آنان نمیخواهند متکی یا علاقمند به همسرشان به نظر برسند.ازاین رو ازروش خوددست برمیدیرند تا مستقل وبی قیدعمل کنند.آنان دست زن خودرا دردست نمیگیرند وبارفتارشان نشان نمیدهند که زن خودراچقدر دوست دارند.
چه اشتباهی است که بههمه ونیز همسرشان نشان نمیدهند که قلبن اورادوست دارند واودر زندگیشان چه اندازه مهم است
یکی از آقایان تفاوت در رفتارش رازمانی که با همسرش تنهاست ووقتی که درکنار دوستانش است راقبول میکند ومیگوید:زمانیکه باهمسرم هستم علاقمند ومراقب او هستم امااین درست است که وقتی دوستانمم میایند من کاملن تغییر میکنم اگر همسرم حرفی بزند کلامش راندیده میگیرم وبه صحبت ادامه میدهم گویااو وجودندارد بیشتروقتها پس از رفتن دوستان کارما به بحث وجدل میکشد
امازنش جواب میدهد:وقتی دوستانمانمیایند من پیش آنها نمیمانم چون خیلی عصبانی میشوم.اگرهم در صحبت انها شرکت کنم او اشارات طعنه آمیز میکند.
این زن میگوید:روزی باشوهرم دست دردست یکدیگر راه میرفتیم امازمانی که دونفر ازدوستان شوهرم به مانزدیک شدند اودستش راکشید واز اینکه دیدم او کنار من احساس ناراحتی میکند یکه خوردم.
اودر پاسخ به این حرکتش گفت:آنها همسر ندارند وموضوع را درک نمیکنند
ازشدت خشم رنگم پریده بود...
پیامی که این نوع رفتارها برای زن میفرستد چنین است:
اواز وجود من شرمنده است
او واقعن برای من اهمیتی قائل نیست
دوستانش برای او ازمن مهمترند.