است که مهر و محبت را بخشی از شخصیت خود درآورید.

با همه آدمها با احترام و وقار رفتار کنید و آنرا به فرزندانتان هم یاد بدهید، حتی اگر کسی با شما اینطور رفتار نمی کند. می توانید با یکی از همسایه های قدیمی شروع کنید. فرزندانتان را همراه خودتان ببرید. از فرزندتان بخواهید که به خانم همسایه در حمل خریدهایش کمک کند. به این ترتیب می توانید محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید.

با محبت کردن به دیگران حتی در مواقعی که از دستشان ناراحت هستید، به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. وقتی سر آنها داد نمی زنید باعث می شود فرزندتان یاد بگیرد که چطور باید رفتار کند. اگر به فرزندتان محبت کنید به این معنا نیست که قادر به تنبیه آنها نیستید. باید به درستی از انظباط و جدیت استفاده کنید و برای فرزندتان توضیح دهید که چرا با دیسیپلین از آنها می خواهید که کار درست را انجام دهند.

پاداش. محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید و اگر به درستی رفتار کردند به آنها جایزه بدهید. این حمایت مثبت به آنها یاد می دهد که چیزهای خوب به کسانی تعلق می گیرد که کار خوب انجام دهند. اگر کار درست را انجام ندادند آنها را سرزنش نکنید. با آنها منفی رفتار نکنید. برعکس وقتی دیدید که کار محبت آمیزی انجام دادند به آنها جایزه بدهید. به آنها یاد بدهید که چرا باید عشق و محبت خود را به دیگران نشان دهند.

سرگرمی ها. دقت کنید که فرزندانتان برنامه های مناسب تلویزیونی تماشا کنند و کتاب های خوبی مطالعه کنند. شخصیت های داستانی تاثیر خیلی زیادی روی بچه ها دارند. اجازه ندهید که بچه هایتان برنامه های خشن تماشا کنند. این برنامه ها تاثیر منفی روی بچه ها می گذارد و باعث می شود آنها هم با خشونت و عصبانیت رفتار کنند. اگر بچه ها ببینند که شخصیت محبوبشان با محبت و مهربانی با دیگران رفتار می کند، آنها هم همانطور رفتار خواهند کرد.

اگر در کودکی عشق  محبت را به فرزندانتان یاد بدهید، این رفتار را تا آخر عمر دنبال خواهند کرد و با همسالان خود و بزرگترهایشان با مهربانی رفتار خواهند کرد. همچنین وقتی بزرگ شدند نسبت به خود شما هم با محبت رفتار خواهند کرد.




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 8:28 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )


 

 

 

 

 




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 8:16 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

مردم اغلب بی انصاف‌ بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش.

اگر مهربان باشی تورا به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ولی مهربان باش.

اگر موفق شوی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت ولی موفق باش.

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ولی شریف و درستکار باش.

آنچه رادر طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند ولی سازنده باش.

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند ولی شادمان باش.

نیکی های درونت را فراموش می کنند ولی نیکوکار باش.

بهترینهایت را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی

هر آنچه هست میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم!



دکتر علی شریعتی




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 5:17 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

                                        

                 

مهربانم ، ای خوب!05600000



یاد قلبت باشد، یک نفر هست که اینجا



بین آدم هایی ، که همه سرد و غریبند با تو05600000



تک و تنها به تو می اندیشد.



و کمی ،05600000



دلش از دوری تو دلگیر است...                                                                       

 



مهربانم ، ای خوب!05600000


یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش ،


به رهت دوخته بر در مانده،05600000

 


و شب و روز دعایش این است ؛


زیر این سقف بلند ، هر کجایی هستی ، به سلامت باشی05600000


و دلت همواره ، محو شادی و تبسم باشد....


مهربانم ، ای خوب !05600000


یاد قلبت باشد ، یک نفر هست که دنیایش را ،


همه هستی و رویایش را، به شکوفایی احساس تو ،05600000


پیوند زده


و دلش می خواهد ، لحظه ها را با تو به خدا بسپارد...05600000


مهربانم ، ای خوب !


یک نفر هست که با تو05600000


تک و تنها ، با تو


پر اندیشه شعر است و شعور !05600000


پر احساس و خیال است و سرور !


مهربانم ! این بار ، یاد قلبت باشد ؛05600000


یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است


و به یادت هر صبح ، گونه سبز اقاقی ها را05600000


از ته قلب و دلش می بوسد


و دعا میکند این بار که تو05600000


با دلی سبز و پر از آرامش ، راهی خانه خورشید شوی


و پر از عاطفه و عشق و امید05600000


به شب معجزه و آبی فردا برسی....

 

مهربانترینم دوستت دارم وتقدیم به تو عشق مهربونم....

                                                      




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 2:21 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >