عشق و دوستی

الهی !
روا مدار که پنهان ما از پیدای ما ناستوده تر باشد و در ورای صورت آراسته ی ما سیرتی زشت و ناهموار نهفته باشد !
صحیفه ی سجادیه




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 6:38 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

اگر کسی را نداشتی که به آو بیندیشی
به آسمان بیندیش !
چون در آسمان کسی هست که به تو می اندیشد .

                                                     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 6:37 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

 تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com

وحی آمد به موسی – علیه السلام – که بنی اسرائیل را بگوی که بهترین کس اختیار کند.
صد کس اختیار کردند .
وحی آمد که از این صد کس، بهترین اختیار کند ، ده کس اختیار کردند.
وحی آمد که از این ده ، سه اختیار کنید.
سه کس اختیار کردند .
وحی آمد که از این سه کس ، بهترین اختیار کنید .
یکی اختیار کردند.
وحی آمد که این یگانه را بگویید تا بدترین بنی اسرائیل بیارد !
او چهار روز مهلت خواست و گرد عالم می گشت که کس طلب کند .
روز چهارم به کویی فرو می شد، مردی را دید که به فساد و ناشایستگی معروف بود و انواع فسق و فجور در او موجود ، چنان که انگشت نمای گشته بود .
خواست که او را ببرد ، اندیشه ای به دلش آمد که : به ظاهر حکم نباید کرد ، روا بود که او را قدری و پایگاهی بود ؛ به قول مردمان ، خطی به وی فرو نتوان کشید و به این که مرا خلق اختیار کردندکه بهترین خلقی ، غره نتوان گشت .
چون هرچه کنم به گمان خواهد بود ، این گمان در حق خویش برم بهتر !
دستار در گردن خویش انداخت و به نزد موسی آمد و گفت : هرچه نگاه کردم ، هیچ کس را بدتر از خود ندیدم .
وحی آمد به موسی که آن مرد بهترین ایشان است ، نه به آن که طاعت او بیش است ، بلکه به آنکه خویشتن را بدترین دانست .

"اسرار التوحید "

                                                                                     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 6:36 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

چرا بعضی از زوج ها سعی می کنند برای یکدیگر نقش بازی کرده و همدیگر فریب بدهند در حالیکه برخی دیگر همواره در پی محبت کردن هستند؟

برای یافتن جواب این سئوال روانشناسان تحقیقات بسیاری انجام داده اند. این محققان بر این باورند که هر رفتار نتیجه یک سری عوامل بیولوژیکی است . این عوامل بر رفتارها و عکس العمل های افراد تاثیرات مختلفی می گذارد.

نتایجی که این محققان به آنها دست یافته اند نشان می دهد که برخی افراد همواره به دنبال محبت هستند و از این طریق رابطه شان را کنترل می کنند ولی برخی دیگر با بازی و نقشه های فریبکارانه در پی کنترل رابطه هستند.

تحقیقات اخیر نشان می دهند که ژنتیک ممکن است عواملی مانند تعهد و دیگر عوامل رفتاری را تحت تاثیر قرار دهد. "هاس ویلیامز" دانشمند بیولوژیک سوئدی 552 دوقلو را مورد آزمایش قرار داده تا در مورد ژن و وارثت و الگوی وراثتی مغز و هورمونی آنها تحقیق کند.

طبق این تحقیقات ، مردانی که ژن های متفاوتی دارند کمتر به ازدواج کردن علاقه نشان می دهند ، و آنهایی هم که ازدواج می کنند بیشتر در معرض مشکلات جسمی و امواج نارضایتی قرار می گیرند. در حدود یک سوم از مردانی که دارای دو ژن مختلف هستند ، تجربه مشکلات رابطه ای را در زندگی گذشته شان داشته اند ؛

این تفاوت ها و رفتارها به عنوان "صداقت های ژنتیکی" خوانده می شوند. آقای ویلیامز عقیده دیگری دارد و این نام را بی معنی می داند. او معتقد است این تحقیقات بر پایه تفاوت های ژنتیکی و بیولوژیکی استوار است نه سرزنش کردن شکست ها و بی وفایی ها؛ اکنون دکتر ویلیامز در حال انجام دادن این تحقیقات بر روی زنان می باشد. 

در حالیکه عوامل ژنتیکی مختلفی وجود دارند که وفاداری و عوامل ارتباطی دیگر را تحت تاثیر قرار می دهند تحقیقات دیگر نشان می دهند که می توان از راه آموزش ذهن و تفکر نقش این عوامل بیولوژیکی را تا حد زیادی کاهش داد.

محقق دیگری به نام جان لیدون روانشناسی از دانشگاه مونترال ‘ تحقیقاتی در مورد وفاداری و صداقت در رابطه انجام داده است. در این تحقیقات ، مردان و زنانی که در رابطه شان بسیار به یکدیگر وفادار و متعهد بودند مورد آزمایش قرار گرفتند . از آنها خواسته شد عکس هایی از جنس مخالف خود را که بسیار زیبا بودند را نگاه کرده و آنهایی که به نظرشان جذاب بودند را علامت گذاری کنند.

در مرحله بعد یکی از آن عکس ها را جدا کرده و به آنها نشان می دادند و ابراز می کردند که  این فرد علاقمند است شما را ملاقات کند. در این موقعیت ، آنها عکس ها را با بی میلی کمتری نسبت به مرحله قبلی نگاه می کردند.

زمانیکه آنها به این مرحله می رسیدند می گفتند: او آنطور که به نظر می رسد هم جذاب نیست! در این مرحله دکتر لیدن دریافت کسانی که به رابطه خود وفادار هستند زمانیکه احساس کنند رابطه شان را خطری تهدید می کند عقب نشینی می کنند.

اما برخی از تحقیقات دکتر مک گیل نشان داد که بعضی اوقات آنطور که انتظار داریم نتیجه نمی گیریم. در تحقیقی که وی در مورد 300 زن و مردی که به جنس مخالفت اشتیاق زیادی داشتند ، نیمی از شرکت کنندگان دوست داشتند با فردی که به نظرشان جذاب رسیده بود ، صحبت کنند. نیم دیگر از آنها نه بی میل بودند و نه اشتیاق خود را به طور مستقیم نشان دادند.

بعد از آنها خواسته شد که معماهایی به شکل "جای خالی کلمات" را پر کنند. این یک تست روانشناسی بود که میزان تعهد و وفاداری شرکت کنندگان را نشان می داد.

این معما برای تمام شرکت کنندگان یکسان بود اما اختلافات جزئی بین معمای زنان و معمای مردان وجود داشت . در این گروه مردان بیشتر معمایشان را با کلماتی مانند "تصادفی" و " صحبت کردن" پر کرده بودند. اما معمای زنان بیشتر با "تعهد" و " تهدید " پر شده بود. اینها نتایجی بود که نشان می داد این گروه ها از این موضوعات در مورد رابطه شان نگران هستند.

همچنین پس از این تحقیقات دکتر مک گیل متوجه شد زنان وفادارتر و نسبت به خیانت هشیارتر هستند .

در این تحقیقات مشخص شد که زنان و مردان نسبت به خیانت عکس العمل های متفاوتی نشان می دهند. مردان نسبت به خیانت سخت گیر تر هستند و کمتر همسر خود را به خاطر خیانت می بخشند اما زنان در این زمینه با احساس تر رفتار می کنند و بیشتر از مردان از خود انعطاف پذیری نشان می دهند.  
 

اما در بسیاری از موارد این احساس عشق و یا وفاداری نیست که زوج ها را با هم نگه میدارد. دانشمندان عقیده دارند که میزان وفاداری شما به این بستگی دارد که همسرتان چقدر شما و افق فکری تان را می شناسد.

برای اندازه گیری این مقدار زوج ها باید از خود بپرسند : چقدر همسر من موقعیت های لذت بخش و هیجان انگیز برایم فراهم می کند؟ چقدر همسر من سعی می کند که من آدم بهتری باشم؟ چقدر همسرم به من و توانایی ها و استعدادهایم اطمینان دارد؟

                                                                               تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 3:8 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

شاید بتوانیم از عشق به عنوان قدیمی‌ترین مفهوم بشری یاد کنیم و حتی ممکن است گاهی در حیوانات نیز رفتارهایی ببینیم که بشود آنها را عشق تلقی کرد.


 

عشق از آن واژه‌هایی است که ابهامات زیادی دارد و تعاریف بسیاری از آن کرده‌اند. یکی از مباحثی که با عشق مطرح می‌شود، بحث دوست داشتن است و برخی این دو را یکی می‌دانند، ولی به نظر می‌رسد که عشق چیزی فراتر و بیشتر از دوست داشتن باشد، چرا که ما خیلی‌ها را دوست داریم اما عاشق آنها نیستیم و خیلی‌ها هم هستند که نسبت به آنها کشش داریم ولی لزوما آنها را دوست نداریم و وقتی نیستند برای ما مهم نیست. به همین دلایل می‌توانیم بگوییم بین دوست داشتن و عشق تفاوت وجود دارد.

اصغر فروع‌الدین‌عدل، دکترای روان‌شناسی و خانواده‌درمانگر در این باره می‌گوید: عشق؛ احساس‌ یا هیجان مثبتی است که اگر انسان تجربه‌اش کرده باشد، آن را دوست دارد. انسان‌ها هم از عاشق شدن و هم از معشوق بودن لذت می‌برند، چرا که هیجان عشق خوشایند است. برخی عشق را یک پدیده ناسالم می‌دانند و فکر می‌کنند این مقوله فرا رفتن یا خارج شدن از هنجارهاست، اما باید گفت که هم عشق سالم وجود دارد و هم عشق ناسالم. انسان‌ها دوست ندارند تنها باشند و این حس انسان را از تنهایی می‌رهاند، چرا که تنهایی احساس ناامنی به ما می‌دهد، ولی با کسی بودن و حتی فکر با کسی بودن به ما آرامش می‌دهد. نیاز به صمیمیت و ارضای نیاز‌های عاطفی ما را به سمت ارتباط با افراد می‌کشاند.
 

عدل می‌افزاید:
بخش روانی انسان از تفکر و هیجان و رفتار تشکیل شده است و در عشق این سه با هم به شکل پیچیده‌ای ترکیب شده‌اند و کار می‌کنند. هم جنبه‌های شناختی و فکری و هم جنبه‌های هیجانی و هم ابعاد رفتاری عشق بشدت این سه حوزه را درگیر می‌کند و زندگی ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

ما وقتی می‌توانیم عاشق شویم که با احساس‌های خودشیفتگی و خودفریفتگی‌مان کنار بیاییم و بر آنها غلبه کنیم تا بتوانیم به کسی فکر کنیم و او را وارد زندگی خود کنیم. اگر می‌خواهیم عشق سالم داشته باشیم باید بتوانیم تنها هم زندگی کنیم. انسانی که می‌تواند تنها زندگی کند و با تنهایی خود کنار بیاید، بهتر می‌تواند در روابط خود با عشق وارد شود و اگر کسی تنهایی برایش یک فاجعه باشد، ممکن است در رابطه عاشقانه‌ای ناسالم وارد شود.

دکتر عدل، عشق را قابلیت درونی اهدای بخشی از وجود خود به افراد یا حتی به عقاید و آرمان‌ها به جای خودخواهی و حفظ همه چیز برای خود می‌داند. در این تعریف عشق فراتر از انسان‌ها رفته و ممکن است انسان عاشق یک آرمان یا عقیده باشد.

جنبه‌های جذابیت
وقتی صحبت از عشق و دوست داشتن می‌شود یعنی دو نفر به طرف هم جذب می‌شوند. جذب افراد به هم دارای جنبه‌هایی است که هر چه در انسان‌ها بیشتر باشد احتمال جذب شدن آنها به هم بیشتر خواهد بود.

عدل این جنبه‌ها را این‌گونه می‌شمرد:
 
اول، جذابیت جسمانی:

دو فرد باید برای هم جذابیت ظاهری داشته باشند که این جذابیت لزوما زیبایی نیست، ممکن است فردی که زیبا نیست به دل فردی بنشیند و به اصطلاح دلنشین باشد. انسان‌ها به افرادی که برایشان جذابیت جسمانی دارند بدون این‌که اطلاعات دیگری از آنها داشته باشند، ویژگی‌های مثبت‌تری را نسبت می‌دهند و بیشتر به سمت آنها جذب می‌شوند.

دوم، مجاورت:

 انسان‌هایی که در یک منطقه زندگی می‌کنند، احتمال این‌که به هم علاقه‌مند شوند بیشتر است. اشتراک در محل زندگی، محل تحصیل، محل کار با تعداد دیدارها و برخوردها و امکان علاقه‌مند شدن رابطه مستقیم دارند. البته امروز با وجود اینترنت و... این جنبه تحت‌تاثیر قرار گرفته است اما با این حال باز هم از جنبه‌های جذابیت محسوب می‌شود.

سوم، شباهت:

 هرچه انسان‌ها از لحاظ جسمی، عاطفی، اخلاقی، عقیدتی، هوشی، فرهنگی و... شباهت‌های زیادی به هم داشته باشند به احتمال بیشتری جذب همدیگر خواهند شد.

جنبه‌های دیگری نیز نظیر باکفایتی، باهوشی، جایگاه اجتماعی و تحصیلات بالا، طی کردن اوقات خوش با هم، داشتن مهارت‌های شنیدن، محبوبیت و دلنشینی و گاهی متفاوت بودن هم می‌تواند در جذابیت‌تاثیر داشته باشد.

چند نکته راجع به عشق
عشق ویژگی‌هایی دارد که در همه مشترک است و به قول دکتر عدل این ویژگی‌ها عبارتند از:

1ـ دلبستگی و نیاز به یکدیگر (زندگی بدون او برایم سخت است).

2ـ اهمیت داشتن (حاضرم هر کاری برایش انجام دهم).

3 ـ ایجاد تحمل برای خطاهای یکدیگر (با این که از کارش ناراحت شدم اما چون عاشقش هستم او را می‌بخشم).

4ـ اعتماد و امنیت به‌طوری که می‌تواند رازهایش را برای او بگوید (من هر حرفی را به او می‌گویم و در کنارش احساس امنیت می‌کنم).

به گفته این روان‌شناس، اینها ویژگی‌هایی است که وقتی عاشق می‌شویم در ما ایجاد می‌شود. اما به غیر از این ویژگی‌ها عاشق شدن در ما احساس‌های مثبت و منفی نیز ایجاد می‌کند که می‌توان احساس‌های مثبت را مانند شادی و شور و نشاط که معمولا در اوایل عاشق شدن اتفاق می‌افتد، تجربه کرد و احساس‌های منفی نیز مثل دلتنگی و بی‌قراری و عدم تمرکز بر کار و درس و... گاهی نیز احساس‌های دوسوگرا و متناقض مثل عشق و نفرت که بیشتر در زن‌ها پیش می‌آید اتفاق می‌افتند.

عدل می‌گوید: معمولا افراد عشقشان را به این اشکال به هم ابراز می‌کنند؛ ابراز محبت، تبادل پاداش‌ها و کارهایی که برای هم می‌کنند، حمایت‌های عاطفی و اخلاقی و صبر و تحمل در قبال کارهای ناخوشایند طرف مقابل. با این حال با توجه به معانی و تعابیری که ما از عشق داریم، می‌توانیم با این خطرات نیز مواجه شویم که شامل هوس، درگیر شدن با فرد نامتناسب، ندیدن عیوب، ماجراجویی، تبدیل کردن رابطه به یک درام و ادامه دادن رابطه به رغم بدرفتاری‌های طرف مقابل می‌شود.

 

عشق‌های ناسالم

دکتر عدل اظهار می‌کند که بیشتر عشق‌ها ناسالم است. به دلیل این‌که بیشتر آدم‌ها گره‌ها و کمبودهایی در درون خود دارند که باعث افتادن آنها در روابط ناسالم می‌شود.

در عشق‌های ناسالم ابراز عشق یا نیاز فرد نسبت به رابطه بسیار شدید است. عشق‌های زودهنگام و شدت یافته معمولا مشکل ایجاد می‌کنند.

فردی که فکر می‌کند اگر معشوق کسی نشود، بسیار بدبخت و بیچاره است معمولا گرفتار عشق‌های ناسالم می‌شود.

فردی که به طرف مقابلش حکم می‌کند که تو باید فقط عاشق من باشی و نمی‌توانی حتی به اشیا یا فعالیت‌های خود عشق بورزی نیز عشقی ناسالم را تجربه خواهد کرد.

عدل همچنین ادامه می‌دهد: عشق بی‌قید و شرط به طوری که (هر کاری کردم باید مرا دوست داشته باشی)، عکس‌العمل‌های تند در مواقعی که با عدم عشق متقابل روبه‌رو می‌شویم، سیری ناپذیری در انتخاب عاشق و معشوق به طوری که فرد به یک نفر اکتفا نکند، ناتوانی در عشق ورزیدن به‌طوری که فرد به‌‌رغم داشتن عشق نتواند آن را به شکل مناسب ابراز کند، ترس از پذیرفته نشدن و این تفکر که من ارزش عشق را ندارم، ترس از وابستگی، اجبار در عشق متقابل به این صورت که (چون من عاشق توام پس تو نیز باید عاشق من باشی)، جلب ترحم و دلسوزی در رابطه مثلا با مریض جلوه دادن خود، توسل به تهدید در اجبار فرد به ایجاد رابطه مثل تهدید به خودکشی و... خواسته من به خواسته‌های تو و دیگران ارجحیت دارد (باید همیشه مرا در اولویت قرار دهی) و من همیشه مهم‌ترین فرد در زندگی تو هستم همه اینها از مصادیق عشق‌های ناسالم است.

این روان‌شناس، ریشه عشق‌های ناسالم را در بچگی و روابط ما با والدینمان می‌داند و اضافه می‌کند: وقتی نیاز‌های ما در رابطه با والدین بخوبی ارضا نشود و محبت کافی ندیده باشیم، به‌طور ناخودآگاه عشق به والدین را در بیرون جستجو می‌کنیم و می‌خواهیم کمبودها و معایبی که در روابط با والدینمان داشته‌ایم، در روابط عاشقانه خود جبران کنیم. رابطه‌ بین ما و والدینمان دلبستگی است. دلبستگی یک اتفاق است که بین کودک و مراقب مستقیمش که معمولا مادر است، می‌افتد. این دلبستگی می‌تواند به اشکال مختلف باشد و نسبت به شکل آن در ما مشکلاتی ایجاد کند یا باعث رشد ما شود.

عدل انواع دلبستگی را این‌گونه توضیح می‌دهد:
دلبستگی ایمن: وقتی ما با والدین خود دلبستگی ایمن پیدا می‌کنیم که محبت و مراقبت و صمیمیت و اعتماد بین ما برقرار است و والدین تمام نیاز‌های عاطفی کودک خود را ارضا می‌کنند (البته این روند در سنین مختلف متفاوت است و تقریبا تا 2 سالگی به تمام نیاز‌ها باید پاسخ مثبت داد و بعد از آن شکل پاسخ به نیاز‌ها متفاوت می‌شود) در این حالت ما در بزرگسالی به‌طور مناسبی وارد روابط می‌شویم، چرا که با والدین خود مشکلی در زمینه دلبستگی نداریم.

دلبستگی دوری جو: اما اگر والدین پر توقع، بی‌اعتنا و عیب‌جو داشته باشیم در روابط خود نیز دچار شک و تردید به محبت و احساس افراد می‌شویم، چرا که همواره به احساس والدین خود نیز نسبت به خودمان مشکوک بوده‌ایم.

دلبستگی مقاوم: اگر والدین غیرقابل پیش‌بینی و غیرمنصف باشند، احساس‌های شدید که در پس آن حسادت و ترس و خشم است در بزرگسالی حاصل می‌شود.

هرگونه مشکلی در روابط ما با والدینمان در دوران بچگی روی روابط ما در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد. اگر کسی در ارتباط عاشقانه‌اش دچار مشکل است، باید ارتباطش را با والدینش در کودکی و بزرگسالی بررسی کند و مشکلات را حل کند، حتی گاهی نیاز به روان‌درمانی و بررسی گره‌های روحی در خردسالی لازم می‌شود که باید از یک متخصص کمک گرفت.
 

باورهای غلط و عشق‌های بی‌سرانجام
دکتر عدل می‌گوید: بسیاری از افراد درباره عشق اشتباه فکر می‌کنند و باورهای غلطی در مورد آن دارند که باعث بروز مشکل در روابط آنها می‌شود که برخی آنها عبارتند از:

1ـ عشق حقیقی بر همه چیز فائق می‌آید. (عشق که باشد همه چیز مهیاست و هر اختلافی را می‌توان حل کرد).

2ـ عشق در نگاه اول. (من با اولین نگاه عاشق او شدم).

3ـ عشق فقط یک بار. (فقط یک فرد وجود دارد که نیمه گمشده من است و اگر رابطه‌ام با معشوقم به هم بخورد دیگر کسی نیست که بتوانم با او ارتباط برقرار کنم).

4ـ معشوق مسوول برآورده کردن همه نیازهاست. (معشوق من باید تمام نیازهای من را بر طرف کند و باید جای همه کس را برایم در زندگی پر کند، به‌طوری که من دیگر نیازی به دوست و خانواده و... نداشته باشم).

5 ـ جاذبه جنسی همان عشق است.
 

این روان‌شناس می‌گوید: برخی عشق‌ها بی سر انجامند مثل عشق نابرابر و یکطرفه. عاشق توانایی‌های بالقوه شدن (فردی که با هوش است ولی بیکار)، عشق به عنوان نجات طرف مقابل (عاشق افراد ناتوان شدن برای کمک به آنها مثل یک فرد معتاد)، عشق به عنوان معلم و شاگردی (یادگیری یک طرفه از یک فرد)، عشق به دلایل بیرونی (تحت فشارهای اجتماعی و خانوادگی)، عشق با حداقل تفاهم (بدون هیچ چیز مشترک)، انتخاب براساس کمبودهای روابط قبلی (مقایسه با رابطه‌های قبلی)، عشق بدون دسترسی به معشوق (عاشق کسی شدن که در کشور دیگری زندگی می‌کند)، این عشق‌ها به احتمال زیاد به سرانجام نمی‌رسند و افراد را دچار مشکلات متعددی در روابط و زندگی می‌کنند.

وقتی به عشق فکر می‌کنیم همیشه داستان‌های زیبا و افسانه‌های عاشقانه به یادمان می‌آید، اما باید به یاد داشته باشیم که عشق در زندگی واقعی با عشق در فیلم‌ها و داستان‌ها متفاوت است و ممکن است گاهی زندگی ما را بسیار لذت‌بخش یا بسیار زجرآور کند، پس کمی آهسته‌تر و محتاط‌تر در مسیر پر خطر عشق گام برداریم.

                                                            تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 3:0 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

با خواندن این مقاله، اعتماد به نفستان دو برابر می شود!
 

اعتماد به نفس حسی ذاتی نیست بلکه اکتسابی می باشد ، بعضی از افراد دارای اعتماد به نفس بالایی هستند که حتی در در سخت ترین شرایط نیز اعتماد به نفس دارند اما بر عکس افراد دیگری هستند که به شدت دچار کمبود اعتماد به نفس هستند و با کوچکترین حرفی دچار احساس پوچی می شوند .

اما چرا این احساس مهم است و بر آن تاکید می شود ؟ چطور کمبود این حس را می توان جبران کرد؟
چرا اعتماد به نفس مهم است :
افرادی که خود را باور ندارند، دائما احساس پوچی و بی مقداری دارند.
کمبود اعتماد به نفس مانند یک مانع بزرگ در مسیر پیشرفت شما می باشد و دائما شما را به عقب سوق می دهد . این افراد به کارهایی که انجام می دهند باور ندارند به همین دلیل تمام کارهایشان با شکست مواجه می شوند .

به دلیل نا امیدی شدیدی که بر روح و افکار آنها حکم فرماست ، موقعیت های شان را به سادگی از دست می دهند .
این افراد همیشه تصویر نامفهوم و گنگی از خود دارند و شناخت کاملی از خود و استعدادهایشان ندارند

 ،به همین دلیل برای پیدا کردن راه صحیح زندگی شان با مشکل روبرو می شوند .

حس اعتماد به نفس به شما اجازه می دهد آزاد و مقتدرانه تصمیم بگیرید و روابط بهتری را در زندگی اجتماعی و شخصی تان ایجاد کنید
.

چطور حس اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ؟
شما باید به خود بقبولانید که هر شخص دارای شخصیتی متمایز از دیگران است ،بدین معنا که شما در این دنیا تک هستید .
افرادی که دچار کمبود اعتماد به نفس هستند مدام رنگ عوض می کنند .هنگامی که در کنار همسرشان هستند مشخصاتی که او دوست دارد از خود بروز می دهند، در کنار دوستانشان شخصیتی متفاوت از شخصیت همسرشان هستند و به همین ترتیب در سایر روابطشان .
شخصیت خود را حفظ کنید ، با تمام سلایق ، علایق و احساسات . خود را همان طور که هستید نشان دهید و رفتار کنید .
تمام استعدادها ،توانایی ها و خصوصیات شخصیتیتان را بر روی یک کاغذ بنویسید این کار به شما اعتماد به نفس می دهد.
گاهی اوقات کمبود اعتماد به نفس ریشه در دوره ی کودکی و نوجوانی دارد و بخاطر توصیفات نادرست و منفی که از سایرین بخصوص نزدیکان خود شنیده اید .

5 کلید طلایی برای افزایش اعتماد به نفس :
*قبول کنید که حس خود باوری تان کم است :
باور کنید که حس اعتماد به نفس تان کم است و برای حل این مشکل تلاش کنید .
اگر شخصیت شما دارای خصوصیات توصیف شده در پاراگراف قبلی می باشد ، همین الان که در حال خواندن این مقاله هستید ، خود را از غرق شدن نجات دهید .
برای آغاز این کار از فعالیت های روزمره شروع کنید برای مثال در گفتگو ها و مکالمات روزمره تان تمرین کنید .
شخصیت واقعی تان را ابراز کنید :
اگر کسی شما را به راستی دوست داشته باشد به خاطر حسی که در کنار شما بودن پیدا می کند ، هم چنان به رابطه اش با شما ادامه می دهد اما اگر شخصی تنها شما را به این دلیل دوست داشته باشد که تمام صحبت های او را بدون هیچ چون و چرایی انجام میدهید ، در برابر او مانند یک ربات هستید و از خود هیچ گونه اراده ای نشان نمی دهید ، مسلما دوستی او واقعی نیست .
ابتدا این تمرین را در محیط خانواده خود انجام دهید ، به هنگام مصاحبت با والدین و خواهر و برادرتان ،
هنگامی که از این تمرین سر بلند بیرون آمدید و آمادگی لازم را پیدا کردید این بار در میان اقوام و دوستانتان ، این کار را انجام دهید.


 * در تمارینی که انجام می دهید خود را باور کنید و مطمئن باشید که مثمر ثمر واقع می شود در غیر این صورت در همان پله که هستید خواهید ماند .
در روابطی که دارید ، شخصیت واقعی تان را نمایش دهید و ماسک خود را کنار بگذارید ، تمام این تمارینی که انجام می دهید باعث تقویت اعتماد به نفس شما می شود پس آنها را با جدیت تمام انجام دهید.

* در مرحله ی بعدی شما باید استفاده از کلمه نه را یاد بگیرید :
شما قبلا و یا در حال حاضر اصلا از این کلمه استفاده نمی کردید . اما باید به مواردی که مورد علاقه شما نیست جواب منفی بدهید ، برای مثال اگر نامزدتان که به او علاقه دارید به شما پیشنهاد می دهد که به دیدن یک فیلم اکشن در سینما بروید در حالی که شما به فیلم های رمانتیک علاقه دارید و اصلا به فیلم های اکشن تمایلی ندارید ، عقیده خود را بیان کنید به جای این که آن را سرکوب کنید .

* این جملات مهم را به خاطر بسپارید و مدام آنها را در طول روز تکرار کنید :
از صبح که بیدار می شوید تا شب هنگام که برای خواب آماده می شوید این جملات مثبت را تکرار کنید :
من می توانم بهترین باشم ، هر شخصی دارای توانایی های مخصوص می باشد ، من توانایی های لازم برای انجام این کار را دارم .
شاید این جملات به نظر شما خنده دار و کلیشه ای برسند اما در طولانی مدت اثر فوق العاده ی آن را درک خواهید کرد.

اما قبل از اینکه این جملات را تکرار کنید باید احساسات منفی را از خودتان دور کنید و به تغییر اساسی در خود اعتقاد داشته باشید.

* به جای اینکه از مشکلات فرار کنید در برابر آنها ایستادگی کنید :
به جای اینکه از مشکلات فرار کنید در برابر آنها بایستید و مواتع را از مسیر خود بردارید ، با اجرای تمام این تمارین گام به گام از حس کمبود اعتماد به نقس فاصله بگیرید و بر عکس سریعتر به خود باوری دست پیدا خواهید کرد .




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 2:54 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فروریختن دیوار غرور گدایی کنی...آن وقت است که دیگر عشق نیست....صدقه است....

                                                                                                         تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/5/25 و ساعت 2:25 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

10 مسئله عجیبی که درمورد خودتان نمی دانستید1) معده یک اسید فاسد ترشح می کند.یک مایع بسیار خطرناک است که نیروهای امنیتی هیچ فرودگاهی نمی تواند از شما جدا کند: این مایع در معده تان قرار دارد. سلولهای معده

شما اسید هیدروکلرویک ترشح می کنند که ترکیبی فاسد و خورنده است که برای ضدزنگ کردن فلزات استفاده می شود. این ترکیب فلز را داغان می کند اما لایه غشایی معده از این ماده سمی در دستگاه گوارش محافظت می کند تا غذاهای شما را تجزیه کند.


 

2) وضعیت بدن بر حافظه تاثیر می گذارد.

سالگرد ازدواجتان را یادتان نمی آید؟ اشکالی ندارد روی یک زانو خم شوید به یادتان می آید. خاطرات در حواس ما قرار گرفته اند. یک رایحه یا صدا یک خاطره خیلی دور از بچگی را برایتان زنده خواهد کرد. ارتباطات بین این حواس و خاطرات آشکار یا گاهی مرموز هستند. یک تحقیق جدید به کشف این ارتباطات کمک می کند. خا

طرات گذشته وقتی در حالت و وضعیت بدنی مشابه قرار بگیرید سریعتر به ذهنتان می رسد.

3) استخوان ها برای تنظیم موادمعدنی بدن می شکنند.

علاوه بر محافظت از اندام ها و عضلات بدن، استخوان ها به تنظیم سطح کلسیم در بدن نیز کمک می کنند. استخوان ها حاوی فسفر و کلسیم هستند که دومی مورد نیاز عضلات و اعصاب می باشد. اگر ذخیره این عنصر در بدن کم باشد، برخی هورمون های خاص باعث می شود استخوان ها شکسته تا سطح کلسیم بالا رود تا جایی که به یک غلظت خاص و مناسب از این عنصر در خارج سلولها برسیم.

4) بیشتر غذایی که می خوریم برای مغز است.

مغز بااینکه فقط 2 درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد، 20 درصد از اکسیژن و کالری های آن را می گیرد. برای تامین منابع کافی برای این عضو مهم بدن، سه سرخرگ مغزی اصلی بطور مداوم اکسیژن به مغز پمپاژ می کنند. هرگونه انسداد یا پارگی در یکی از این رگ ها باعث گرسنه ماندن سلولهای مغزی می شود و موجب می شود که عملکرد مغزی در آن ناحیه آسیب ببیند و منجر به سکته شود.

5) هزاران تخمک غیرقابل استفاده توسط تخمدان هستند.

وقتی خانم ها به اواخر چهل و اوایل پنجاه سالگی خود می رسد، چرخه ماهانه قاعدگی که سطح هورمون ها را در بدن او تنظیم می کند و تخمک ها را برای تلقیح آماده می کند، خاموش می شود. تخمدان ها همینطور استروژن کمتر و کمتری تولید می کنند و این مسئله موجب تغییرات احساسی و جسمی در بدن زن می شود. فولیکول های رشد نیافته تخمک دیگر مثل قبل منظم تخمک تولید نمی کنند. یک دختر نوجوان به طور متوسط 34،000 فولیکول رشد نیافته تخمک دارد در حالیکه تقریباً فقط 350 تای آن در طول زندگی وی رشد می کنند و بالغ می شوند. تخمک های استفاده نشده بعداً خراب می شوند.

6) بلوغ ساختار مغز را تغییر می دهد.

می دانیم که تغییرات هورمونی در بدن برای تحریک رشد و آماده کردن بدن برای تولید مثل لازم هستند اما چرا نوجوانان اینقدر از نظر احساسی ناخوشایند هستند؟ هورمون هایی مثل تستوسترون رشد نورون های عصبی در مغز را تحت تاثیر قرار می دهند و تغییراتی که در ساختار مغز ایجاد می شود تغییرات رفتاری زیادی را در بر دارد. با بالغ شدن ناحیه جلویی غشای مغز، خامی احساسی، بی عاطفگی و قدرت ضعیف در تصمیم گیری را باید انتظار داشت.

7) موهای سلولی ماده مخاطی را حرکت می دهد.

اکثر سلولها در بدن پوششی مو مانند روی خود دارند که به عملکردهای بسیاری در بدن کمک می کند، از هضم غذاها گرفته تا شنوایی. در بینی، این موها به خشک کردن ماده مخاطی در حفره بینی تا گلو کمک می کند. هوای سرد این فرایند خشک کردن را کندتر می کند و باعث می شود که ماده مخاطی بالا بیاید و باعث شود که آب بینیتان بیاید.

8) دندان عقل فقط جای دندان ها در دهان را تنگ تر می کند.

سیر تکامل بی عیب و کامل نیست. اگر بود باید به جای دندان عقل بال در می آوردیم. گاهی اوقات ویژگی های بی استفاده در برخی انواع موجودات ایجاد می شود فقط به خاطر اینکه آسیبی نمی رساند. اما دندان عقل همیشه هم توسط دندانپزشکان جراحی و کشیده نمی شد. در گذشته، این دندانها یک ست دیگر از دندان های آسیاب بودند اما با رشد مغز، ساختار استخوان فک ما تغییر کرد و باعث شد که دیگر دهان جایی برای دندان عقل نداشته باشد.

9) دنیا با شما می خندد.

همانطور که وقتی کسی کنار شما خمیازه بکشد شما هم به خمیازه می افتید، شواهد جدید نشان می دهد که خنده هم تقلید برانگیز است. شنیدن خنده ناحیه مغز را تحریک به آن حرکت در صورت می کند. تقلید نقش مهمی در روابط اجتماعی دارد. اشاراتی مثل عطسه کردن، خندیدن، گریه کردن و خمیازه کشیدن راهی برای ایجاد روابط اجتماعی قوی بین یک گروه است.

10) پوست شما چهار رنگ دارد.

همه پوست ها در حالت عادی سفید کرم رنگ است. رگ های خونی نزدیک به سطح پوست سرخی به آن می دهد. رنگ دانه زرد هم پوست را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین ملانین قهوه ای رنگ هم که در واکنش به اشعات فرابنفش ایجاد می شود در تعداد بالا رنگ سیاهی به پوست می دهد. این چهار رنگ در اندازه های مختلف میکس شده و رنگ پوست همه نژادهای کره زمین را می سازد.




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/5/24 و ساعت 3:48 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

چرا کابوس می‌بینیم؟

                                                     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com

 


محقق دانشگاه هاروارد معتقد است با کمک فناوری‌های جدید امکان مطالعه دقیق بر روی دلایل خواب دیدن و حتی مفاهیم مختلف آن وجود دارد.

در فیلم جدید "کریستوفر نولان" با نام "آغاز" که در دسته فیلم‌های تخیلی گروه‌بندی می‌شود شخصیت‌های فیلم می‌توانند به رویاهای دیگر افراد وارد شده و در آن تغییراتی ایجاد کنند. شاید امروز دانشمندان واقعی نتوانند چنین کاری انجام دهند اما می‌توانند با استفاده از فناوری‌های جدید تصویربرداری مغزی به‌راحتی فعالیت‌های مغز را مشخص کرده و بگویند که آیا فرد در حال حساب کردن، حرف زدن، خواندن و یا ترسیدن از یک کابوس است.

"دیردرا برت" روانشناس دانشگاه هاروارد می‌گوید با اینکه فناوری‌های تصویربرداری روز‌ به‌روز در حال دقیق‌تر شدن هستند اما وی در امکان عملی شدن آنچه در فیلم "آغاز" به نمایش گذاشته می‌شود تردید دارد.

اما دانشمندان در حال حاضر می‌توانند با استفاده از فناوری‌های برق‌نگاری مغزی یا EEG، قلب‌نگاری الکتریکی یا EKG و فناوری حرکت چشم یا REMT طی دوره‌های مختلف خواب دریابند کدامیک از بخ‌شهای مغز فعال است تا به این شکل امواج مغزی فرد خواب را ضبط کرده و در برخی از مواقع رویای فرد را از طریق این امواج مغزی ترجمه کنند.



نگاهی مخفیانه به رویاهای انسان

در یکی از آزمایش‌ها، محققان داوطلبی که به خواب رفته بود را از طریق کابلهایی به روباتی وصل کردند تا روبات بتواند آنچه فرد در رویا می‌بیند را بازی کند. در این آزمایش روبات از اطلاعات به دست آمده از حرکات چشم فرد برای یافتن جهتی که باید به آن نگاه کند استفاده می‌کرد.

به گفته "برت" امواج مغزی را می‌توان به عمل ترجمه کرد. برای مثال فناوری تصویربرداری مغزی می‌تواند تعیین کند فرد در خواب کابوس می‌بیند و یا در حال پرواز کردن است.

ذهن انسان از فرصت خواب برای فعال سازی مجدد خود و حل مشکلات استفاده می کند. "برت" برای اثبات این فرضیه از تعدادی از دانشجویان خواست قبل از به خواب رفتن بر روی مشکلات و مسأله‌های تکالیف کلاسی خود تمرکز کنند. در پایان این آزمایش نیمی از دانشجویان اعلام کردند خوابی درباره مسأله مورد نظرشان دیده اند و در حدود یک چهارم از آنها نیز پاسخ مسأله خود را در خواب یافته بودند.

به گفته "برت" این نشان می‌دهد مغز انسان مانند زمانی که در بیداری برای حل مشکلی فعالیت می‌کند در هنگام خواب دیدن نیز فعالیت خواهد داشت. دانشمندان در حال حاضر فواید خواب مناسب در شب را به اثبات رسانده‌اند اما فواید روانی رویاها و مفاهیم آنها همچنان ناشناخته باقی مانده‌اند.

بیشتر رویاها در مرحله REM، دوره‌ای که با حرکات متوالی چشم همراه است ظاهر می‌شوند که طی این مرحله بخش‌هایی از مغز استراحت کرده و عوامل شیمیایی مغز از جمله انتقال دهده‌های نورونی تجدید نیرو می‌کنند. با این همه گاه رویاها در دیگر مراحل خواب انسان نیز رخ می‌دهند. به‌ویژه در افرادی که به اختلال فشار روانی پس آسیبی و دیگر مشکلات مختل کننده خواب مبتلا باشند.

به گفته "برت" خواب‌های عجیب می‌توانند مهم و تشبیهی باشند. بسیاری از رویاها در صورتی که فرد درباره مفهوم آنها فکر کرده و به ریشه نمادین آن پی ببرد می توانند در زندگی فرد تاثیرگذار باشند.

کابوس دیدن لازم است

در این صورت اگر رویاها شیوه‌ای طبیعی برای یافتن راه حلی خلاقانه برای مشکلات به شمار می‌رود، شاید این سئوال پیش آید که هدف از کابوس دیدن چیست؟

"برت" می‌گوید کابوس‌ها می‌توانند برای هشیاری ما از وجود خطرهای ممکن به وجود آیند. کابوس‌های پس‌آسیبی که تنها می‌توانند آسیبی دوباره به فرد وارد کنند، شاید در دوران اجداد و نیاکان انسان مفید بوده‌اند و در زمان حمله موجودی وحشی یا نزدیک شدن یک خطر، آنها را از خواب بیدار می‌کرده‌اند.

اما این زنگ هشدار تکاملی در زندگی امروز چندان کاربردی نیست زیرا کمتر پیش می‌آید خطرهایی که در زندگی مدرن در کمین انسانها قرار دارد. در فواصل زمانی کوتاه برای قربانیان مشابهی تکرار شود، با این حال برخی از کابوس‌ها می‌توانند توجه فرد را نسبت به امری نگران کننده و یا موضوعی که برای فرد از اهمیت برخوردار است جلب کرده و واکنش وی را نسبت به آن موضوع تغییر دهد.

همچنین مطالعات "برت" نشان می‌دهند بسیاری از رویاها مفاهیم پنهانی دارند و پیامهای آن برای راهنمایی فرد در زندگی بیرون از سرزمین رویاها است، همچنین گاه رویاهای عجیب و غریب هیچ مفهومی ندارند
.

                                                                                                                   تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/5/24 و ساعت 3:38 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

 تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com

> اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .

> حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

> از دشمن خود یکبار بترس و  از دوست خود هزار بار .

> نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .

> خوشبختی  فاصله  این بدبختی  تا بدبختی دیگر است .

> حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است .

> ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو .

> انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد .

> بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است،که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد .

> درخشان ترین تاجی که مردم بر سر می نهند در آتش کوره ها ساخته شده است .

> مردمان روی زمین استوار ، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند .

> شکست خوردن ناراحتی ندارد . آدم باید شجاع باشد تا بتواند از خودش یک احمق بسازد .

 

> اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.

> این یکی از تضادهای زندگی ما است ،که آدم همیشه کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام میدهد .

> وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد ،شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.

> من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم .

> فیلمسازان باید به این نکته نیز بیاندیشند که فیلمهایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد.

> شاید زندگی آن جشنی نباشد که تو آرزویش را داشتی را داشتی ،اما حالا که به آن دعوت شده ای ، تا میتوانی زیبا برقص.

> دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.

> خودپسندی زنها بزرگترین علت بدبختی ایشان و نابودی خانواده هاست . هیچ چیز به اندازه خودپسندی زنها بنیان خانواده را نابود نکرده است.

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/5/24 و ساعت 3:34 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >