عشق و دوستی

016000000160000001600000

دلت را بتکان، غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن......06000000.

 

دلت را بتکان،اشتباهایت تالاپی می افتد زمین،بذار همان جا بماند ، فقط از لابه لای اشتباهایت یک تجربه را بیرون بکش...قاب کن و بزن به دیوار دلت.....06000000.

 

دلت را محکم تر اگر بتکانی،تمام کینه هایت هم می ریزد...06000000.

 

و تمام آن غم های بزرگ..06000000.

 

و همه حسرت ها و آرزوهایت...06000000..

 

محکم تر از قبل بتکان تا این بار همه آن عشقهای بچه گربه ای! هم بیفتد....06000000.

 

حالا آرام تر، آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتد......تلخ یا شیرین چه تفاوت می کند؟06000000!

 

خاطره،خاطره ست باید باشد باید بماند...06000000.

 

کافی ست؟!06000000!

 

نه هنوز دلت خاک دارد...یک تکان دیگر بس است.06000000.

 

تکاندی؟؟!06000000!

 

دلت را ببین! چقدر تمیز شد. دلت سبک شد06000000!

 

حالا این دل جای* او* ست ...دعوتش کن ، این دل مال* او* ست06000000

 

... همه چیز ریخت از دلت همه چیز افتاد ...و حالا..06000000.

 

وحالا تو ماندی و یک دل، یک دل و یک قاب تجربه،مشتی خاطره و یک* او*.06000000.

 

06000000خانه تکانی دلت مبارک....!!06000000!




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/9/28 و ساعت 2:8 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )