عشق و دوستی

 

بسیاری از پدران و مادرانی که در نخستین تجربه فرزندداری خود به سر می‌برند از بی‌قراری و نا‌آرامی‌های نوزاد خود گله دارند و این مسئله حتی باعث ترس و وحشت و گاهی نیز عصبی شدن آنها می‌شود.

پزشکان معتقدند، این دوران باید سپری شود تا نوزاد با محیط جدیدی که به آن وارد‌شده، آشنا شود اما علاوه بر همه این موارد، راهکارهایی ساده نیز وجود دارد تا نوزاد شما راحت‌تر با دنیای کنونی کنار بیاید. با هم می‌خوانیم:
 

www.pix2pix.org عکس های کودکان شما
 

راهکارهایی برای خواباندن کودک

ماشین سواری: اگر از اینکه مرتب فرزندتان را در آغوش بگیرید و دور خانه را بچرخید یا اینکه او را روی پای خود بگذارید و ساعت‌ها تکان دهید تا به خواب برود، خسته و کلافه شده‌اید، به شما پیشنهاد می‌شود که او را سوار ماشین کنید. کودک را در صندلی مخصوص قرار دهید و حدود 20دقیقه الی نیم ساعت، در خیابان‌های اطراف محل زندگی‌تان بدون اینکه توقف کنید، دور بزنید. بعد از طی این مدت زمان به خانه برگردید و فرزندتان را در حالی که در خواب ناز است، به آرامی به تختش منتقل کنید. می‌توانید برای جلوگیری از بیدارشدن کودک، او را با همان صندلی به خانه منتقل کنید و به آرامی روی تخت بخوابانید. البته پدرها نیز می‌توانند این مسئولیت را به‌عهده بگیرند تا مادر در نبود آنها کمی استراحت کند! و اگر هر دو، وقت اضافه داشتند، می‌توانند همراه فرزندشان سوار ماشین شوند. مطمئن باشید تجربه جالبی است و شاید بتوانید در طول مسیر گفت‌وگویی هم با همسرتان که پس از تولد نوزادتان، زمانی برایش نداشتید انجام دهید.

قدم زدن: یکی از بهترین و سالم‌ترین راه‌های آرام کردن و خواباندن کودک، قدم زدن است. بسیاری از اوقات، گریه کودک تنها با تغییر مکان متوقف می‌شود. شما می‌توانید با توجه به محل زندگی‌تان حین پیاده‌روی از مناطقی مثل پارک‌، ساحل‌، خیابان‌های خلوت یا محل‌هایی که دارای درخت، فواره و... هستند‌، عبور کنید. بهتر است زمان پیاده روی را صبح‌ها انتخاب کنید‌، زیرا در این صورت متوجه می‌شوید که حدود نیم تا یک ساعت پیاده‌روی، تا چه حد روحیه‌تان را تغییر می‌دهد و از اضافه وزن‌تان نیز جلوگیری می‌کند! به‌خصوص پیاده روی به مادرانی که بعد از زایمان به علائم افسردگی مبتلا شده‌اند اکیدا توصیه می‌شود، زیرا در اثر پیاده روی و ورزش از مغز «ایندروفین»ترشح می‌شود که ترشح آن زایل‌کننده ناآرامی‌های روحی و ذهنی بدن است.
 

www.pix2pix.org عکس های کودکان شما
 

صداهای آرامش بخش

تحقیقات نشان داده که بسیاری از صداها تأثیر آرام بخشی روی کودک دارد. به‌خصوص صداهایی که مکان اولیه کودک را به یاد او بیندازد. صداهای آرام بخش برای کودک، اصولا صداهایی یکنواخت هستند که زیر و بم کم و نامحسوسی دارند. بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی در کشورهای پیشرفته، اقدام به تهیه موسیقی‌هایی مناسب برای خواب و آرام‌سازی‌ کودک کرده‌اند که در اصطلاح به آن «صداهای سفید» می‌گویند. البته اگر شما دسترسی به این نوع موسیقی ندارید، اصلاً نگران نباشید. لیست زیر می‌تواند جایگزین مناسبی برای موسیقی‌های آرام‌بخش خاص کودک باشد.

1- صدای تیک‌تاک ساعت
2- صدای جاروبرقی (البته باید این صدا را امتحان کنید‌. به این ترتیب که اگر کودک‌تان از این صدا خوشش آمد، آن را برایش ضبط کنید و برای آرام کردن و خواباندن او استفاده کنید‌).
3- پنکه‌ای که با دور کند، کار کند.
4- صدای ضبط شده آبشار یا امواج دریا و اقیانوس
5- صدای ماشین ظرفشویی، لباسشویی، ماشین ریش تراش
6- لالایی‌های خانگی. می‌توانید صدای خود را روی کاست ضبط کنید. سعی کنید در این کاست صدای خود را در حال گفتن: «بخواب فرزندم، کوچولوی نازنینم می‌خواد بخوابه» یا «الان وقت خوابه» به‌صورت موزون و آهنگین ضبط کنید یا حتی آهنگ‌های محلی و دوست داشتنی کودک را با صدای خودتان ضبط کنید.
7- موزیک‌های کلاسیک. اکثر نوزادان به موسیقی‌های کلاسیک علاقه‌مندند؛ موسیقی‌هایی که ضرباهنگ آرام و یکنواختی دارند.
8 - گریه کودک‌تان را ضبط کنید و بعد در هنگام گریه کردن او برایش پخش کنید. این مسئله باعث تعجب کودک می‌شود و برای لحظاتی او را در سکوت فرو می‌برد. مطمئن باشید بعد از آن هم، آنچنان تحت‌تأثیر شوک تشخیص صدای خودش قرار گرفته که یادش می‌رود باید گریه و ناآرامی را شروع کند!

 

www.pix2pix.org عکس های کودکان شما
 

اعجاز تصاویر در آرام‌کردن کودک

1- آینه: کودک‌تان را در حالی که گریه می‌کند یا ناآرام است، جلوی آینه برده و به او اجازه دهید که چهره خود را در آینه ببیند. صورت یا پای او را جلوی آینه ببرید و به سطح آینه بمالید، در این حالت به کودک‌تان نگاه کنید که چگونه به آینه خیره شده و دیگر صدایی از او به گوشتان نمی‌رسد.

2- چهره خندان و اداهای بامزه: زمانی را برای برقراری ارتباط چهره به چهره با کودک‌تان قرار دهید. صورت او را مقابل صورت خود قرار دهید و مرتب حالت چهره‌تان را عوض کنید و حالت‌های بامزه و خنده‌دار به‌خود بگیرید. مثلا لپ‌تان را باد کنید یا حالت چشم‌هایتان را عوض کنید. البته بهتر است این تمرین‌ها را در حالی که کودک‌تان آرام و سرشوق است انجام دهید و به خاطر بسپارید که از کدام صورت شما خوشش آمده تا در هنگام گریه کردن او، فورا آن حالت را برایش به نمایش بگذارید!!

3- اشیا و اشخاص متحرک: یکی دیگر از راهکارهای آرام کردن کودک آن است که او را مقابل اشیا یا اشخاص در حال حرکت، مانند پاندول ساعت، پنکه سقفی، آکواریوم پر از ماهی، برگ درختان، آتش شومینه، ماشین‌های در حال حرکت، افراد در حال ورزش یا دوچرخه‌سواری، امواج ساحل یا بازی بچه‌ها در حیاط یا پارک مقابل‌تان قرار دهید.

www.pix2pix.org عکس های کودکان شما
 

نوازش‌های آرامش بخش

نوازش‌های پدرانه: یکی از روش‌های نوازش که پدران به راحتی می‌توانند آن را اجرا کنند، این است که پدر روی زمین یا تخت دراز بکشد، به حالتی که گوش‌های کودک مقابل قلبش قرار بگیرد. در این حالت متوجه خواهید شد که آرامش عجیبی به کودک دست می‌دهد و حتی تنفس او هماهنگ با صدای قلب شما خواهد شد. در این هنگام به خاطر سکوت و آرامش شگرفی که کودک دارد، به‌تدریج مچ دست او رها و عضلات بدنش شل می‌شود. این روش برای نوزادان 4، 3ماهه بسیار مفید است.

نوازش سر کودک: طی تحقیقات به عمل آمده، مشخص شده است که بسیاری از کودکان، هنگامی که تحت نوازش ناحیه سر خود قرار می‌گیرند، به‌طوری باور نکردنی دچار آرامش می‌شوند. البته مطمئنا اگر این حالت نوازش را همراه با جملات مثبت و قربان صدقه رفتن همراه کنید، تأثیر آن چند برابر خواهد شد.

 




| *| نوشته شده در پنج شنبه 89/8/27 و ساعت 9:34 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )


 

10 کلید اصلی تربیت فرزندان

 

خیلی مهم است که به طریقی فرزندانمان را تربیت کنیم که با دادن انگیزه درونی، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ایجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهیم. اگر فرزندانمان به این طریق تربیت شوند، به هیچ وجه برای ایجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به گروه های فاسد، موادمخدر و سکس روی نمی آورند.

10 راهکار زر به والدین کمک می کند از روش هایی استفاده کنند که حس سلامت و امنیت فرزندانشان را تضمین می کند.

1. زمانی را خالص و کامل به فرزندتان اختصاص دهید.

اعتماد به نفس فرزند شما شدیداً تحت تاثیر کیفیت زمانی است که با او می گذرانید نه مقدار آن زمان. با زندگی های پرمشغله امروز نمی توانیم 100% تمرکز  و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهیم. خیلی وقت ها وقتی فرزندمان سعی می کند با ما ارتباط برقرار کند، وانمود می کنیم که به حرفهایشان گوش می کنیم. اگر نتوانیم در طول روز زمانی را خالص و کامل با فرزندمان بگذرانیم، مطمئناً شروع به بدرفتاری می کند. توجه منفی در ذهن بچه ها خیلی بهتر از بی توجهی است.

همچنین خیلی مهم است که احساسات فرزندانتان درست یا غلط نیستند. مثلاً وقتی دخترتان به شما می گوید که، "مامان تو با من وقت نمی گذرانی" درحالیکه تازه با او بازی کرده اید، بدانید که او فقط احساسش را با شما درمیان گذاشته است. پس بهتر است که در این اوقات برای احساسات فرزندتان ارزش قائل شوید و به او پاسخ مثبت دهید.

2. حرف نزنید، عمل کنید.

آمار نشان می دهد که در روز بیشتر از 2000 خواسته از فرزندانمان داریم. پس عجیب نیست که بیشتر بچه هایمان دیگر صدای پدر و مادرشان را نمی شوند. به جای غر زدن و فریاد کشیدن سر بچه ها، از خودتان بپرسید، "چه کار باید بکنم؟" مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده اید که چرا وقتی جوراب های کثیفش را درمی آورد آنها را توی هم گلوله نمی کند تا بفهمید کدامها کثیف هستند، از این به بعد فقط جورابهایی که در هم گلوله شده اند را بشویید. دو صدگفته چون نیم کردار نیست!

3. با روش های درست اجازه بدهید فرزندتان احساس قدرت کند.

اگر شما اینکار را نکنید خودشان راه های نادرستی برای احساس قدرت کردن پیدا می کنند. راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب  بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن. یک بچه دوساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا سبزیجات را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم درحالیکه خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند.

4. از عواقب طبیعی استفاده کنید.

از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟ وقتی بیخود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کارشان را از بچه ها می گیریم. وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود. باید اجازه بدهیم بچه ها خودشان راه حلی برای مشکلشان پیدا کنند.

5. از عواقب منطقی استفاده کنید.

خیلی وقت ها اتفاقی که ممکن است در پس یک رفتار به وجود آید به آینده دور مربوط می شود. در اینگونه موارد، نتایج و عواقب منطقی یک عمل بسیار موثر هستند. برای تاثیرگذاری، آن نتیجه باید کاملاً به آن رفتار مربوط باشد. مثلاً اگر فرزندتان فراموش می کند ویدئویی که کرایه کرده بود را برگرداند و شما او را یک هفته تنبیه می کنید، این فقط در او ایجاد خشم می کند. اما اگر خودتان ویدئو را برایش برگردانید و کرایه آنرا از پول تو جیبی اش کم کنید آنوقت با نتیجه منطقی کارش مواجه می شود.

6. از دعوا و مشاجره دوری کنید.

اگر فرزندتان روی اعصابتان راه می رود یا بی ادبانه با شما حرف می زند به هیچ وجه عصبانی نشوید و از کوره در نروید. فقط کافی است که اتاق را ترک کنید یا تهدیدش کنید که اگر یکبار دیگر کارش را تکرار کند، اتاق را ترک می کنید.

7. فعل را از فاعل جدا کنید.

هیچوقت به فرزندتان نگویید که بد است. اینکار اعتماد به نفس او را خدشه دار می کند. به فرزندتان کمک کنید تشخیص دهد که اینطور نیست که دوستش نداشته باشید بلکه رفتار اوست که نمی توانید تحمل کنید. برای اینکه فرزندتان اعتماد به نفس سالمی داشته باشد، باید بداند که تحت هر شرایط او را دوست دارید. با گرفتن محبتتان از بچه نمی توانید به او انگیزه دهید.

8. هم مهربان باشید هم قاطع.

تصور کنید که به بچه 5 ساله تان گفته اید که اگر سر وقت حاضر نشود همانطوری او را بغل کرده و سوار ماشین می کنید. به او گفته اید که هم می تواند در ماشین و هم در مهد کودک لباس بپوشد. دقت کنید که موقع بغل کردنش، با محبت اینکار را بکنید اما درست سر وقت بدون هیچ بحث اضافه اینکار را بکنید.

9. تربیت کردن با هدفی در سر

اکثر ما با رویکرد در دست گرفتن کنترل اوضاع فرزندانمان را تربیت می کنیم. ما دنبال راه حل مناسب هستیم و این معمولاً موجب تو سرخور شدن بچه ها می شود. اما اگر بعنوان والدین طوری با فرزندمان برخورد کنید که احساس کند یک فرد بزرگسال است، بسیار منطقی تر و باملاحظه تر رفتار کرده ایم. مثلاً اگر فرزندمان را تنبیه بدنی کنیم، او خشونت را از ما یاد می گیرد و وقتی بزرگ شود برای رسیدن به خواسته هایش از زور و خشونت استفاده کند.

10. ثابت قدم باشید و تا آخر راه را دنبال کنید.

اگر با فرزندتان توافق کرده اید که وقتی وارد مغازه شدید نمی تواند شکلات بخرد، به هیچ عنوان با گریه کردن و التماس هایش زیر بار نروید.. با این روش فرزندتان یاد می گیرد که به حرف شما احترام بگذارد.

 

 

 

اصول اخلاقی مهم در تربیت فرزندان

 

تـعداد کمی از اصـول و عقـایـد رفتاری وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقی مانده اسـت. ایـن اصـول و عـقاید، در همه ی فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ی اینها، فقط جـلوگیری از رفتـارهـای بـد و نـاشـایسـت نیست، بلکه این اصول و عقاید، جامعه ای را به وجود می آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بی عاطفه نیستند،بلکه فارغ از خود پسـندی، بسیـار مـهربان، مؤدب و همدل میـباشند، یعنی همان کودکانی که ما در خیالاتمان آرزوی
داشتنشان را داریم.

مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب های معنوی برای بیان این اصـول و عـقاید زنــدگی، راه مخصوص به خود دارند. در این مقاله قصد داریم، شما را با اصلی ترین و بنیادی ترین این عقاید آشنا کنیم، تا با بکار گیری آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعالیت هایتان، به جامعه آرمانی خود دست یابیم.


1.  با محبت باشید.  محبت بزرگترین نعمت خداوندی است که پایه و بنیاد همه ی روابط و اخلاقیات به آن وابسته است. هرچه شما بیشتر به اطرافیانتان محبت کنید، در عوض محبت بیشتری نیز دریافت خواهید کرد. این بهترین هدیه ای است که می توانید تقدیم فرزندتان کنید.

2.  ثابت قدم باشید.  نظم، قاعده و محدودیت های مشخص، ایجاد اعتماد می کند. این همان چیزی است که فرزندتان برای احساس امنیت و آرامش به آن نیاز دارد.

3.  الگوی خوبی باشید. اگر میخواهید فرزندتان به کاری که شما دوست دارید گرایش پیدا کند، شما خود الگویی برای آن رفتار باشید. فرزند شما به کسی نیاز دارد تا از او سرمشق بگیرد.

4.  قابل اعتماد باشید. دروغ نگویید و سعی کنید رفتارهای ساختگی از خود نشان ندهید. فرزندان باید خودِ واقعی شما را ببینند و بشناسند.

5.  حضور داشته باشید. سعی کنید وقتی کودکتان به شما نیاز دارد، کنار او باشید و به خواسته های او رسیدگی کنید. نگذارید کار یا مسائل دیگر بین شما و فرزندتان فاصله بیندازد.

6.  خوش بین باشید. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغییر می کنند. اگر مثبت گرا و به آینده خوشبین باشید، از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.

7.  صبور باشید. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو روید. زندگی به خودی خود سیع می گذرد، پس چرا خودتان هم سعی می کنید سرعت آن را بیشتر کنید؟ و یادتان باشد، تغییر زمان می برد.

8.  ایستادگی کنید.  زندگی دویدن در مسیری بسیار طولانی است. پشتکار و استقامت از لزومات پیمودن این راه است. پس هیچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشید، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.

9.  خودپسند نباشید. از لاک خودپسندیتان بیرون آیید و انرژیتان را صرف دیگران کنید. و فرزندانتان را در این راه طولانی با خود همسفر کنید.

10. فعال باشید. فقط یکجا ننشینید. اگر ایده خوبی دارید، یا فکر می کنید کاری اشتباه است، دست به فعالیت بزنید. عملکردهای شما به فرزندانتان نشان می دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.

11. ساده باشید. کودک شما برای خوشبخت بودن نیاز به چیزهای زیادی ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. این کار باعث می شود او یاد بگیرد برای داشتن کوچکترین وسیله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.

12. بااعتقاد باشید.  هر انسانی برای زندگی کردن نیاز به مجموعه ای از اصول و قوانین دارد که از طریق آن خوب را از بد تشخیص دهد. شما باید جایگاه اعتقادیتان را محکم کنید، تا فرزندتان هم فرصت پیروی از شما را داشته باشد.

13.  سازگار باشید.  انعطاف پذیری امر بسیار مهمی در زندگی است. یاد گرفتن چیزهای تازه، داشتن ایده های جدید و کشف دیدگاه های مختلف، را باید تجربه کنید و به فرزندانتان نیز منتقل کنید.

14.  همدل باشید.  فرای همه ی این مسائل، یکی از مهمترین فضیلت های انسانی، توانایی درک دیگران و فهمیدن احساسات آنهاست. همدلی پادزهری برای رفتارهای خودپسندانه، بیرحمانه و عاری از عاطفه و احساس است. و بهترین راهی که فرزندانمان می توانند این خصوصیت برجسته را بیاموزند، از طریق همدلی کردن ما با آنهاست.

با اینکه گفتن این مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در این زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نیست. رفتارهایی که ما در کودکانمان مشاهده می کنیم، فقط انعکاسی از آنچه در خانواده خود می بینند نیست، بلکه انعکاسی از دنیای بزرگ پیرامون آنهاست. خطرات بسیاری پیش پای آنهاست، خطراتی که گاهی ما توانایی کنترل آنها را نداریم. تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که پدر یا مادرانی صالح باشیم.

هر کاری که ما انجام می دهیم، تاثیری مستقیم بر فرزندانمان و دنیای آنها دارد. پس دست از بهانه تراشی و انداختن تقصیر بر گردن همدیگر برداریم و همه ی انرژیمان را صرف تربیت آنها کنیم. موفق شدن آنها در زندگی به این نیست که همیشه در مدرسه نمره بیست بگیرند، یا تحصیلات دانشگاهی کنند یا در کار و تجارت موفق شوند. موفقیت آنها، نفسِ خوشبخت زندگی کردن در این دنیای پر هرج و مرج و شلوغ است .

 

 

 




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 8:32 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

1. تشویق فرزندانتان به رفتارهای خوب را از سه سالگی آنها شروع کنید. عادتشان بدهید از کلماتی مثل "خواهش می کنم"، "لطفاً"، "متشکرم"، "ببخشید"، و از این قبیل استفاده کنند و تشویقشان کنید نام بزرگسالان را هر زمان که توانستند بر زبان بیاورند. به آنها یاد بدهید که همیشه با لحنی دوستانه صحبت کنند.

2. این واقعیت را قبول کنید که بچه ها هم انسان هستند و درست مثل بزرگسالان نیاز دارند که کسی به حرفهایشان گوش دهد، دوستشان داشته باشد، تحسینشان کند و به آنها احترام بگذارد. همه آدمها، چه کودک و چه بزرگسال در مقابل تحقیر، بی اعتنایی، زورگویی و آزار جسمی واکنش بدی نشان می دهند.

3. ثبات قدم در حرفهایتان تمرین بسیار خوبی برای تربیت فرزندان است اما گوش کردن به حرفهای بچه ها و عذر خواهی برای اشتباهاتتان هم اهمیت بسیار زیادی در تربیت آنها دارد. کسی نگفته که همیشه و 100 درصد مواقع حق باید به جانب والدین باشد. اگر شما هم وقتی اشتباه می کنید عذرخواهی کنید، الگوی بسیار خوبی برای آنها خواهید بود.

4. اینکه عشق همه چیز را حل می کند را باید جزء اصول خانه درآورید. اگر فکر می کنید نزدیک است که حسابی به خاطر کج خلقی فرزندتان عصبانی شوید، چند دقیقه از واکنشی که می خواهید نشان دهید جلوگیری کرده و صبر کنید. بنشینید و در آغوش بگیریدش و بدانید که ارزشش را دارد. چرا باید مدام سرزنششان کنید؟ به جای آن می توانید با عشق و محبت آرامشان کنید.

5. درمورد بچه های بزرگتر سعی کنید که خودتان را از مشکل جدا کنید. وقتی رفتار بد آنها شروع می شود سعی کنید به خودتان یا به فرزندتان زمان بدهید. اما اینکار را باید با قاطعیت انجام دهید و سریع او را به اتاق دیگری ببرید و برایش توضیح دهید که رفتارش قابل قبول نیست و به همین خاطر دوست ندارید فعلاً نزدیکتان باشد. بستن در باعث می شود کمی ناراحت شوند. بچه ها هم مثل بزرگتر ها از دور نگه داشتن اجباری خوششان نمی آید. بعد از چند دقیقه (یا هر وقت که عصبانیتتان فروکش کرد) دوباره به اتاق برگردید و در اغوش بگیریدشان و سعی کنید که مشکل را حل کنید. بچه ها همیشه به یک بزرگتر نیاز دارند تا اوضاع را بهتر کند. شاید نتوانند همان موقع معذرت خواهی کنند اما در بعضی موارد حتماً باید این عذرخواهی انجام شود.

6. سرزنش ها و درس دادن ها را برای وقتی بگذارید که فرزندتان آرام است و میتواند خوب به حرفهایتان گوش کند. از آنها بخواهید که مشکل رفتارشان را برایتان تکرار کنند و بگویند اگر دفعه بعد آن کار را تکرار کنند چه عواقبی خواهد داشت. اگر مشکلشان را قبول کردند و عواقب رفتار بدشان را پذیرفتند، اما بعدها تصمیم گرفتند که دوباره آن رفتارها را تکرار کنند، آن عواقب دیکر انتخاب خودشان بوده است. وقتی بعد ازاینکه آرام شدید با فرزندتان حرف بزنید، آنها حرف شما را خیلی بهتر درک می کنند. با این روش خیلی خوب می فهمند که کجای کارشان اشتباه بوده و دیگر حالت دفاعی به خود نمی گیرند.

7. فرزندتان را تنبیه فیزیکی نکنید. تنبیه بدنی واقعاً کار اشتباهی است چون نه تنها تحقیرشان کرده و احساساتشان را جریحه دار می کند، بلکه به آنها یاد می دهد که آنها هم می توانند کس دیگری را بزنند. وقتی در زندگی روزمره نمی توانید دیگران را به خاطر اشتباهاتشان بزنید، چرا باید با فرزند خودتان اینکار را بکنید؟

8. در سن 9 تا 10 سالگی معنای قاطعیت و جدیت را به آنها یاد بدهید. آنها را تشویق کنید که همیشه رفتاری مهربان، شوخ و دوستانه داشته باشند اما درعین حال محکم و استوار باشند و به خاطر اینکه همرنگ جماعت شوند دنباله رو همسالانشان نباشند.

9. یاد دادن انجام کارهای خانه به بچه ها در این زمان که فشار خیلی زیادی روی خانواده ها هست کار سختی است. اما اینکار را هم می توانید با تفریح و بازی از آنها بخواهید. مثلاً هر زمان که وقت کردید، فرزندانتان را صدا کنید و به آنها بگویید که 10 کار هست که باید انجام شود. هم کارهای بزرگ و هم کوچک در این 10 کار بگنجانید و بگویید که انجام این کارها نباید بیشتر از 20 تا 30 دقیقه وقت آنها را بگیرد. این کارها هر چیزی می تواند باشد: از آویزان کردن لباسها در جالباسی گرفته تا غذا دادن به حیوان خانگیتان. کارها را یکی یکی به آنها بگویید و تازمانیکه یک کار را تمام نکرده اند کار بعدی را به آنها محول نکنید. سعی کنید از کار آنها تعریف کنید چون این باعث می شود که کمتر غر بزنند و برای انجام بقیه کارها رغبت بیشتری داشته باشند.

10. به فرزندتان یاد بدهید به صدای درون ذهنش گوش کند. در ذهنشان است که تمام ارزشها و درس های زندگی که همه این سالها به آنها آموخته اید ذخیره می شود. به آنها یاد بدهید که آن صدا را که به آنها می گوید، "اینکار درست نیست"، یا "پدرم دوست نداره من اینکار را بکنم"، شناخته و برای انجام کارهایشان از آن کمک بگیرند.

همه ما عاشق فرزندانمان هستیم اما باید بتوانیم محدوده های مشخصی را برای رفتارهای آنها تعیین کنیم و ارزش های زندگی را برای کمک به آینده شان به آنها آموزش دهیم.

 

 

چطور به فرزندانمان آموزش دهیم عشق و محبت خود را به دیگران ابراز کنند؟

 

این وظیفه شماست که چیزهایی که لازم است را به فرزندانتان یاد بدهید. خیلی از والدین نگران وضعیت جهان هستند. حتی خیلی از والدین نگران هستند که چرا در نحوه ارتباط فرزندانشان با دیگران هیچ عشق و محبتی وجود ندارد.

عشق و محبتتان را ابراز کنید. والدین متوجه نیستند که قادرند اوضاع را تغییر دهند. شما باید از کودکی به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. اگر فرزند شما در رابطه خود با فردی دیگر عشق  محبت از خود نشان دهد باعث می شود فرد مقابل نیز همین احساس را در رابطه با او به کار گیرد.

سرمشق او باشید. اگر شما به دیگران ابراز محبت کنید، خواهید توانست آنرا به فرزندانتان هم آموزش دهید. شما الگوی فرزندانتان هستید. آنها همان کارهایی را می کنند که شما می کنید. فرزندانتان همیشه ناظر هستند که شما با بزرگسال ها و بچه های دیگر چطور رفتار می کنید. اگر به غرور و خودخواهی با آنها رفتار کنید، فرزندانتان تصور خواهند کرد که آنها هم باید چنین رفتاری داشته باشند.

درست رفتار کنید. به فرزندانتان نشان دهید که چطور باید درست رفتار کنند، فقط گفتن شما کافی نیست. لازم نیست برای کمک به دیگران بیشتر از حد توانتان پیش بروید، فقط کافی است که مهر و محبت را بخشی از شخصیت خود درآورید.

با همه آدمها با احترام و وقار رفتار کنید و آنرا به فرزندانتان هم یاد بدهید، حتی اگر کسی با شما اینطور رفتار نمی کند. می توانید با یکی از همسایه های قدیمی شروع کنید. فرزندانتان را همراه خودتان ببرید. از فرزندتان بخواهید که به خانم همسایه در حمل خریدهایش کمک کند. به این ترتیب می توانید محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید.

با محبت کردن به دیگران حتی در مواقعی که از دستشان ناراحت هستید، به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. وقتی سر آنها داد نمی زنید باعث می شود فرزندتان یاد بگیرد که چطور باید رفتار کند. اگر به فرزندتان محبت کنید به این معنا نیست که قادر به تنبیه آنها نیستید. باید به درستی از انظباط و جدیت استفاده کنید و برای فرزندتان توضیح دهید که چرا با دیسیپلین از آنها می خواهید که کار درست را انجام دهند.

پاداش. محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید و اگر به درستی رفتار کردند به آنها جایزه بدهید. این حمایت مثبت به آنها یاد می دهد که چیزهای خوب به کسانی تعلق می گیرد که کار خوب انجام دهند. اگر کار درست را انجام ندادند آنها را سرزنش نکنید. با آنها منفی رفتار نکنید. برعکس وقتی دیدید که کار محبت آمیزی انجام دادند به آنها جایزه بدهید. به آنها یاد بدهید که چرا باید عشق و محبت خود را به دیگران نشان دهند.

سرگرمی ها. دقت کنید که فرزندانتان برنامه های مناسب تلویزیونی تماشا کنند و کتاب های خوبی مطالعه کنند. شخصیت های داستانی تاثیر خیلی زیادی روی بچه ها دارند. اجازه ندهید که بچه هایتان برنامه های خشن تماشا کنند. این برنامه ها تاثیر منفی روی بچه ها می گذارد و باعث می شود آنها هم با خشونت و عصبانیت رفتار کنند. اگر بچه ها ببینند که شخصیت محبوبشان با محبت و مهربانی با دیگران رفتار می کند، آنها هم همانطور رفتار خواهند کرد.

اگر در کودکی عشق  محبت را به فرزندانتان یاد بدهید، این رفتار را تا آخر عمر دنبال خواهند کرد و با همسالان خود و بزرگترهایشان با مهربانی رفتار خواهند کرد. همچنین وقتی بزرگ شدند نسبت به خود شما هم با محبت رفتار خواهند کرد.




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/8/10 و ساعت 8:28 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

9 پله تا تبدیل شدن به مادری خونسرد
به کار بستن ? توصیه زیر به شما کمک می کند زندگی را، البته با داشتن فرزند، آسان تر بگیرید!.
 
بیشتر ما وقتی بچه دار می شویم، سعی می کنیم برای فرزندمان هر کاری بکنیم و بهترین ها را برایش فراهم کنیم اما در
 این راه، گاهی استرس هایی به ما وارد می شود و حس می کنیم خلاصی از این استرس و رسیدن به آرامش، خود
 خوشبختی است. به کار بستن ? توصیه زیر به شما کمک می کند زندگی را، البته با داشتن فرزند، آسان تر بگیرید!.


? ?? تا ?? دقیقه اختصاصی
 
?? تا ?? دقیقه پیش از دیگران از خواب برخیزید و چای بنوشید یا با آرامش مجله مورد علاقه تان را ورق بزنید. این کار سبب
می شود روزتان را خوب آغاز کنید و استرس و کارهای روزمره باعث خستگی شما نشود.
? هماهنگ کردن مدرسه رفتن کودک با بچه همسایه
حتما در همسایگی شما نیز بچه هایی هستند که همراه با فرزند شما به مهدکودک یا دبستان می آیند. با والدین آنها
هماهنگ کنید تا بعضی روزها فرزند شما همراه با آنان و بعضی از روزها فرزند آنها با شما به مهد یا دبستان برود. این کار
باعث می شود برای چند روز در هفته وقت اضافی بیشتری داشته باشید.
? دوستی با مادران دیگر
به جای آنکه وقتی کودکتان را به پارک می برید تا بازی کند، روی نیمکتی تنها بنشینید، سعی کنید با دیگر مادرها دوست
شوید، به ویژه می توانید با کسانی آشنا شوید که فرزندانی هم سن و سال فرزند شما دارند. برای آشنا شدن یکی دو
جمله ساده کافی است: «چه کیف زیبایی دارید! آن را از کجا خریده اید یا «چه قدر لباس کودکتان خوش رنگ و زیبا است!
خودتان آن را بافته اید؟» و بعد می توانید در رابطه با مسایل کودکان صحبت کنید و با هم دوست شوید.
? لحظات اختصاصی برای کودکان
تمام روز کار می کنید و شب خسته به خانه برمی گردید؟ خودتان را جای فرزندتان بگذارید. در این شرایط، او چه حسی
خواهد داشت و چه می کند؟ حتی اگر مجبورید شاغل باشید، وقتی به خانه بازمی گردید تمام کارهایتان را کنار گذاشته و
برای چند دقیقه ای به فرزندتان توجه کنید، کمی با او بازی کنید، حرف بزنید و نقاشی بکشید. جمع و جور کردن خانه، جارو
کشیدن، حمام کردن و ... را می توان چند ساعتی به عقب انداخت. یک روز در هفته را هم مرخصی بگیرید و به تمام کارهای
خانه برسید تا استرس تان شما کمتر شود.
? برهنه کردن پاها
گاهی اوقات باید اجازه داد کودکان پابرهنه روی چمن ها یا ماسه های کنار دریا بدوند؛ حتی در خانه نیز نباید سر لباس آنها
خیلی حساس بود. به این ترتیب، مدام مجبور نیستید تکرار کنید که: «کفشت کو؟ کجا انداختیش؟» پابرهنه بودن می تواند
راه رفتن صحیح را به کودک بیاموزد و ماهیچه های پا را هم قوی می کند.
? غذا خوردن با دست
میوه ها را پوست بکنید و در بشقاب بگذارید و اجازه بدهید کودک به جای چنگال آنها را با دست بخورد. تکه های گوشت،
مرغ و پنیر را کوچک کرده و خودش به دهانش بگذارد. پس از اتمام غذا هم دستمال مرطوبی به او بدهید تا دهان، دست ها
و صورتش را تمیز کند.
? غذای حاضری جلوی تلویزیون
شاید شما هم بارها شنیده باشید که ناهار یا شام خوردن با تلویزیون روشن درست نیست و کانون خانواده را سست می
کند. ما نیز با غذا خوردن با تلویزیون خاموش موافق ایم اما بد نیست پنج شنبه یا جمعه، غذایی حاضری درست کنید و با
همسر و فرزندان تان جلوی تلویزیون بنشینید و در حالی که کارتون یا یک فیلم کمدی می بینید، آن را میل کنید.
? مهمانی های کودکانه
؟ بچه ها با هم سرگرم می شوند و بازی های جدید یاد می گیرند.
? خوابیدن در روز جمعه
روز جمعه اجازه بدهید همه اهل خانه تا ظهر بخوابند. صبحانه و ناهار را یکی کنید و بیرون از خانه در پارک صرف کنید حتی
می توانید برای راحت تر بودن صبحانه سبکی بخورید و برای ناهار به رستوران بروید.




| *| نوشته شده در سه شنبه 89/8/4 و ساعت 8:37 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزند خود طالب هستند، که به هر حال هزینه بر است
 


 

?) لوس کردن فرزند:
همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را برای فرزند خود طالب هستند، که به هر حال هزینه بر است. پدر و مادر های زیادی هستند که با این محبت افراطی باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن این همه چیز خوشحال به نظر نمی رسند. این باعث می شود که بچه ها هرگز راضی به نظر نرسند و مرتبا تقاضای بیشتری کنند .
 
?) تربیت نامناسب:
زمانی که شما اینقدر تنبلی به خرج می دهید که فرزندان خود را به طور صحیح تربیت کنید ، در نتیجه این وظیفه خطیر را به عهده اطرافیان فرزندتان قرار می دهید. هرگز به فرزند خود اجازه ندهید که در خانه طوری رفتار کند که انگار به سیاره شیطنت و بازیگوشی پا گذاشته است.زیرا همین رفتار را در خانه دیگر هم خواهد داشت و این اصلا خوشایند نیست .در حالیکه باید در خانه دیگران مو دب تر و بهتر از منزل باشند.اگر شما نتوانید آنها را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام می کنند.

 
?) عدم مشارکت در مدرسه فرزندان:
بعد از خانه ، مدرسه محلی است که بچه ها در آن بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابر این معلمان و همسن و سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. بنابراین تعجب انگیز است که شما رغبت به این محل ندارید و سعی می کنید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و خود را درگیر مسائل مربوط به آنها نکنید.مهم نیست که کدامیک از – پدر یا مادر- در مدرسه حضور داشته باشند، مهم حضور یکی از شما است. شما حتی باید از طریق ایمیل با معلم فرزندتان د رتماس باشید. این نشان دهنده حساسیت شما بر روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان می کند.
 

 
 

?) عدم اعتدال در تشویق فرزندان:
زمانیکه فرزند خود را تشویق می کنیم ، باعث افزایش عزت نفس آنها می شویم ، اما باید مراقب بود که در این مورد حد اعتدال را رعایت کنیم. اجازه بدهید که تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی که کار فرزندتان واقعا لایق تشویق است این کار انجام شود. اگر به طور غلوناکی آنها را به خاطر کار معمولی که انجام داده اند تشویق و قدردانی کنید باعث می شود که آنها نسبت به ارزش واقعی دست آورد خود دچار انحراف فکری شوند .
 
 
?) عدم اعطای مسئولیت به فرزندان :
فرزند شما نباید به خاطر انجام کارهای عادی و روتین چیزی دریافت کنند. چون آنها عضوی از خانه هستند ، نه مهمان حاضر در هتل. هرکس که در خانه زندگی می کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است، از شستن ظرفها گرفته تا گردگیری و ......
دادن پول اضافی روش فوق العاده ای برای تشویق است اما در عوض انجام کارهای فوق العاده نه کارهایی که وظیفه روتین هر عضو خانواده است.بچه باید بخشی از مسئولیت زندگی مشترک با خانواده را به دوش بگیرند. آنها برده شما نیستند اما مطمئنا در تعطیلات و مرخصی دائم هم به سر نمی برند.
 
 
?) عدم رفتار صحیح با همسر:
هر طور که با همسر خود رفتار کنید، به عنوان الگو برای آینده آنها خواهید بود. یعنی آنها نیز دقیقا همین طور به همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار کنید و مرتبا در حال مشاجره باشید آنها نیز به همین سبک رفتار می کنند. بچه ها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصحیت به آنها گوشزد می کنید ، از رفتار شما پیروی می کنند. اگر با همسر خود به احترام و توام با عشق رفتار کنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان میدهید و بعلاوه آنها از داشتن یک پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت خواهند کرد.

http://pix2pix.org/my_unzip/12595168641.jpg




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/8/2 و ساعت 4:55 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

شما هم شنیده‌اید که موز هوش را زیاد می‌کند؟
آیا شما هم به فرزندتان اصرار می‌کنید که موز بخورد یا اینکه به نظر شما هوش یک استعداد ذاتی و ژنتیک است که خداوند از بدو تولد به میزان متفاوت به افراد هدیه می‌کند؟
بهتر است نگویید که دوست ندارید فرزند باهوشی داشته باشید چون باور نمی‌کنیم. آنها که معتقدند «هوش» علاوه بر زمینه ژنتیک، تا حدی هم اکتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزش‌های فرد در او شکل می‌گیرد، راه‌هایی را برای تقویت آن پیشنهاد می‌کنند. به نظر می‌رسد که هوش انسان، هم ارثی و هم اکتسابی است. در واقع با اینکه هوش پدیده‌ای ژنتیک و استعدادی خدادادی است، توانایی‌های ذهنی افراد طی دوران زندگی و از دوران کودکی آنها کم‌کم شکل می‌گیرد. براساس تحقیقات علمی‌انجام شده، با به کار‌بردن روش‌ها و برنامه‌ریزی‌های خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، می‌توان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد. شما هم می‌توانید از این ? روش برای باهوش‌تر کردن فرزندتان استفاده کنید.

? بازی برای هوش
شطرنج، جدول، پازل و دیگر بازی‌های فکری، همگی برای مغز کودک همچون ورزش هستند. بازی‌هایی مانند سودوکو (جدول اعداد) علاوه بر اینکه می‌توانند سرگرمی ‌لذت‌بخشی برای کودک شما باشند، تقویت‌کننده توانایی تفکر استراتژیک، حل مشکلات و تصمیم‌گیری در وضعیت‌های پیچیده هستند. انواع بازی‌های فکری را در خانه داشته باشید و علاوه بر این، گاهی مسائلی را به طور خیالی طرح کنید و برای حل این مشکلات و مسائل ساختگی، از کودکان‌تان کمک بخواهید. بگذارید با وضعیت‌های دشوار و موقعیت‌های پیچیده تصمیم‌گیری مواجه شده و راه‌های پیشنهادی خود را برای حل مسائل به شما بازگو کنند.


? در جست‌وجوی دانش باش

محققین معتقدند که والدینی که کودکان خود را به ارائه نظرات و ایده‌های جدید تشویق کرده و کنجکاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار می‌دهند، درس بزرگی به آنها داده‌اند؛ اینکه «جست‌وجوی دانش اهمیت زیادی دارد». از کودکان‌تان در زمینه سرگرمی‌ها و علایقشان سؤالاتی بپرسید و از کنجکاوی آنها حمایت کنید، نکات و موارد جدید مربوط به سرگرمی‌هایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق کنجکاوی‌هایشان، آنها را به گردش‌های آموزشی ببرید. گردش در موزه‌های تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پارک‌های حیوانات از این جمله‌اند.


? ورزش، ورزش، ورزش!

مطالعات گروهی از دانشمندان آمریکایی نشان داده ارتباط مستقیمی‌ بین فعالیت‌های ورزشی کودکان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. بنابر تحقیقات این گروه، شرکت کردن کودکان در فعالیت‌های ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در کارهای گروهی و توانایی‌های مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد.
همچنین در مطالعات آنها ثابت شده بیشتر زنانی که در موقعیت کاری در نقش‌های مدیریتی و ریاست موفق بوده‌اند، در دوران کودکی و نوجوانی در فعالیت‌های گروهی و تیمی‌ ورزشی شرکت داشته‌اند. پس به جای اینکه پس از خوردن شام، جلوی تلویزیون لم بدهید، بهتر است با کودکتان توپ‌بازی کرده یا به پیاده‌روی بروید. بد نیست کودک خود را به شرکت در تیم‌های ورزشی مدرسه‌اش تشویق کنید.


? الفبای موسیقی، الفبای هوش!

شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است اصلا لذت‌بخش نباشد اما باید بدانید که این سرگرمی‌لذت‌بخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش می‌دهد.
بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامه‌ریزی دوره‌های آموزش موسیقی برای کودکان منجر به افزایش ضریب هوشی و توانایی‌های علمی‌ آینده آنها خواهد شد. هر چه سال‌های آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که آموختن موسیقی در دوران کودکی باعث کسب نمره‌های بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی می‌شود؛ پس اجازه دهید موسیقی‌دان درونی کودکتان خودش را نشان دهد.
خیلی خوب است اگر او را برای دوره های عمومی یا خصوصی آموزش موسیقی ثبت‌نام کنید
.


? شیر مادر، عصاره هوش

شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد که شیر مادر از ? جهت برای کودک مفید است؛ یکی اینکه از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری می‌کند و دیگر اینکه به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است. دانشمندان دانمارکی به این نتیجه رسیده‌اند که تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالم‌تر و هم باهوش‌تر می‌کند. مطالعات ایشان نشان داده کودکانی که در دوران نوزادی ? ماه از سینه مادرشان تغذیه شده‌اند، به نسبت آنهایی که یک ماه یا کمتر شیر مادرشان را خورده‌اند، بسیار باهوش‌ترند. پس اهمیت شیر مادر باید از ابتدا مورد توجه قرار گیرد چرا که علاوه بر تضمین سلامتی نوزاد، برای آینده او و رشد مهارت‌های ذهنی‌اش هم مفید خواهد بود.


? کامپیوتر در خدمت هوش

شاید تعجب کنید چون بازی‌های کامپیوتری شهرت بدی پیدا کرده‌اند و بسیار مورد انتقاد قرار می‌گیرند. بله، درست است که بسیاری از آنها وحشیانه، بی‌فایده و غیرفکری هستند اما ما در مورد انواعی از بازی‌های کامپیوتری صحبت می‌کنیم که مهارت‌های فکری و استراتژیک و قدرت تصمیم‌گیری و خلاقیت کودک را پرورش داده و کارگروهی را به او آموزش می‌دهند. امروزه در دنیا بعضی شرکت‌های معتبر ساخت بازی‌های کامپیوتری، در تلاش هستند تا بازی‌های آموزشی‌ای بسازند که پرورش‌دهنده حافظه و توانایی‌های ذهنی کودکان خردسال (حتی کودکان نوپا) باشند. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد کودکانی که انواع بازی‌های کامپیوتری آموزشی را بازی می‌کنند، نسبت به آنهایی که این بازی‌ها را تجربه نکرده‌اند از قدرت درک و تجسم تصویری بیشتری برخوردارند.
جالب است بدانید معلمان بریتانیایی، امروزه در کلاس‌های درسشان از انواع بازی‌های کامپیوتری آموزشی استفاده می‌کنند.


? صبحانه یادت نره!

نتایج معتبر تحقیقات دقیقی که در دهه ?? میلادی انجام شده، نشان داده است که خوردن صبحانه باعث تقویت حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری می‌شود. کودکانی که صبحانه نمی‌خورند، معمولا زودتر خسته شده و کم‌طاقت‌تر و زودرنج‌تر هستند. این دسته از کودکان نسبت به آنهایی که روز خود را با خوردن صبحانه شروع می‌کنند، از سرعت عمل کمتری برخوردارند. با وجود کمبود وقت و برنامه‌های روزانه شلوغ امروزی شاید، کمتر کسی فرصت پیدا کند که هر روز بنشیند و صبحانه مفصلی نوش جان کند. اما کودک خود را حتی فقط با خوردن یک لیوان شیر هم شده، صبحانه‌خورده، روانه مهد کودک یا مدرسه کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشد.


? خوب بخور تا باهوش بشی

قند، چربی‌های اشباع و دیگر خوراکی‌های بی‌فایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک می‌کند، جایگزین کنید. سال‌های اولیه دوران کودکی ـ به‌ویژه ? سال اول ـ بسیار اهمیت دارد و لازم است تمامی‌ مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید.
برای مثال رشد شبکه مغزی کودک نیاز شدیدی به میزان کافی آهن دارد چرا که در کودکان دچار کمبود آهن، جریان اعصاب کند می‌شود. همچنین تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که میزان مقاومت در برابر بیماری‌ها در کودکانی که تغذیه سالمی‌ ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث می‌شود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر می‌خواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید.


? دوستی که هوش هدیه می‌دهد

کتاب یکی از روش‌های مفید قدیمی ‌است که امتحان‌اش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روش‌های تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دست‌کم گرفته می‌شود؛ در حالی که کتاب قابل دسترس‌ترین، کم‌هزینه‌ترین و در عین حال موفقیت‌آمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمامی ‌سنین است. برای کودکان‌تان از سنین پایین‌تر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبت‌نام کنید و کتابخانه منزلتان را پُر از کتاب کنید




| *| نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29 و ساعت 11:14 صبح توسط مهرناز | نظرات ( )

خدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comتوانمند ترین فرزند را داشته باشیدخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.com

دکتر موسلی  یکی از روان شناسان اجتماعی نوین ،ضمن تحقیقات خود خاطر نشان می سازد ،کودکان قدرت تصمیم گیری را در خانه می آموزند یعنی جایی که بیشترین وقت خود را در آنجا سپری کرده ،کارها و فعالیت های گوناگونی را تجربه می کنند.

والدین می توانند با پر بار کردن فعالیت های روز مره ی کودکان در خانه و آموزش آنان در سنین مختلف، موجب رشد شخصیت و توانایی های فرزندانشان شوند.

 موسلی ضمن تمرکز بر جنبه های مختلف زندگی کودک (از تولد تا نوجوانی) توجه به نکات زیر را مهم می داند:

1.اعتماد کردن

اساس اعتماد به دیگران از سنین پایین و از طریق توجه و رسیدگی به نیاز های اولیه ی نوزاد وکودک خردسال شکل می گیرد.

 

2.خود پیروی

 کودکان از سنین 2 سالگی به بعد می توانند مفهومی از زمان و مکان را در ذهن خود تجسم کنند.با توجه به این موضوع می توان از همان ابتدا با جلب اعتماد و اطمینان کودک ،موجب تقویت حس ثبات در او شد. برای مثال،مادر می تواند از طریق اطمینان بخشیدن به فرزندش ،که در غیاب او جایی نخواهد رفت و او می تواند بعد از بازی دوباره نزد مادرش باز گردد ،اعتماد کودک را جلب کند و یا اگر قولی به فرزند خود می دهد و قراری با او می گذارد ،خوب است با انجام آن اعتماد کودک را جلب کند.زیرا نحوه ی پاسخ دهی کودکان 2سال به بالا ،بر اساس نحوه ی پاسخ دهی والدین و اطرافیان شکل می گیرد.

 

3.صلاحیت و شایستگی

کودکان در سنین 9-3 تمایل به بازی های جمعی و گروهی دارند.آنها می خواهند با کسب اعتبار برای خود ،موجودیتشان را در بین افراد خانواده نشان دهند. میزان صلاحیت و شایستگی کودکان ارتباط مستقیمی با اعتماد به نفس آنان دارد.

نوجوان

4.هویت

با رسیدن به سنین 19-10 سالگی نیاز نوجوان به اعتماد کردن به سایرین و محیط اطرافش افزایش می یابد و قصد داردبا کسب توانایی ها و شایستگی ها ی مختلف بر آن تسلط یابد. ویژگی مهم این دوره احساس خود مختاری است.یک نوجوان نمی داند کاری که انجام می دهد درست است یا خیر؟ در عین حال،علت نیاز به تایید شدن از سوی والدین و مربیان خود را درک نمی کند.آن ها در صددکسب هویت مستقلی هستند و می خواهند برای زندگی آینده خود تصمیم بگیرند. گاهی والدین تصور می کنند فرزندانشان آنها را رها کرده اند. در حالی که باید با فراهم آوردن شرایطی که موجب رشد خود پنداره ی فرزندشان شود ، آنان را در شناخت ویژگی های فردی شان یاری دهند.

 

دکتر گنجی توجه به پنج قائده ی بنیادین را برای حفظ و بقای بهداشت روانی کودکان در خانواده لازم می داند:

1.فرزند خود را دوست داشته باشید.

 2.برای فرزند خود الگوی خوبی باشید.

 3.فرزند خود را خوب آموزش دهید.

4.فرزند خود رابا انظباط بار آورید .

 5. به مسولیت های خود آگاه شوید.

 

همه ی کودکان نیازمند توجه منظم و رسیدگی کافی از سوی والدین و مراقبین نزدیک به خود هستند. یکی ازروش های ابراز علاقه و توجه نسبت به کودک،"گوش کردن فعال" به گفته ها و خواسته های اوست.شما اگر شنونده ی خوبی باشید و بی درنگ در برابر افکار و احساسات فرزندتان واکنش نشان دهید. این فرصت را برای او فراهم کرده اید که روش صحیح برخورد با مشکلات را بیاموزد زیرا صبر و درک والدین بسیار مهم تر از ارائه ی سریع راه حل به کودک است.

اگر بدون تقاضای کمک از سوی او ،دائم به فکر یاری رساندن به او باشید ،قدرت یافتن راه حل را از کودک سلب کرده و او را فردی متکی و وابسته به خود بار آورده اید.در حالی که گوش دادن فعال،می تواند کودک را تشویق به یافتن راه حل مشکل کند و ارزش ها یی مانند، استقلال ،مسئولیت پذیری،اعتماد به نفس و بالندگی را در او رشد دهد.

در عین حال توجه نشان دادن ، فراتر از حضور جسمانی فرد است. برای مثال،توجه به کودک حین تماشای تلویزیون و یا مطالعه ی کتاب و روزنامه،آن چیزی نیست که او نیاز دارد ، بلکه او احتیاج به"زمانی مفید"دارد تا بتواند تمام توجه و تمرکز والدینش را معطوف سخنان و حرکات خود کند.

منظور از زمان مفید وقتی است که پدر و مادر وارد دنیای ذهنی-روانی فرزندشان می شوند ، با او به بازی می پردازند ، به داستان های خیالی اش گوش می کنند و دنیا را از دید او می بینند. 

در مقاله ی بعد  به منظوررشد  و پرورش"روحیه ی مسئوولیت پذیری"در کودکان ونوجوانان به 3 نکته ی اساسی اشاره خواهیم کرد و در ادامه  روش های تقویت خود پنداره ی کودک را مورد بررسی قرار خواهیم داد

ادامه دارد ...

 

منبع : برگرفته از کتاب "پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان "

 نویسنده : ماندانا سلحشور




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/7/26 و ساعت 8:50 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

متخصصین کودکان متعقدند که اولین سالهای زندگی کودک اولین سالهای یادگیری است.
شما برای تحریک کودک یا نوزاد نوپای تان نیازی به موزیک کلاسیک، نوارهای زبان، یا کارتهای رنگی براق ندارید. بهترین وسیله یادگیری خود شما هستید. حرف بزنید، آواز بخوانید، کتاب بخوانید، و با همدیگر بخندید.
این همه آن چیزی است که بهتر است هرروز انجام دهید. اما بعضی وقتها فکرکردن به راه های جدید برای تشویق و تحریک کوچولویتان سخت است به خصوص بعد از یک بیدار خوابی شبانه برای آرام کردن گریه اش این کار را سخت‌تر نیز می‌کند.
اما پنجاه راه علمی، سرگرم کننده و با کارآمد ما الهام بخش شما خواهد بود.
?) تماس چشمی داشته باشید:
از کوتاه ترین لحظات وقتی که چشمهای نوزاد شما باز است استفاده کنید، مستقیم به آنها نگاه کنید. نوزتدان چهره ها را خیلی زود تشخیص می دهند و چهره شما مهمتر از همه است. هر وقت که او به شما خیره شد در واقع در حال ساخت حافظه‌اش است.
?) وراجی نکنید:
اگرپشت سر هم حرف بزنید ممکن است نگاهی بی روح نسیب شما شود اما اگربرای مدت کوتاهی ساکت بمانید زمانی که نوزاد شما سعی در حرف زدن دارد متوجه خواهید شد که اوخیلی زود آهنگ گفتار شمارامی فهمد وجای خالی مکالمه تان را پرمی کند.
?) اگر ممکن است از شیر خودتان به او دهید:
و تاجایی که می توانید آن راطولانی کنید. برطبق تحقیقات کودکانی که ازشیرمادرتغذیه می کنند آی کیوی بالاتری دارند. بعلاوه زمان پرستاری ازنوزادتان بهترین وقت برای پیوند با اوست آن هم وقتی که برای او آواز می خوانید، حرف می زنید یا زمانی که به آرامی موهای نرم دلبندتان را نوازش می کنید.
?) برای اوزبان درازی کنید:
مطالعات نشان داده است که نوزادان دو سه روزه می توانند حرکات مربوط به صورت را تقلید کنند. این نشان می دهد که آنها خیلی زود موفق به حل مسائل می شوند.
?) اجازه دهید خود را در آیینه ببیند:
آیا تا به حال دیده اید که به آیینه خیره شود؟ درابتدا ممکن است، فکرکند که کودک زیبای دیگری را تماشا می کند. اما اودوست دارد بچه دیگری بسازد ودستهایش را تکان دهد وبخندد.
?) شصت پایش را قلقلک دهید:
در واقع همه پایش را قلقلک دهید یا به آرامی لمس کنید. خنده اولین مرحله برای رشد حس بزله گویی وسرگرم کننده بودن اوست.
?) تفاوت یا نابرابری خلق کنید:
دوتا عکس را به فاصله هشت تا دوازده اینچی از صورت او نگه دارید. آنها بایستی شبیه بهم باشند، اما یک تفاوت کوچک بینشان باشد، مثلا دریکی درخت وجد داشته باشد ودر عکس دیگردرختی نباشد. حتی نوزاد جلو وعقب می رود وبه آن نگاه خواهد کرد.اومتوجه تمایز آنهامی شود.این کار اورابرای مرحله شناسایی حروف وبعد کتاب خواندن آماده می کند.
?) اورانیزدرآنچه که می بینید سهیم کنید:
گاهی کودک خود را برای پیاده روی ببرید. آنچه را که می بینید برای او تعریف کنید. مثلا بگویید"آن یک سگ کوچولو، یا درختهای بزرگ را ببین" جمله های کامل برایش بگویید واین فرصت رابدهید که شانس ساخت جملات وکلمات بی حدی را داشته باشد.
?) کودکانه با او حرف بزنید:
کودک به گفتار و صدای احمقانه شما، آهنگ مناسب می‌دهد و آن را با زبان کودکانه خود تنظیم می کند.
??) ترانه‌ای بخوانید:
تا آنجایی که می توانید ترانه های آهنگین یاد بگیرید، یا اشعار خود یا گفتارتان را آهنگین کنید. مثلاً وقتی می خواهید کهنه دلبندتان را عوض کنید، کاری که آنجام می دهید را برایش آهنگین تعریف کنید" کهنه اش وعوض کنم....."بعضی از محققین می گویند، یادگیری ریتم و موزیک به یادگیری بهتر ریاضیات کمک می کند.
??) از زمان تعویض لباس و کهنه اش بهره جویید:
زمانی که کهنه اش را تعویض می کنید، بخش هایی از بدنش را به او یاد بدهید یا درزمان تعویض لباس هایش ترتیب لباس پوشیدن را برایش تعریف کنید تا برای دفعه بعد از شما پیشدستی کند، مثلا بپرسید حالا نوبت چی بپوشیم؟
??) برایش زمین بازی شوید:
روی کف اتاق دراز بکشید واجازه دهید از شما بالا برود یا روی شما بخزد، چهاردست و پا برود. این ازخیلی سالنهای بازی ارزانتر است در ضمن شما به او در پیشرفت هماهنگی اعضای بدنش و حل ماهرانه مسائل کمک می کنید.
??) با هم به خرید بروید:
وقتی که ازرقصیدن وآواز خواندن خسته شدید ونیازبه یک وقفه دراین کارها داشتید با هم به خرید بروید، رنگها، چهره ها، صداها، بهترین سرگرمی را برای کودک شما فراهم می کند.
??) عملکرد خیلی چیزها را به او نشان بدهید:
وقتی اعلام می کنید "الان می خوام لامپ را روشن کنم" قبل از اینکه کلید برق را بزنید به او علت واثرش را توضیح دهید.
??) او را شگفت زده کنید:
گاهی اوقات به آرامی روی صورت ، دستها، شکمش، فوت کنید . این کار او را خوشحال می کند. به آرامی برای اوسوت بزنید وبه عکس العمل وپیش دستی کردنش نگاه کنید!
??) قاپیدن پارچه ها:
اگرفرزندتان، کشیدن پارچه های روی میز واجسام دیگر را دوست دارد، به او اجازه دهید این کار را انجام دهد. شما سرگرمی های حساسی دارید که او می تواند به راحتی آنها را مچاله کند واز اوطو بیاندازد. اسباب بازی های کوچک را زیر پارچه ها مخفی کنید وبا پیدا کردنش اورا هیجان زده کنید.
??) کتاب بخوانید:
دوباره ودوباره کتاب را بخوانید. دانشمندان فهمیده اند که کودکان حدود هشت ماه وبالا تر می توانند ترتیب لغات را در داستان تشخیص دهند وآنها را یاد بگیرند.بخصوص وقتی که دو یا سه بار خوانده شود، دانشمندان معتقد ند که چند بار خواندن یک داستان به یادگیری زبان به آنها کمک می کند.
??) با او دالی بازی کنید:
مخفی شوید یا جستجوی مضحکی را برای آنکه اوبیشتر بخندد انجام دهید، کودک شما یاد می گیرد که بعضی اشیائ وموضوعات ناپدید می شوند وناگهان ظاهر می شوند.
??) حس لامسه اش را تحریک کنید:
پارچه هایی را با بافت های مختلف چون ابریشمی، پشمی، لنین تهیه کنید وآنها را به آرامی روی گونه ها، پا ها وشکمش حرکت دهید وبرایش هر حسی از لمس این پارچه ها را توضیح دهید.
??) فراموش نکنید به او فرصت استراحت بدهید:
هرروز چند دقیقه ای را با فرزندتان روی زمین بنشینید، بدون اینکه موزیکی پخش شود با هم به آرامی نفس بکشید یا با او حقه بازی کنید. مثلا در بازی به او حقه بزنید، اجازه دهید حقه شما را کشف کند وتوجه داشته باشید که چه وقتی متوجه این حقه می شود.
??) آلبوم خانوادگی بسازید:
آلبومی که شامل عکسهایی از خویشان نزدیک ودور باشد. اورا دربین عکسهای درون خانه بچرخانید این حافظه کودک شمارا می سازد، مثلا وقتی مادربزرگ تلفن می کند همانطور که صدای مادربزرگ را گوش می دهد عکس مادربزرگ را نیز به او نشان بدهید.
??) اجازه دهید با غذایش بازی کند:
وقتی برای غذا خوردن آماده است، همراه غذا خوردنش اجازه دهید اجزای غذایش را لمس کند. بخصوص وقتی غذا شامل نخود فرنکی پخته، غلات، پستا، یا تکه های بزرگی از طالبی و امثال اینهاست را با انگشتانش بگیرد و احساسش را نسبت به آنها کشف کند.
??) اسباب‌بازی‌هایش را جمع کنید:
حتی اگر اینطور به نظر می رسد که او از تکرار به زمین انداختن اسباب بازی هایش لذت می برد واین کار شما را دیوانه می کند اشکالی ندارد برای او جمع کنید ودوباره به دستش دهید او درحال یادگیری قانون جاذبه است.
حتی می توانید چند کاغذ نم‌دار و مچاله شده یا چند توپ بیس بال به او بدهید ودر پایین صندلی اش یک سطل بگذارید تا برای انداختن آنها هدفمند شود.
??) تمرین بازی سه کارت(یک بازی معروف مکزیکی):
چند ظرف خالی پلاستیکی انتخاب کنید ویکی از اسباب بازی های کوچکش را زیر یکی از ظرف ها مخفی کنید، بعد ظرف ها را حرکت دهید سپس اجازه دهید او ظرفی را که محتوای اسباب بازی است را پیدا کند.
??) میدان بازی شبیه تمرینات نظامی بسازید:
برای تمرین مهارتهای حرکتی می توانید ازابزار ساده ای چون کوسنهای مبل، بالشتها، جعبه ها، واسباب بازی های خودش استفاده کنید. آنها را روی زمین بچینید و به کوچولوی خود نشان دهید که چطور روی آنها یا زیر آنها بخزد یا در اطراف آنها بچرخد.
??) دنبال بازی کنید:
سراسر خانه را چهار دست و پا با سرعت های متفاوت بروید و در مکانی جالب برای یازی بیاستید.
??) حالا از رهبریش پیروی کنید:
همانطور که کودک شما بزرگ می شود بازیهای تازه ای را ابداع می کند و می خواهد بداند که آیا هرکاری که او انجام می دهد شما هم انجام خواهید داد، مثلا صدای احمقانه درآوردن یا چهار دست وپا به عقب رفتن یا بی جهت خندیدن.
??) صورت مضحکی داشته باشید:
لپهایتان را باد کنید واجازه دهید او بینی شمارا لمس کند وقتی این کار را کرد ناگهان پف....... اجازه دهید گوشتان را بکشد وسپس برایش زبان درازی کنید.وقتی به سرتان دست می زندصداهای جالبی دربیاورید وسپس همان کارهارا سه یا چهار مرتبه تکرارکنید، وبعد قانون بازی را تغییر دهید تا برای ادامه آن حدس بزند.
??) کمک کنید مسیرش را تجربه کند:
او را بغل کنید ودرخانه گشتی بزنید دستش را به پنجره سرد بزنید، یا پارچه های نرم به دستش بدهید یا اجازه دهید برگ لطیف بعضی از گیاهان را در دست بگیردیا دیگر اشیائی که ایمن هستند ودرحین سفرخانگی اسم اشیائ را برایش بگویید.
??) داستانهای بلند تعریف کنید:
یکی از داستانهای دلخواهش را انتخاب کنید وبجای اسم شخصیت اصلی نام او را ببرید تا برایش جالبتر شود.
??) کتاب باغ وحش بسازید:
در دیدار بعدی از باغ وحش عکس هایی از حیوانات مورد علاقه اش تهیه کنید و آنها را در کتابش بیاورید وبرای هر کدام اسمی بگذارید وآن کتاب را باهم بخوانید یعنی برایش داستانی تعریف کنید وصدای حیوانات را تشبیه کنید.
??) (بعضی وقتها) اجازه دهید ریاست کند:
هروقت که امکان دارداجازه دهید اوانتخابی بین دوآیتم داشته باشد مثلا بین دورنگ نوشیدنی دروقت غذا، اومی فهمد که تصمیمش محترم است ودر این حین تمرینی درباره رنگها داشته باشید.
??) او را در مرکز توجه قراردهید:
فیلمهای قدیمی خانگی را باهم تماشا کنید مثل فیلمهایی از اولین حمامش یابازی با پدربزرگ و نیز داستانش را تعریف کنید این به ساخت زبان وحافظه اش کمک می کند.
??) همه چیز را بشمرید:
مثلا تعداد بلوک هایی که می تواند روی هم قراردهد یا تعدادپله های خانه تان، یا انگشتهای دست وپایش را بشمرید. عادت کنید باصدای بلند بشمرید زیرا اوخیلی زود در شمردن به شما ملحق می شود.
??) بهترین زمان فهمیدن وقت داستان تعریف کردن است:
به جزئیات ریزدر تصویرها اشاره کنید ودرباره آنها ازاو سوال بپرسیدمثلا چرا فکر می کنی اونمی تواند تخم مرغ بخورد؟ وامثال این سوالات که می توانید ردداستانها پیدا کنید.
??) تلوزیون را خاموش کنید:
مغز کودک شما احتیاج دارد یکی یکی مسائل را حل و فصل کند.
??) چشم اندازش را تغییر دهید:
صندلی بلند کودکتان را به طرف دیگر میز ببرید، با این کار حافظه کودک را نسبت به چیدمان غذاها روی میز تغییر می دهید.
??) کوچولوی من بچرخ و برقص:
به اویاد بدهید مثل یک مرغ مضحک بچرخد و قدقد کند یا مثل یک رقاصه باله برقصد.
??) بازی حافظه با سری از عکس ها:
تصاویری از چهره های افراد مهم درزندگی کودک تهیه کنید واز هرکدام دوتا داشته باشید. عکس ها را به پشت روی زمین بچینیدوبعد اجازه دهید کودک دوتا عکس مشابه را پیدا کند. همانطور که اوبزرگتر می شود دربازی حافظه تغییراتی ایجاد کنید.
??) در باران بازی کنید:
توی چاله های کوچک پرآب بپرید، روی علفهای خیس با هم بنشینید، این کارها جالب هستند، اگرچه کثیف و شلخته می شوید ولی در این راه او فرق بین خشکی و رطوبت را می فهمد.
??) حشرات(جوجوها) را شکار کنید:
تصویر حشرات بی ضرر مثل کفش دوزک، جیرجیرک، یا پروانه‌ها را در کتاب‌ها و مجلات نگاه کنید و سپس به پارک بروید و چند تایی از آنها را پیدا کنید.
??) با او شوخی کنید:
عکس یکی ازنزدیکان را به اونشان دهید و مثلاً بگویید"مامانی عمو را صدا کن"سپس بگویید "خیلی احمقی شدی ها" و برای اینکه حس بزله گویی وشوخی کردن را در او بپرورانید به حرفهایتان بخندید.
??) لباس بپوشید:
اجازه دهید با بعضی پیراهن های قدیمی پدر بازی کند. کلاه های زمستانی قدیمی، روسری وشال یا دستکشها را بیرون بیاورید.سپس آنهارا بپوشید و خود را درآن موقعیت وانمود کنید وببینید حافظه اش شما را درکجا وچه موقعیتی تصور می کند.
??) درباره حجم و اندازه ها با او حرف بزنید:
چند فنجان وظرف قدیمی پلاستیکی با اندازه های مختلف تهیه کنید واجازه دهید کودکتان با یکی درون یکی دیگر آب بریزد، البته بهتر است درزمان حمام کردنش باشد. بعضی وقتها میزان آبی که می ریزد نسبت به ظرفش کم و زیاد می شود با او درباره حجم واندازه ظرفهایی که در داست دارد صحبت کنید که کدام یک بزرگتر وکدام یک کوچکتراست.
??) عینک رنگی بزنید:
وقتی با هم به پیاده روی یا ماشین سواری می روید، عینک رنگی بردارید وازاو رنگش را بپرسید واجازه دهید که اوبرای شما یک رنگ انتخاب کند.
??) از آنها در کارهایتان کمک بگیرید:
بچه های کوچک می تواننددر جمع کردن لباس های تیره و روشن به شما کمک کنند، حتی ممکن است قادر باشند لباسهای خود را دربین آنها جمع کنند.
??) کتابخانه رفتن را برای او جالب کنید:
با خیمه شب بازی او را به کتابخانه رفتن ترغیب کنید.
??) برای او نشانه هایی بگذارید:
هرهفته را به یکی ازحروف الفبا اختصاص دهید. برای مثال کتابهایی که با حرف الف شروع می شوند یا غذاهایی که با حرف الف آغاز می شوند یا میان وعده هایش را به شکل آن حرف تهیه کنید ودرآخر درمسیر پیاده روی اش حرف مورد نظر را با گچ سفید بنویسید.
??) دوباره بازی کن کوچولوی من:
جعبه قدیمی اسباب بازی های پرسرو صدایش(مثل جغجغه) را بیرون بیاورید. اوبا راه های جدیدی که برای بازی با آنها پیدا می کند شما را سرگرم خواهد کرد.
??) درباره احساسات روزانه اش با او حرف بزنید:
وقت خوابیدن بااودر رختخوابش دراز بکشید و درباره مسائلی که درروز باعث خوشحالی، عصبانیتش، ناراحتیش یا باعث غرور او شده است سوال کنید.
شما کمک می کنید او کارهای یک روز را دوباره تعریف کند وزمان گذشته افعال را یاد بگیرد و در ضمن به احساساتش نام می دهید. این کارباعث پیشگیری از افسردگی می شود.

مرکز خدمات مشاوره‌ای صنعت نفت




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/7/26 و ساعت 8:40 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

والدین کامپیوترهای فرزندان را دریابید
جوانی در پی رابطه اینترنتی با یک دختر، وی را به قتل رساند، مدیرعامل قلابی که به بهانه پرداخت وام های کلان به دختران جوان، آنها را در چت روم فریب می داد و اقدام به کلاهبرداری می کرد، بزودی در دادگاه محاکمه می شود و پرونده دختر  نوجوانی که به خاطر علاقه به اسکی  در دام جوان بزهکار افتاد. همه اینها مواردی است که در صفحه حوادث با آنها برخورد می کنیم و مسبب این حادثه ها امری نیست جزء چت.
چت امکان بزرگی را برای فرار از مشکلات خانه،کار،ازدواج وزندگی واقعی فراهم می آورد.هر روز میلیونها نفر از افراد با همین مسایل در زندگی شان وارد چت می شوند.این واقعیت که فرد صرفا بایک صفحه کامپیوتر صحبت می کند ،شجاعتی را در وی بر می انگیزد که ممکن است در زندگی واقعی خود هیچ گاه چنین جسارتی را از خود نشان ندهد.
مشکل از این واقعیت ناشی می شود که آنچه که در آغاز ،فراری به سوی یک دنیای خیالی و مجازی است، در عمل به انتخاب افراد آسیب پذیر منجر می شود. روابطی که در چت پایه ریزی می شوند ،شکل واقعی به خود می گیرند،در حالیکه شخصیت ها غیر واقعی است.
ظهور چت عرصه جدیدی است برای کودکان،نوجوانان وجوانانی که به نوعی  می خواهند اوقات فراغت خود را پرکنند در این میان خانواده ها  باشناخت وآگاهی  نسبت به این مقوله باید فرزندان خود را راهنمایی کنند .
کودکان ونوجوانان در جاهای مختلفی چون خانه یا بیرون خانه به کامپیوتر ها دسترسی دارند،تمام کامپیوترها به نرم افزارهای محافظ کودک تجهیز نشده اند،ممانعتها و کنترلها شاید در همه جا صورت نگیرد اما راههای زیادی وجود دارد که بتوانیم به آنها متوسل شویم تا فرزندانمان در مواجهه با این ابزار خود را از خطرات حفظ کنند.
نوجوانان باید بدانند که حریم امنی در اینترنت وجود ندارد ،بسیاری از افراد یا نمی دانند یا نمی فهمند که اینترنت حریم امن و کاملی را برای آنها فراهم نمی کند،هر چیزی را که آنها می نویسند وانجام می دهند تعقیب و پیگیری شده و مشکلاتی را برای آنها ایجاد خواهد کرد.
در وهله دوم یک وسیله مهم دفاعی ،نرم افزارهای مسدود کننده و پالاینده است.عدم استفاده از چنین نرم افزارهایی توسط خانواده منعکس کننده فقدان اطلاع از وجود چنین نرم افزارهایی است که می تواند خانواده نگران را کمی به آرامش برساند .باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم، اگر والدین  از فیلترهای اینترنتی استفاده می کنند ،باید راهبردهای خاصی داشته باشند ،زیرا در مواقعی فیلتر ها نیز عقیم می ماند.
بسیاری از اتاقهای گفتگو وابسته به جنسیت نیستند،موضوعات گفتگو بی ضرر به نظر می رسند اما به یکباره هر چیزی می تواند اتفاق افتاده و گفتگو های جنسی و موارد نامعلوم بیشماری صرفنظر از گفتگوی خاص پیش آید.والدین واتاق های گفتگو
والدین باید این آمادگی را داشته باشند تا قواعد خانوادگی خود را در مورد استفاده از اینترنت ترقی دهند. زیرا اینترنت به رشد و تغییر شکل خود ادامه می دهد و والدین باید قادر باشند به موازات آن در قواعد خود تجدید نظر کنند.
اتاقهای گفتگو جذابیتهای بالقوه زیادی داشته و می تواند فرد علاقه مند را به فعالیتهای جنسی online ترغیب می نمایند.
بسیاری از اتاقهای گفتگو وابسته به جنسیت نیستند،موضوعات گفتگو بی ضرر به نظر می رسند اما به یکباره هر چیزی می تواند اتفاق افتاده و گفتگو های جنسی و موارد نامعلوم بیشماری صرفنظر از گفتگوی خاص پیش آید.
در بسیاری از اتاقهای گفتگو و نه در تمامی آنها ،فرد onlineبسادگی می تواند با افرادی که از هر سن وجنسی هستند وارد ارتباط و گفتگو شود.مشترکان بسیاری از اتاقهای گفتگو تمایل دارند که خود را کم سن وسال معرفی کنند (هر چند ممکن است واقعا 18 سال باشند)آنها جوانانی هستند که بدنبال رابطه جنسی با هر فردی بوده و با ارائه تصویر  به راحتی می توان افرادی را مشاهده نمود که در خواست رابطه جنسی داشته و آشکارا عبارتی را بیان می کند.
حال آنکه اینترنت رسانه پیشرفته ای است که سالیانه هزاران کاربر جدید به آن می پیوندند. در بین کاربران زمان online شدن و هدف اصلی آنها از online  شدن(تجارت/لذت)متفاوت است،پس لازم است:
-به فرزندان خود اجازه درج هیچ گونه اطلاعاتی از جمله اسم ، عکس یا جنسیت را در قسمت فهرست اعضا ندهید.
-به آنها اجازه انتقال هیچ عکسی را با استفاده از این نرم افزار ندهید.
-به فرزندان خود اجازه انتشار اطلاعات در مورد خود را در هر جایی ندهید یا اجازه ندهید که آن را برای افراد دیگر قابل دسترسی کنند. از افرادی مثال بزنیم که در نتیجه فاش کردن چنین اطلاعاتی دائما آزار و اذیت شده یا ربوده شده اند.
-نوجوانانمان را آگاه کنیم که هرگز با فردی که برخورد onlineداشته اند ملاقات ننمایند، همین طور مواردی را به آنها متذکر شویم که باعث شده افراد ربوده شده،مورد حمله قرار گیرند وحتی به قتل برسند.
-ضروری است،کامپیوترهایی را که قابلیت دستیابی به اینترنت دارند در جاهای عمومی مثل آشپزخانه یا اتاق خوری قرار دهیم نه در اتاق بچه ها،وقتی کودکان و نوجوانان از نزدیک توسط والدین کنترل می شوند، والدین فعالانه در کاری که کودکان انجام می دهند مداخله نموده و آنها خود را کمتر درگیر فعالیت های ممنوعه خواهند کرد.
نکته حائز اهمیتی که وجود دارد این است که به همراه کودک به سایتهای نامطلوب نیز وارد شوید .آن لحظه از نظر بار آموزشی  می تواند لحظه ارزشمندی باشد چرا که می توانید درباره خوب یا بد بودن آن سایت بحث کنید.البته این اقدام باید با احتیاط فراوان انجام شود .
-وقتی افراد با استفاده از اینترنت گفتگو می کنند یا پیامی می فرستند ،تمایل به استفاده از واژه های کوتاه و خلاصه دارند.در اتاق گفتگو ،افراد معمولا از عبارت asl استفاده می کنند که به معنی « پرسیدن سن،جنس و محل زندگی»شماست.اگر در هنگام استفاده کودکان از اینترنت،آنها را کنترل می کنید،آگاهی از این سر واژه های کوتاه ضروری است .برای مثال pos به این معنی است که والدینم مراقبم هستند،چیزی نگو.
نوجوانانمان را آگاه کنیم که هرگز با فردی که برخورد onlineداشته اند ملاقات ننمایند، همین طور مواردی را به آنها متذکر شویم که باعث شده افراد ربوده شده،مورد حمله قرار گیرند وحتی به قتل برسند.
انزوا و چت
کودک ونوجوان زمان زیادی را به خصوص در شب به صورت آن لاین صرف می کند. و از جمع خانوادگی کناره گیری می کند. فرزندتان مانیتور کامپیوتر را زمانی که وارد اتاقش می شوید ،خاموش می کند یا به سرعت صفحه مانیتور را تغییر می دهد.
این ها علایم و راهنمای خوبی است که نسبت به بروز جرایم علیه کودک ونوجوان  هشدار  می دهد. والدین در حفاظت از اطفال آن لاین نقش اساسی دارند.چرا که اغلب کوکان ونوجوانانی که قربانی بزهکاران اینترنتی می شوند ،زمان زیادی را در اطاقهای گفتگو به طور آن لاین سپری می کنند.
والدین باید با فرزندان خود صحبت کنند و با آنها بر سر اینکه کدام برنامه ها و محیط های اینترنت قابل پذیرش هستند ،به توافق برسند.
بهترین کاری که والدین می توانند انجام دهند این است که اسم کار بر و گذر واژه داشته باشند و با کودکان ونوجوانان توافق کنند که هر چیز ناراحت کننده یا عجیبی که می بینند برای آنها بازگو کنند.
یکی از مواردی که می توانند انجام دهند این است که ،با کودکان ونوجوانان  در مورد دوستان آن لاین وی صحبت کنند.
فیلترهای اینترنتی ومدرسه
اگر فرزندتان در مدرسه قرار است به اینترنت مجهز شود شما به عنوان والدین باید نگران باشید، چرا که شما خواهان تضمینی هستید که قبل از دایر شدن اینترنت در مدارس ،مراقبت های مناسبی صورت گرفته باشد.بدون  برنامه نظارتی و راهبردهای مناسب ،همان فناوری که هدفش کمک به دانش آموزان است ،تبدیل به وسیله ای می شود که می تواند به آنها آسیب برساند .
برای هر کودک ونوجوانی  که در مدرسه به اینترنت دسترسی دارد ،یک اسم کاربر و کلمه عبور اختصاص داده شود .پس از آن مدرسه باید اسم کاربر و گذر واژه کودک ونوجوان را به اولیای وی ارائه دهد.
همچنین باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که اگر تردید دارید که آیا فرزندتان یک اکانت ای میل دارد یاخیر ،کامپیوتر داخل منزل را کنترل کنید.یک شیوه این است که «مرور گر گروب»را بازکنید و روی جای ویژه آدرسها کلیک کنید. مرورگرها اثر آخرین سری از وب سایتهایی را که از آنها بازدید شده است ،در خود نگه می دارد.
این کار به منظور جستجو در امور شخصی آنها نیست ،بلکه به منظور در اختیار داشتن راهنمای لازم برای حفاظت از آنها در یک مورد غیر منتظره است در این میان کاملا هدف خود را برای کودک تان مشخص کنید.وظیفه والدین است که نگذارند آسیبی به کودک برسد.
 در آخر اینکه چت یک دنیای مجازی محسوب می شود و مکانی است که انسانها می توانند در آنجا از آن چیزی که واقعا هستند،فاصله بگیرند وآن چیزی شوند که می خواهند باشند.این امر می تواند «چت» را به محیطی رویایی و بهشت بزهکاران اینترنتی بدل سازد.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/21 و ساعت 8:24 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

3 اشتباه بزرگ والدین و تاثیر آن بر روحیه کودک
وقتی رفتار زشتی از فرزندتان سر می‌زند بی‌هیچ شک اولین سوالی که برایتان مطرح می‌شود این است که فرزندم این را از کجا یاد گرفته است؟ 


غافل از آن‌که کودکان لوح‌های سفیدی هستند در دستان ما والدین و این ما هستیم که با رفتار و تربیت خود شخصیت آنها را شکل می‌دهیم، از این‌رو در برخورد با ناهنجاری‌های رفتاری کودکان اولین سوال باید این باشد که کجای رفتار ما اشتباه بوده که کودکمان از آن الگوبرداری کرده است؟

لوس کردن کودکان

تعداد کودکانی که به سبب تربیت غلط والدین آنچنان بدرفتار شده‌اند که خودخواهی و خودرایی را از همین سنین براحتی می‌توان در آنها دید، این روزها کم نیست.

در مهمانی‌ها و مجالس این دسته از کودکان راحت قابل شناسایی‌اند و این موضوع حتی والدینشان را نیز بسیار آزار می‌دهد اما لوس تربیت شدن کودکان پدیده‌ای است که معمولا در سنین بالاتر براحتی قابل رفع نیست و برخی اوقات این خصیصه تا سنین بالاتر نیز نمود پیدا می‌کند.

اساسا والدین باید از همان ابتدای کودکی با این خصیصه کودک خود مبارزه کنند تا اگر از کودکی رفتاری غلط از او سر زد، والدین با عکس‌العمل مناسب آن را به کودک بفهمانند و اشتباه بزرگ این است که از کنار آن بگذرند. بهانه‌گیری‌های بی‌مورد در کودک باید در اولین فرصت سرکوب شود و کودک باید این آموزش را ببیند که هر رفتار زشتی از طرف والدین نادیده گرفته نمی‌شود.

مقایسه کردن کودک با هم‌سن و سالان

این نکته را هرگز از یاد نبرید که کودکان به هیچ وجه از مقایسه کردن آنها با دیگر هم‌سن و سالانشان استقبال نمی‌کنند و برخی اوقات این موضوع می‌تواند بذر کینه‌های بزرگی را در ضمیر کودک بکارد. فرقی نمی‌کند شما کودکتان را با چه کسی مقایسه می‌کنید. در برخی اوقات حتی مقایسه وی با خواهر یا برادرش نیز همین پیامد را دارد. به واقع باید بپذیرید که کودک شما به خودی خود فردی مستقل است و باید از همین کودکی حس اعتماد به نفس را در وی ایجاد کرد، اما پدیده مقایسه کردن کودکان از جمله مهم‌ترین دلیل برای تخریب این حس سرنوشت‌ساز در کودک است. در کنار این موضوع، حسادت نیز از جمله دیگر پدیده‌های مقایسه کردن کودکان به شمار می‌رود. کودک شما بدون شک حس حسادت را نسبت به الگوی مورد نظر شما پیدا خواهد کرد و فرقی نمی‌کند که آن الگو برادر یا خواهرش باشد یا فرد دیگری.

آموزش دروغ مصلحتی

برخی خانواده‌ها در منزل همه‌روزه کلاس‌های فشرده آموزش دروغ مصلحتی برای کودکان خود برگزار می‌کنند بی‌آن‌که متوجه باشند کودکان همچون دوربینی تمامی رفتارهای درست و غلط شما را ضبط می‌کنند و دروغ‌های کوچک و بزرگ شما حال به هر دلیلی به دوستان، همکاران و... الگویی زشت و ناپسند برای کودکتان می‌شود و در نهایت او را فردی دروغگو بار می‌آورد.

دروغ را برای کودکتان به هر دلیلی عملی بسیار زشت و ناپسند جلوه دهید. قرار است به وی راستگویی را آموزش دهید، ازاین‌رو اگر کار زشتی را برای اولین بار انجام داده و به شما راستش را می‌گوید با چهره‌ای جدی اما نه عصبانی اولا او را به دلیل راستگویی‌اش تحسین کنید و سپس از او قول بگیرید که دیگر کار ناپسندش را تکرار نکند. در محیط منزل نیز به هر دلیل دروغ را ممنوع کنید و اصطلاحاتی همچون دروغ مصلحتی و... را از ادبیات خانه خود خارج کنید.




| *| نوشته شده در پنج شنبه 89/7/8 و ساعت 6:8 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )
   1   2      >