عشق و دوستی

آیا مالش و ماساژ درد را تسکین می دهد؟
بسیاری از افراد می گویند : با ماساژ یا مالش نقطه ای که درد می کند آرام می شوند آیا این موضوع صحت دارد؟ 
محققان ادعا می‌کنند که درد هنگام فشردن و مالش دست ها به هم می‌تواند درد را کاهش دهد
.
به گزارش هلث‌دی نیوز محققان انگلیسی به تازگی دریافتند که فشردن و مالیدن دستها بر روی هم در زمانی که بدن درد می کشد می تواند موجب تسکین درد شود
.
به گفته محققان دانشگاه کالج لندن بررسی‌های تازه حاکی از آن است که وقتی افراد دچار درد می‌شوند لمس کردن و فشردن دست‌ها بر روی هم در مغز به مفهوم کاهش و تسکین درد پردازش می شود .


این دانشمندان از گروهی داوطلب خواستند که انگشت اشاره و انگشت حلقه یک دست را در آب گرم و همزمان انگشت میانه همان دست را در آب سرد فرو کنند. این عمل، یک احساس پارادوکس را در مغز ایجاد کرد و این تصور تداعی شد که انگشت میانی در حال سوختن است.
 
این آزمایش توهم به روانشناسان کمک کرد در شرکت کنندگان احساس یک درد و سوزش را که در حقیقت وجود ندارد ایجاد کنند. داوطلبان این آزمایش را با هر دو دست انجام دادند و این محققان درد ناشی از آب گرم اندازه گیری کردند
.
در تکرار این آزمایش این بار داوطلبان باید بلافاصله دستان خود را بر روی هم می فشردند و آنها را لمس می کردند. نتایج این تحقیقات نشان داد میزان دردی که آنها در آزمایش دوم احساس کردند 64 درصد نسبت به آزمایش اول کاهش یافته بود. در حالی که وقتی داوطلبان دست شرکت کننده دیگری را می فشردند این احساس تسکین درد القا نمی شد. به گفته این محققان، درد ناشی از فشردن دستها بر روی به این دلیل کاهش می یابد چون مغز اطلاعات لامسه ای را با تحریکات دردآوری که دریافت می کند ادغام کرده و به این ترتیب درد را تسکین می دهد.




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/7/19 و ساعت 11:47 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

اگر کودکتان این ویژگی را دارد،به پزشک مراجعه کنید!
هر کودکی که تا سن 6 ماهگی، یکی از 14 ویژگی زیر را داشته باشد، نیازمند بررسی‌های بیشتری از سوی پزشکان برای ارزیابی وضعیت تکاملی است و ... 


در بخش‌های قبلی، کودکان از نظر تکاملی به 4 گروه (کاملا سالم، به‌ظاهر سالم، بیمار و سرآمد) تقسیم و درباره نوزادان و شیرخواران کمتر از 3 ماه و علایمی که حاکی از عدم سلامت تکاملی و رشدی آنهاست صحبت شد..
.
 در این یادداشت، روی توانایی‌های عمده‌ای که باید یک شیرخوار 6 ماهه داشته باشد و اگر آنها را کسب نکرده باشد، در معرض خطر پیشرفت اختلالات تکاملی است بحث می‌کنیم. هر کودکی که تا سن 6 ماهگی، یکی از 14 ویژگی زیر را داشته باشد، نیازمند بررسی‌های بیشتری از سوی پزشکان برای ارزیابی وضعیت تکاملی است
:
1. وزن وی کمتر از 2برابر وزن تولدش باشد
،
2. دور سر وی موازی با خطوط منحنی رشد دور سر در کارت رشد تغییر نکرده باشد،

3. در به خواب رفتن مشکل داشته باشد. مثلا بسیار خواب سبکی داشته باشد یا طول مدت هر بار خواب وی مخصوصا در شب‌ها کمتر از 1 ساعت باشد،

4. وقتی به گریه می‌افتد به سختی آرام نشود و معمولا خودش آرام ‌شود،

5. هنوز وقتی انگشتانش (دست‌ها یا پاها) چیزی را لمس می‌کند آنها را ناخودآگاه چنگ می‌زند،

6. وقتی با کمک بالش او را در حالت نشسته می‌گذاریم، نمی‌تواند برای لحظه‌ای خود را نگه دارد
،
7. وقتی دست‌های او را در حالتی که به پشت خوابیده و بیدار و سرحال است می‌گیریم تا او را بلند کنیم، گردن وی به عقب می‌افتد،

8. وقتی خوابیده است عمدتا پاهای وی مثل قیچی همدیگر را قطع می‌کنند
،
10. غان و غون نمی‌کند و وقتی آرام است به صدای جغجغه یا اطرافیان که با وی صحبت می‌کنند توجهی ندارد،

11. اکثرا قیافه خیلی رسمی، جدی و موقر دارد
،
12. با چشم‌هایش هوشیارانه به اطراف نگاه نمی‌کند،

13. به مادر یا کسی که او را بغل می‌کند خیلی نگاه نمی‌کند
 
14. کارهایی را که قبلا می‌توانسته انجام بدهد، نمی‌تواند انجام بدهد. به عنوان نمونه در نشستن تعادل خوبی داشته ولی حالا باید مواظب سقوط وی باشیم. توانایی جدیدی مثل سینه خیز رفتن را هم شروع نکرده یا از عهده انجام کارهای فوق بر نیاید
.
باید توجه داشت که شیرخواران در این سن می‌توانند به دو طرف بغلتند و وقتی چیزی از دستشان گرفته می‌شود واکنش نشان می‌دهند. به تدریج در برخورد با افراد ناآشنا غریبی می‌کنند و به گریه می‌افتند یا در آغوش آنها نمی‌روند و وقتی پوشک آنها باز می‌شود به طور طبیعی به اندام تناسلی خود دست می‌زنند.
کم‌کم روی شکم سینه خیز می‌روند. در طول روز حدودا 2 بار می‌خوابند. شب‌ها وقتی بیدار می‌شوند نباید از جایشان برداشته شوند بلکه باید با لالایی گفتن باید مجددا به خواب بروند. تلاش کنید زمان خواب کودک را منظم کنید تا هر شب سر ساعت خاصی به خواب رود. این سن مناسب شروع تغذیه کمکی در شیرخوارانی است که قبلا به دلایل پزشکی غذا را شروع نکرده‌اند.




| *| نوشته شده در دوشنبه 89/7/19 و ساعت 11:45 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

7 دلیل عدم کاهش وزن بعضی از آنهایی که زیاد رژیم می‌گیرند
خیلی وقت‌ها کلی سعی می‌کنیم که فقط نیم کیلوگرم از وزن‌مان کم شود اما نمی‌شود؛ در حالی که علت چیز دیگری است و به محض تشخیص علت می‌توان به راحتی وزن کم کرد....


7 دلیل عدم کاهش وزن بعضی از آنهایی که زیاد رژیم می‌گیرند

می‌پرسید مگر امکان دارد؟ پاسخ این است که بله، امکان دارد. در این مطلب با 7 دلیل عمده‌ای که مانع پایین‌آمدن وزن می‌شود، آشنا می‌شوید.

1 مصرف نوشابه‌های گازدار و مشروبات الکلی

با اینکه نوشیدنی‌های الکلی چربی ندارند اما به خاطر کالری بالای الکل، به طور چشمگیری، موجب اضافه‌وزن می‌شوند. وقتی بدن‌تان سرگرم سوزاندن کالری اضافی موجود در یک نوشیدنی گازدار یا الکلی است، شما هیچ انتخاب دیگری ندارید؛ مگر اینکه کالری‌های ناشی از خوردن غذاهای دیگر را ذخیره کنید. جالب است بدانید که نوشیدنی‌های گازدار الکلی، حتی بدتر از نوشیدنی‌های الکلی، هستند و مقدار کالری بیشتری (به دلیل قند بیشتر) وارد بدن‌تان می‌کنند. حتی مصرف نوشابه‌های گازدار معمولی را هم باید به خاطر تاثیری که بر قندخون می‌گذارند، در رژیم غذایی‌تان محدود کنید. پس اگر قصد پایین آوردن وزن‌تان را دارید، بهتر است برای نوشیدن تا حد امکان از آب معدنی استفاده کنید
.
2 کاهش متابولیسم بدن

رژیم‌های غذایی کم‌کالری در هفته‌های اول خیلی خوب عمل می‌کنند اما بعد از مدتی تاثیری در کاهش وزن نخواهند داشت. دلیلش این است که متابولیسم شما پایین آمده و در نتیجه به این مقدار محدود مصرف کالری عادت می‌کند. اگر با پایین آوردن بیشتر کالری‌های مصرفی به این مساله واکنش نشان دهید، احتمالا این بار فقط عضله‌های‌تان را از بین می‌برید و دوباره روند کاهش وزن‌تان به رکود می‌رسد. اما راه حل این موضوع آن است که مقدار کالری مصرفی را کم‌کم پایین بیاورید و در عین حال از موادغذایی خوب و مقدار کافی پروتئین برای جلوگیری از تحلیل عضله‌هایتان، استفاده کنید. انجام تمرین‌های بدن‌سازی نیز به شما کمک خواهد کرد تا متابولیسم‌تان را بالا ببرید و چربی‌سوزی‌تان را تسریع کنید
.
3 نادیده گرفتن وعده‌های غذایی

ساده به نظر می‌رسد. با خودتان می‌گویید کمتر می‌خورم و حتما وزن کم می‌کنم! به همین دلیل خیلی از افراد در بعضی از وعده‌ها غذا نمی‌خورند و بدن را به حالت گرسنگی مفرط می‌کشانند و عضله‌ها برای حفظ آمینواسیدهای لازم برای بدن، شروع به تجزیه‌شدن می‌کنند و نتیجه این موضوع چیزی نیست جز پایین آمدن متابولیسم. پس سعی کنید 5 تا 6 وعده در روز غذا بخورید.
 
4 مصرف زیاد قند و نمک

قند و نمک اضافی معمولا در بسیاری از غذاهای فرآوری شده وجود دارد. مصرف مقدار زیادی قند در یک وعده غذایی باعث بالا رفتن قندخون می‌شود و بدن باید به این وضعیت واکنش نشان داده و آن را دوباره پایین بیاورد. نتیجه این خواهد شد که قسمت اعظم آن قند اضافی به شکل چربی در بدن ذخیره می‌شود. اینجاست که افراد چاق می‌شوند و متعجب‌اند از اینکه نوشیدنی‌های مصرفی‌شان چربی ندارند اما باز هم اضافه وزن پیدا می‌کنند. نمک هم باعث سردرگمی می‌شود چون کالری ندارد اما می‌تواند به افزایش وزن منجر شود. نمک موجب می‌شود بدن، آب در خود ذخیره کند، در نتیجه با مصرف مقدار زیادی نمک ممکن است برخی افراد احساس کنند که چاق‌تر می‌شوند.\

5 کم نوشیدن آب

وسط روز، بدن اکثر افراد دچار بی‌آبی می‌شود چون خیلی بیشتر از آنچه آب در طول روز می‌نوشند بدن‌شان آب از دست می‌دهد اما آنها معمولا این را متوجه نمی‌شوند؛ چون مرکز تشنگی در بدن خیلی دقیق نیست. گاهی اوقات کمبود آب در بدن می‌تواند دردهای گرسنگی را به همراه داشته باشد، چون بسیاری از ما مقدار آب مورد نیاز روزانه‌مان را از موادغذایی تامین می‌‌کنیم. آب همچنین به بالا بردن سطح انرژی بدن کمک می‌کند، در نتیجه می‌توانید خیلی بهتر ورزش کنید تا کالری بسوزانید و وزن‌تان را پایین بیاورید
.
6 سهم‌های غذایی نادرست

وقتی برای کم کردن وزن‌تان رژیم می‌گیرید، فلسفه قدیمی هنوز هم کاربرد دارد: «کم بخورید تا وزن‌تان پایین بیاید.» اگرچه همان‌طور که در موارد بالا گفتیم هیچ یک از وعده‌های غذایی را نباید نادیده بگیرید، اما راه‌حل این است که کم بخورید و مداوم بخورید.

7 اهداف غیرواقعی

ایجاد هدف‌هایی که دست یافتن به آنها خیلی سخت باشد یا هدف‌هایی که خیلی غیرواقعی باشند از جمله دلایلی است که تلاش شما را برای کاهش وزن ناکام می‌گذارد. وقتی تیپ بدنی‌تان اندومورف باشد (تیپ بدنی فربه) عاقلانه نیست اگر بخواهید اندام یک مانکن را پیدا کنید. رسیدن به اهداف‌تان در موفقیت شما اهمیت زیادی دارد. اگر به هدف‌هایتان دست پیدا نکنید، ممکن است آخر کار هم احساس کنید فردی شکست‌خورده هستید و هم انگیزه خود را از دست داده و ناامید و مایوس شوید.

بنابراین هدف‌هایی کوچک را برای خود در نظر بگیرید تا انگیزه‌ای باشد برای موفقیت‌تان. کم کردن همان یک کیلوگرم وزن در هفته که معمولا توصیه می‌شود ممکن است خیلی کند به نظر برسد، اما حداقل آن این است که بدون هیچ‌گونه سختی و مشکلی می‌توانید به آن دست پیدا کنید. آن وقت است که حس پیروزی به شما دست می‌دهد و یک قدم به هدف کلی و بزرگ‌تان که رسیدن به وزن ایده‌آل است، نزدیک می‌شوید.




| *| نوشته شده در یکشنبه 89/7/18 و ساعت 6:58 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

7 مورد اورژانسی برای کودکان

 این کابوسی برای هر پدرو مادری است یک مشکل اورژانس برای کودک که مجبورتان می‌کند 115 را بگیرید.
اشکال در تنفس، زمین خوردن در پارک و... اما آیا والدین واقعا می‌دانند که چه زمانی باید با اورژانس تماس بگیرند و در واقع کدام مورد اورژانس است؟

 در این مقاله با 7 موقعیت اورژانس در کودکان آشنا می‌شویم:

1) دیسترس تنفسی:

دیسترس تنفسی به معنی اشکال در نفس کشیدن و نیاز به اکسیژن بیشتر است. دلایل ایجاد اشکال در تنفسی شامل گیر افتادن غذا یا حجم در گلو، آسم، عفونت یا ذات‌الریه یا پنومونی است.
 
علایم دیسترس تنفسی شامل سرفه، خس‌خس سینه، نفس کشیدن به سختی و استفاده از عضلات گردن و قفسه‌سینه برای کمک به نفس کشیدن بهتر است. کبود شدن و خرخر از نشانه‌های دیگر است.

در این صورت:- تعداد نفس‌ها بیش از 50 تا 60 تا در دقیقه است- کبودی مخصوصا در اطراف دهان- بیماری به جای بهتر شدن بدتر می‌شوداگر این علایم در کودکتان ایجاد شد، سعی نکنید کودک را سوار ماشین کنید، آمبولانس خبر کنید آمبولانس‌ها دارای وسایل مجهز به دستگاه اکسیژن هستند و با ایمنی کامل کودک را به بیمارستان منتقل می‌کنند.

2) شکستگی استخوان:

شکستگی استخوان هم یک مورد اورژانس در کودکان است. وقتی صدمه‌ای به کودک وارد می‌شود و استخوان بدنش می‌شکند اگر چه حیاتش تهدید نمی‌شود اما کودک باید فورا به بیمارستان منتقل شود. والدین می‌توانند با رعایت احتیاط کودک را سوار خودرو کرده و او را منتقل کنند اما بهتر است با اورژانس تمام بگیرند. بنابراین وقتی شکستگی خیلی شدید است که درد قابل کنترل نیست. یا وقتی استخوان از پوست خارج شده است یا تصادف طوری بوده که ضربه‌ سر و گردن وارد شده است حتما باید به اورژانس خبر داد.

3) استفراغ و اسهال

استفراغ همراه اسهال یک مورد اورژانس در کودکان است چرا که می‌تواند سبب کم‌آبی کودک شود،اگر کودک قادر نیست چیزی را در دهان و معده نگه دارد یا دچار اسهال شدید است، نشانه‌های کم‌آبی را بررسی کنید، اینها شامل چشم‌های گودافتاده، دهان خشک و کاهش میزان ادرار است.- کودک به شما پاسخ نمی‌دهد- انقباض‌های شدید و درد شکمی وجود دارد. البته درد شکم ممکن است با آپاندیسیت یا سنگ کلیه هم ارتباط داشته باشد
.
4) صرع و تشنج در نوزادان و نوپایان
،
افزایش سریع دمای بدن می‌تواند سبب تشنج شود. بسیاری از تشنج‌ها مرتبط تب فورا خاتمه پیدا می‌کند و اورژانس نیست در هر حال وقتی کودک دچار تشنج مرتبط تب درگذشته شده حتما آن را جدی بگیرید و حتما این موضوع را با پزشک در میان بگذارید. اگر تشنج بعد از 3 تا 5 دقیقه متوقف نشد .اگر کودک دچار اشکال در تنفس و کبودی شد حتما با اورژانس تماس بگیرید
.
5) زمین خوردن :

افتادن و زمین خوردن از ارتفاع می‌تواند موجب صدمه به سر، نخاع یا ارگان‌های داخلی شود اگر به آسیب به این قسمت‌ها شک کردید با کودک صحبت کنید تا مطمئن شوید به طور صحیح به سوالاتتان پاسخ می‌دهد.اگر- کودک بیش از یک بار استفراغ کرد- هوشیاری‌اش را از دست داد- از کرخی یا سوزن‌سوزن شدن شکایت داشت- به صدمه‌های داخلی مشکوک شدید- به صدمه به سر، گردن و نخاع شک کردیدحتما به اورژانس زنگ بزنید.

 6) بریدگی‌ها خون‌ریزی‌ها
:
اگر کودکتان دچار خون‌ریزی‌ شد، روی قسمت زخمی را محکم فشار دهید و زخم را کاملا بررسی کنید. کودکانی که زخمشان با چسب بسته شده و خون‌ریزی کم می‌شود را می‌توان با ماشین شخصی به بیمارستان برد. اگر کودک مبتلا به اختلال‌های خون‌ریزی‌دهنده است و دچار بریدگی و زخم شدهو اگر خون‌ریزی بند نمی‌آید حتما به اورژانس اطلاع دهید.

7) مسمومیت‌ها
:
مسموم شدن کودکان سناریوی ترسناکی است. کودک به سراغ کابینت داروها می‌رود و شربت یا قرص خطرناکی را می‌خورد. اولین‌کاری که باید پس از وقوع مسمومیت رخ می‌دهد اطلاع به مرکز مسمومیت‌ها یا اورژانس است.



| *| نوشته شده در یکشنبه 89/7/18 و ساعت 6:54 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

پنج ساعت شگفت انگیز از زندگی زناشویی
نویسنده:جان گاتمن
هیچ کتاب یا درمانگری نمی تواند همه مشکلات مربوط به زندگی زناشویی شما را حل کند.با گنجاندن این هفت اصل در زندگی مشترک خود،می توانید روند ارتباطتان را تغییر دهید .حتی یک تغییر کوچک و ملایم در مسیر زندگی مشترکتان ،در طول زمان تأثیر مثبت و برجسته ای خواهد داشت.نکته اینجاست که شما باید این تغییر را به وجود آورید و آن را ادامه دهید.بهبود زندگی زناشویی تان نوعی سفر است،درست شبیه همه مسافرتها ،ناباوریها را به دور بریزید ،یک قدم کوچک بردارید و بعد ببینید کجایید و قدم دیگر را بردارید .اگر در جایی گیر کردید یا قدم اشتباهی برداشتید ،دوباره بخشهای مختلف کتاب را بخوانید و ببینید شما در کجای این نقشه واقع شده اید .این گونه قادر خواهید بود تا درمسیردرست حرکت کنید.
آن گاه که حس کردید زندگی تان درمسیرخود پیش می رود،نظرات زیر را که به شما کمک می کند تا در این مسیر باقی بمانید ،بخوانید .
پنج ساعت شگفت انگیز
وقتی نتایج کار زوجهایی را که درآزمایشگاه سیاتل حضور یافته بودند پی گیری می کردیم،از آنچه زوجهایی که زندگی شان رو به بهبود بود را از آنانی همان طور باقی ماندند مجزا می کرد،متحیر شدیم.آیا ما متوجه شدیم که گروه موفق به طرز چشمگیری در زندگی خود تجدید نظر کردند ؟موضوع فراتر از این بود.ما در کمال تعجب پی بردیم که آنها تنها پنج ساعت در هفته را به زندگی مشترک خود اختصاص دادند .گرچه هر زوج برای چگونه گذراندن این پنج ساعت شیوه خاص خود را داشت ،ولی برخی از آنها بارز بودند .به طور کل،آنچه این زوجها انجام می دادند این بود که به زندگی خود در هفت اصل روندی تازه ببخشند .این شیوه چنان خارق العاده بود که من نام آن را پنج ساعت شگفت انگیز نامیدم.در اینجا آنچه را که شما نیز می توانید انجام دهید ،آورده ایم:
خداحافظی:مطمئن شوید قبل از اینکه در صبح از همسرخود خداحافظی می کنید .ازیکی از چیزهایی که قرار است در آن روز در زندگی همسرتان اتفاق بیفتد،مطلع هستید .از جلسه با رئیس و بعد ملاقات با دکتر گرفته تا داشتن تماسی تلفنی با یکی از دوستان قدیمی.
زمان لازم:2 دقیقه در یک روز *5روز کاری
جمع:10 دقیقه
دیدار مجدد:مطمئن شوید که در آخر هر روز کاری گفت و گویی خواهید داشت که از شدت استرس و تنش می کاهد (به تمرین شماره 2 فصل 5 مراجعه کنید)
زمان لازم:20 دقیقه در یک روز *5 روز
جمع:1 ساعت و 40 دقیقه
تحسین و قدردانی:هر روز راهی را بیابید که با محبت صادقانه و صمیمی از همسر خود قدردانی کنید.
زمان لازم :5 دقیقه در یک روز*7 روز
جمع:35 دقیقه
محبت:در طول زمانی که در کنار هم هستید همدیگر را مورد مهر و محبت قرار دهید.حتماً قبل از خواب به یکدیگر مهر بورزید .به این کار به عنوان عملی نگاه کنید که هرگونه ناراحتی کوچکی را که در طول روز برای شما به وجود آمده ،از بین می برد.به عبارت دیگر،مهر و محبت را به عنوان بخشش همسرتان بدانید .
زمان لازم:5 دقیقه در یک روز*7 روز
جمع:35 دقیقه
با هم بیرون رفتن برای یک روز در هفته:این مورد می تواند راهی آرامش بخش و کم تنش برای برقراری ارتباط با هم باشد.از یکدیگر سؤالاتی بپرسید تا نقشه عشق قلبتان را به روز کند و شما را به یکدیگر نزدیک تر نماید.(البته اگر لازم باشد،می توانید در مورد مسائل زناشویی و یا دعوایی که در این هفته داشته اید با هم صحبت کنید.)به سؤالهایی که از همسر خود می خواهید بپرسید فکرکنید.(مثلاً «هنوز هم به تغییر دکوراسیون اتاق خواب فکر می کنی؟»،«سفر بعدی ما به کجا خواهد بود؟»یا«این روزها در مورد رئیست چه نظری داری؟»
زمان لازم:2 ساعت هفته ای یک بار
جمع:2 ساعت
جمع کل:پنج ساعت!
همان طورکه می بینید ،مقدار زمانی که شما صرف ایجاد این تغییرات می کنید بسیار اندک است.با این حال،همین پنج ساعت به ازدواج شما و ماندن در مسیر صحیح کمک بزرگی خواهد کرد.
به یاد داشته باشید ،اگر هر روز اندکی از وقت خود را صرف زندگی زناشویی خود بکنید ،تأثیر بیشتری بر سلامتی و طول عمر شما خواهد داشت.تا اینکه برای کسب سلامتی به باشگاههای ورزشی بروید.
ردیاب ضعیف در زندگی زناشویی
برخی کارشناسان ازدواج ادعا می کنند که دلیل عمده ناراحتی در ازدواج این است که زن و شوهرها توقعات خود را از یکدیگر را کاملاً می شکافند .با کم کردن از این توقعات ،مشاجرات از بین می رود وکمتر احتمال دارد که ناراحت شوید.ولی دکتر دونالد بوکام،از دانشگاه کالیفرنیای شمالی،این عقیده را با مطالعه استاندارهای زوجین و توقعات آنها از یکدیگر به طورکلی باطل نمود.او دریافته است مردمی که توقعات بالایی برای زندگی مشترک خود دارند ،معمولاً به بالاترین حد کیفیت در ازدواج می رسند.این نظریه پیشنهاد می کند که با نگه داشتن ارتباطتان در استاندارهای بالا،احتمال بیشتری دارد تا به نوعی از ازدواج دست یابید که به آن تمایل دارید تا اینکه به راه دیگر نگاه کنید و بگذارید همه چیز افت پیدا کند.
تحقیق ما،بر زوجهای به تازگی ازدواج کرده،یافته بوکام را تأیید نمود.در تحقیق ما،زوجهایی که با دید منفی بسیار بالایی در ازدواج تطابق حاصل کرده بودند (آزار و اذیت،فاصله احساسی )،سالهای بعد کمترخوشحال و یا راضی بودند.آنهایی که سازگاری با دید منفی را رد کرده بودند،و پافشاری می کردند زمانی که خشم و بی اعتنایی تهدید به گسترش می کرد،با آرامش با یکدیگر
رو به رو شوند بنابراین سالها بعد زندگی رضایتمند و شادتری داشتند.
این یافته ها پیشنهاد می کنند که هرازدواجی باید مجهز به سیستم زنگ خطری درونی و فطری باشد تا هروقت کیفیت زناشویی شما رو به زوال بود،به صدا در آید و شما را آگاه کند.
یک بار شخصی به من گفت برای مردان در زبان انگلیسی جمله ی ترسناکی وجود دارد .«بیا تا در مورد ارتباطمان با هم صحبت کنیم.»حقیقت این است که این کلمات برای تعداد کثیری از زنان نیز ترسناک است.بهترین راه غلبه بر این ترس این است که در مورد ارتباط خود وقتی که هنوز همه چیز کوچک است و طوفانی به وجود نیامده تا کلی خرابی به بار آورد.با هم صحبت کنید.آن زنگ خطر به شما کمک می کند تا این کار را انجام دهید.
در اینجا سؤالاتی وجود دارد تا هر هفته از خود بپرسید .آنها شما را در ارزیابی ارتباطتان راهنمایی می کنند .تنها به خاطر داشته باشید ،در مورد این مسائل با شروعی ملایم و بدون استفاده از انتقاد و توهین با همسرتان صحبت کنید.(مواظب باشید که این مسائل را درست قبل ازخواب مطرح نکنید.زیرا بر روی خواب شما تأثیرمی گذارد.)
دستور العمل:این پرسشنامه را جهت ارزیابی اینکه امور در بین شما دو نفر امروز چگونه بوده است و اینکه آیا تمایل دارید آنها را مطرح کنید ،به کار برید.هرتعدادی را که می خواهید ،با هم بررسی کنید .چنانچه بیش از چهار مورد را بررسی کردید،در مورد صحبت درباره آنها با همسرتان در سه روز آینده فکر کنید-البته با آرامش.
1- من تندی کردم.
2- حس می کنم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته ایم.
3- تنش بسیاری بین ما وجود دارد.
4- فکر می کنم دوست دارم جای دیگری باشم.
5- حس می کنم تنها هستم.
6- عصبانی بوده ام.
7- از همدیگر بی اطلاع بوده ایم.
8- حس می کنم عواطف شریکم خارج از دسترس من است.
9- شریکم در مورد آنچه من فکر می کنم نظری ندارد.
10- ما تحت استرس زیادی هستیم و ضرر زیادی به ما وارد کرده است.
11- آرزو می کنم که ای کاش الان به هم نزدیک تر بودیم.
12- بارها خواسته ام که تنها باشم.
13- همسرم تندی کرده است.
14- همسرم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته است.
15- به نظر می رسد که توجه همسرم به جای دیگری جلب شده است.
16- همسرم عصبانی است.
17- در مورد اینکه همسرم به چه فکر می کند نظری ندارم.
18- همسرم بارها خواسته با هم صحبت کنیم.
19- ما واقعاً نیاز داریم با هم صحبت کنیم.
20- ما با هم خوب ارتباط برقرار نمی کنیم.
21- بیش از حد معمول با هم دعوا می کنیم.
22- به تازگی مسائل کوچک حاد می شوند.
23 - ما احساسات یکدیگر را خدشه دار می کنیم.
24- در زندگی ما شادی و سرگرمی چندانی وجود ندارد.
خود را عفو کنید
بعد از اجرای این هفت اصل،احتمالاً برای شما روشن است که هیچ چیز همانند انتقاد سازنده نیست.انتقاد دردناک است.برخلاف شکایت-درخواستی ویژه برای تغییر-انتقاد زندگی زناشویی را بهتر نمی کند ،قطعاً آن را بدتر می کند.چه چیز سبب می شود یکی از زوجین همیشه منتقد باشد؟ما دو خاستگاه یافته ایم.اولی ،شریکی است که از لحاظ عاطفی بی اعتناست .اگر ناتالی به شکایت خود از یوحنا در مورد گذاشتن روزنامه در حمام ادامه دهد و او به ناتالی توجه نکند،ناتالی بلافاصله انتقاد از او را از سر می گیرد و به جای اینکه مؤدبانه به او یاد آوری کند که آنها را در سطل زباله بیندازد ،او را شلخته خطاب می کند .این تغییر درشیوه ناتالی قابل درک است،ولی به زندگی آنها چندان کمکی نمی کند،زیرا انتقاد او یوحنا را بی اعتناتر می کند.تنها راه بیرون آمدن از این وضعیت این است که هر دوی آنها تغییر کنند،که البته آسان نخواهد بود.شجاعت بسیار می خواهد تا در مقابل شریکی بی اعتنا،انتقاد نکرد.بسیار شجاعت می خواهد که به شریکی اعتنا نمود که دائم عیب تو را تکرار می کند.
منبع دیگر انتقاد در زندگی زناشویی از درون سرچشمه می گیرد .این مورد به عدم اعتماد به نفس مربوط می شود که در طول دوره ای از زندگی فرد،به خصوص دوران کودکی او،به وجود آمده است.به عبارت دیگر،با انتقاد از خود شروع می شود.آرون حقیقتاً نمی تواند از کارهای خود لذت ببرد یا آنها را تحسین کند.وقتی درتجارتش به مشکلی بر می خورد،حس می کند که واقعاً نالایق است.وقتی کارش به خوبی پیش می رود ،به خود اجازه نمی دهد که به کارش افتخار کند.صدایی در درون اوست که به او می گوید این به اندازه کافی خوب نیست .او همیشه به دنبال تأیید و رضایت است،ولی حتی وقتی به آن می رسد،نمی تواند لذت ببرد.
بعد از ازدواج با کورتنی چه اتفاقی برای آرون افتاد؟ازآنجایی که ذهنش را برای دیدن اشتباهات ،از قلم افتادگیها و عدم تحسین آنچه درست است تعلیم داده بود،نمی توانست از خوبیهای کورتنی یا ازدواجشان خوشحال باشد.بنابراین به جای تحسین خصایص بارز و خوب کورتنی،همانند شاد و مهربان بودن او،اخلاص و فداکاری او و حمایت عاطفی عمیق او از شوهرش هنگامی که در خطر از دست دادن یک مراجع مهم بود،به نقطه ضعفهای او توجه می کرد.اینکه تا چه حد احساساتی است،تا حدی منزوی است و به اندازه ای که او دوست دارد تمیز نیست.
داستان آرون و کورتنی چیزی است که در 85 درصد مواقع و دراغلب ازدواجها نادرست است .اگر خود را لایق و شایسته ندانید،همیشه در خود و همسرتان به دنبال نقصها می گردید.بیایید با آن رو به رو شویم.شما با هر فردی که ازدواج کنید برخی از خصایص مورد دلخواه شما را ندارد .مشکل اینجاست که می خواهیم بر روی خصایصی متمرکز شویم که شریک زندگی مان فاقد آن است،و یا خصایص خوبی که دارد چشم پوشی می کنیم و این را حق خود فرض می کنیم.
اگر خود را کسی می دانید که از خود انتقاد می کند،بهترین کاری که می توانید برای خود و زندگی مشترکتان انجام دهید این است که خود را با تمام عیبهایی که دارید،بپذیرید.وقتی به زندگی ام در گذشته تا حال نگاه می کنم ،به تفاوت بزرگی در نقشم به عنوان پدریا شوهر پی می برم که زندگی برایم به وجود آورده تا خود را برای همه کاستیهایی که دارم ،ببخشم.
دین شما هرچه که باشد،پیامی برای زندگی زناشویی شما در آن نهفته است.اصطلاحات شکر گزاری،ستایش و قدردانی پادزهر سمی به نام انتقاد و برادر کشنده اش توهین و بی احترامی است.تمرین زیر در شروع این مسیر به شما کمک می کند.
تمرینی برای تشکر
اقدام شماره 1:برای یک هفته نسبت به تمایل خود به انتقاد ،دیدن کاستیها ،تمرکز برچیزی که وجود ندارد و بدگویی در مورد آن آگاه باشید .در عوض،سعی کنید بر روی چیزی که خوب است تمرکز کنید.به آنچه خود و دیگران دارند توجه نمایید .به دنبال چیزهایی بگردید که آنها را تحسین کنید.با چیزهای ساده شروع کنید .جهان را بستایید.از تنفس خود،طلوع خورشید،زیبایی باران و چشمان زیبای کودک قدردانی کنید.کلماتی برای تشکر ادا کنید،ولی آهسته (در این مورد خاص به هیچ کس نگویید.)این کار به شما در تغییر دید منفی تان کمک می کند.
اقدام شماره 2:حداقل یک بار در کل هفته اورا ازصمیم قلب و خالصانه تحسین کنید.به تأثیر این تمرین بر روی خود و همسرتان توجه کنید.اگر می توانید،یک روز دیگر را نیز به قدردانی و تشکراضافه کنید و بعد یک روز دیگر را اضافه کنید.این تمرین را برای دیگران نیز به کار برید-برای مثال،فرزندانتان .وقتی با شخص جدیدی آشنا می شوید ،به دنبال خصایص منحصر به فرد در او بگردید و سپس آنها را تحسین نمایید.به یاد داشته باشید،همه آنها باید خالصانه و از صمیم قلب باشد.متظاهر و تصنعی نباشید .به این خصایص مثبت توجه کنید و از آنها لذت ببرید .سعی کنید به افراد بگویید که چه چیزهای خوبی در آنها یافته اید و آنها را تحسین می کنید.حداقل یک صفت خوب برای هر فرد بیابید و عیبها و کاستیها را به فراموشی بسپارید.
وقتی شما به تعداد روزهایی که تشکر می کنید بیفزایید،سرانجام هدیه ای بزرگ دریافت خواهید کرد.شما شروع می کنید به بخشش خود،و بخشش و حسن نیت به جهان شما وارد می گردد.این همه چیز در مورد«حسن نیت شگفت آور»معنوی است.به جای اینکه کارهای خود را ناکامی بدانید،از همه آنها لذت می برید.
یکی از با ارزش ترین هدایایی که پدر و مادر می تواند به فرزندش بدهد این است که او بتواند اشتباه خود را بپذیرد و بگوید :«من دراینجا اشتباه کردم.»یا «متأسفم.»این کار بسیار مؤثر و مفید است.زیرا به کودک اجازه می دهد که اشتباه داشته باشد،عیب خود را بپذیرد و هنوز همه چیز مرتب باشد و خود را سرزنش نکند.به همین ترتیب ،گفتن «متأسفم.»و معنا کردنش برای همسرتان رخدادی بسیار مهم است.هرچه بیشتر زندگی خود را از تشکر و قدردانیهای خالصانه پرکنید،زندگیتان پربارتر و با ارزش تر خواهد بود.
منبع:هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج
تصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوانبهاربیست                   www.bahar22.com



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:23 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

خانمهای عزیز از این 19 عمل نحس بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد ! 
مردان موجوداتی هستند ذاتا خشن، دلیل این خشن بودن را میتوان در تاریخ جستجو کرد، وقتی که مردان از قدیم الایام ( نه حالا در عصر فمنیسم ! ) وظیفه داشتند تا کارهای سخت را انجام بدهند، درنتیجه نیاز به روحیه و جسمی خشن داشتند تا بقا بشریت حفظ شود، چون اگر این نبود و مردان با زنان یکسان بودند، دیگر هیچ خانه ای ساخته نمیشد، هیچ غذایی شکار نمیشد و تا به الان نسل بشریت به احتمال زیاد منقرض میشد ! لذا میبینیم که این ویژگی خشن بودن، ویژگی مثبتی است و برای حفظ بقا و تکامل بشریت باید در کنار روحیه آرام زنان قرار گیرد.
مردان، ذاتا به دلیل همین روحیه شان به دنبال فرمانفرمایی هستند، فرمان فرمایی که به مرد در روابط خانوادگی اش احساس قدرت بدهد، اشتباه نکنید که قدرت به معنای دیکتاتوری یا استبداد و یا حتی پدر سالاری صرف نیست! بلکه قدرت به این معنا است که مرد باید در روباطش با جنس مخالف احساس کرامت و موثر بودن بکند، برای هضم این جملات باید به این مثل از یک استاد روانشناسی دانشگاه تهران ( که متاسفانه اسمشان را فراموش کرده ام ) اشاره کنم که میگفتند: « مرد باید در خانه پادشاه و زن نخست وزیر باشد » یعنی اینکه با وجود اینکه مرد باید فقط یک مقام تشریفاتی در درون خانه داشته باشد و اصل کار در دست دیگری باشد اما باید کرامت و ابهت مرد درخانه حفظ شود تا این خانه به یکی از گرم ترین و زیبا ترین عواطف انسانی آراسته شود.(ملاک از مثل نخست وزیر و پادشاه، کشورهای مشروطه ای همچون انگستان است، پس اشتباه نکنید!)
همان طور که زنان برای شکوفایی احساسات و عواطفشان نیاز به امنیت در روابطشان هستند، مردان نیز به فراخور طبیعتشان نیازمند، ابهت اند تا بتوانند احساساتشان را بروز دهند و به شکوفایی مطلوبی که میتواند بزرگترین تضمین های امنیتی را به زنان بدهد برساند، لذا مشاهده میکنیم که همواره اگر بخواهیم بهترین حالت را در روابط زناشویی داشته باشید باید از معادله ( دادن احساس احترام و ابهت به مردان = گرفتن احساس امنیت و تعهد برای زنان ) استفاده کنید، سرد کنندهای زیر این معادله را برهم میزنند و نتیجه اش این میشود که مردتان، یا از شما زده شود و به شما در خفا خیانت میکند، یا کار را برای همیشه تمام کند و شما را طلاق دهد و یا دربهترین حالت اگر آدم با اخلاق و با ایمانی باشد. با اینکه از شما متنفر است تا آخر عمر شما را تحمل میکند و شما را از آنچه که در روابط زناشیویی نیازمندش هستید و حقتان است، محروم سازد.
سرد کننده های جنسی مردان:
خانمهای عزیز از این 19عمل نحس بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد !
1 - زنهایی که به گونه ای رفتار میکنند که گویی از معاشقه خوششان نمی آید.
2 - زنهایی که هیچ وقت شروع کننده نیستند.
3 - زنهایی که نسبت به بدن مردها شناخت کافی ندارند.
4 - زنهایی که بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار میکنند.
5 - زنهایی که در خلوت مثل پلیس رفتار میکنند.
6 - زنهایی که منفعل و بی عکس العمل میباشند.
7 - زن هایی که در خلوت زیاد حرف میزنند.
8 - زنهایی که زیاد مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند
9 - زنهایی که خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر میکنند.
(مسلم است که اگر خودتان را پایین بگیرد پایین هم می آیید و اگر بالا بگیرید بالا میروید)
10 - زنهایی که بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.
11 - زنهایی که دوست ندارند معاشقه دریافت کنند.
12 - زنهایی که به خیلی شکننده رفتار میکنند.
13 - زنهایی که بیش از حد جدی هستند.
14 - زنهایی که بیش از حد به مردشان وابسته هستند.
15 - زنهای سطحی نگر( یا به اصطلاح ژورنالیستی)
16 - زنهایی که فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت میدهند.
17 - زنهایی که با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی میدهند.
18 - زن هایی که مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت میکنند.
19 - زن هایی که به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند.
تصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوانبهاربیست                   www.bahar22.com



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:19 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

بارها شنیده ایم که زنها میگویند:وقتی شوهرم با دوستانش است رفتارش بامن خیلی فرق میکند.بعضی مردها احساس نیاز میکنند که جلوی دوستانشان تصویری از مردانگی خودرا نشان دهند
آنان نمیخواهند متکی یا علاقمند به همسرشان به نظر برسند.ازاین رو ازروش خوددست برمیدیرند تا مستقل وبی قیدعمل کنند.آنان دست زن خودرا دردست نمیگیرند وبارفتارشان نشان نمیدهند که زن خودراچقدر دوست دارند.
چه اشتباهی است که بههمه ونیز همسرشان نشان نمیدهند که قلبن اورادوست دارند واودر زندگیشان چه اندازه مهم است
یکی از آقایان تفاوت در رفتارش رازمانی که با همسرش تنهاست ووقتی که درکنار دوستانش است راقبول میکند ومیگوید:زمانیکه باهمسرم هستم علاقمند ومراقب او هستم امااین درست است که وقتی دوستانمم میایند من کاملن تغییر میکنم اگر همسرم حرفی بزند کلامش راندیده میگیرم وبه صحبت ادامه میدهم گویااو وجودندارد بیشتروقتها پس از رفتن دوستان کارما به بحث وجدل میکشد
امازنش جواب میدهد:وقتی دوستانمانمیایند من پیش آنها نمیمانم چون خیلی عصبانی میشوم.اگرهم در صحبت انها شرکت کنم او اشارات طعنه آمیز میکند.
این زن میگوید:روزی باشوهرم دست دردست یکدیگر راه میرفتیم امازمانی که دونفر ازدوستان شوهرم به مانزدیک شدند اودستش راکشید واز اینکه دیدم او کنار من احساس ناراحتی میکند یکه خوردم.
اودر پاسخ به این حرکتش گفت:آنها همسر ندارند وموضوع را درک نمیکنند
ازشدت خشم رنگم پریده بود...
پیامی که این نوع رفتارها برای زن میفرستد چنین است:
اواز وجود من شرمنده است
او واقعن برای من اهمیتی قائل نیست
دوستانش برای او ازمن مهمترند.
بهاربیست                   www.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar22.comتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:16 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

خودداری از برقراری رابطه زناشویی به عنوان مجازات؟!
رابطه زناشویی به منزله ی نوعی گذرگاه احساسی به شمار می رود که به واسطه ی آن می توانید هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی با شریک زندگی خود ارتباط عاطفی برقرا کنید.
در آغـاز همسرتـان خیـلی جـذاب و فریبنده جلوه می کنـد. شما نمی توانید برای یک لحظه هم دوری او را تحمل کنید و تـمایـل داریـد کـه همـواره در کـنـار او بـاقی بـمـانـیـد. با او احساس آرامش، و امنیت می کنید و تصور میکنـید کسـی هسـت کـه از صمیـم قلب دوستـتان بـدارد؛ اما چیزی نمی گذرد که یک دفـعه هـمه چیز تغییر می کند.
پس از گذشت مـدت زمـان کـمی احسـاس مـی کنـید که همسرتان سرد شده و علاقه ی خود را به برقرای ارتـباط زناشویی با شما از دسـت داده اسـت. شمـا هـنوز هـم هـمـان احساس اولیه را نسبت به او دارید و می خواهید با هم همانگونه مهربان باشید، اما احساس می کنید که تغییراتی در وجود او رخ داده و دیگر مانند روزهای گذشته به گرمی از شما استقبال نمی کند. در این حالت با تعجب از خودتان سوال می کنید: “چه اتفاقی افتاده؟”
نقش رابطه ی زناشویی در زندگی مشترک
رابطه زناشویی به منزله ی نوعی گذرگاه احساسی به شمار می رود که به واسطه ی آن می توانید هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی با شریک زندگی خود ارتباط عاطفی برقرا کنید. با اتکا به آن پیوندهای عاطفی میان شما دو نفر عمیق تر شده و نزدیکی و صمیمیت بیشتری احساس خواهید کرد. حتی می توان گفت که  رابطه زناشویی مانند چسبی است که سبب بهم متصل نگه داشتن زوجین می شود. شاید برخی از افراد مخالف نظر من باشند، اما من معتقدم که اگر هر دو نفر در  رابطه زناشویی به اوج لذت خود دست پیدا کنند، همین عامل سبب می شود که احساس نزدیکی بیشتری پیدا کرده و نه تنها حس زناشویی در میان آنها قدرت بیشتری پیدا می کند، بلکه احساس دوستی نیز به اوج خود برسد.
رشد یک چنین رابطه ی دوستانه ای میان خانم و آقا سبب می شود که ارتباط آنها از ثبات و دوام بیشتری برخوردار شود. به مرور زمان که سن افرا بالاتر می رود، و نیازهای جسمانی آنها تغییر پیدا می کند، همین پیوند دوستانه است که سودمند واقع شده و از زوال رابطه جلوگیری بعمل می آورد. سکس تنها عاملی است که ارتباط زناشویی را از سایر روابط دیگر مجزا می سازد. زندگی مشترک بدون وجود صمیمت جنسی دیری نمی پاید و به مرور زمان کمرنگ و کمرنگ تر شده و نهایتاً نیز از بین خواهد رفت.
چرا نباید از ارتباط جنسی به عنوان ابزاری برای مجازات استفاده کرد؟
امتناع از برقرای  رابطه زناشویی در حقیقت بیانگر نوعی اعمال قدرت است. می توان گفت که زوج یا زوجه این کار را به دلیل حس خشونت و عصبانیت زیادی که احساس میکند، انجام می دهد. کسی که برای مجازات طرف مقابل از برقراری رابطه ی جنسی خودداری می کند، در واقع قصد دارد اثبات کند که چیزهای زیادی برای گفتن دارد. البته با وجود تمام کارهایی که انجام می دهد، نه تنها نمی تواند طرف مقابل را مجاب به پذیرش خواست هایش نماید، بلکه در وجود او تخم کینه، کدورت، و نفرت نیز می کارد.
این قبیل افراد تصور می کنند که اگر در زمینه جنسی دست بالاتری داشته باشند، در نتیجه قدرتشان نیز در کل رابطه به طرف مقابل می چربد. در این حالت شما در مقام کسی قرار می گیرید که همیشه باید شروع ارتباط جنسی را از طرف مقابل طلب کند. در یک چنین شرایطی همسرتان هیچ کاری انجام نمی دهد جز خودنمایی. آنوقت تمام الزامات برای ایجاد ارتباط صمیمی و دوستانه می افتد به گردن شما. در این حالت کسیکه از سکس خودداری می کند، نسبت به سایر مسائل نیز بی اهمیت می شود و مسئولیت هیچ یک از مشکلاتی را که در رابطه با زندگی مشترک اتفاق می افتد، به عهده نمی گیرند؛ و اگر نهایتاً هم ازدواج شما به مشکل برخورد کرده و به پایان برسد، وی انگشت اتهامش را به سوی شما نشانه رفته و بجز شما شخص دیگری را به عنوان مقصر اصلی این نابودی نمی شناسد.
عواقب خودداری از رابطه زناشویی
خودداری از برقراری ارتباط جنسی به ویژه از سوی کسی که در ابتدای رابطه با شما عهد بسته که تا آخر عمر دوستتان بدارد و موجبات آرامش و امنیتتان را فراهم آورد غیر قابل تحمل بوده و سبب ویران شدن بنیان ارتباط می شود. شاید طرف مقابل احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست که همسرش تمایلی به برقراری ارتباط جنسی با او ندارد، شاید تصور کند به اندازه کافی زیبا، جذاب، گرم و رضایت بخش نیست. یک چنین کاری سبب رشد عقاید منفی در ذهن او می شود و ارزش های انسانی اش را زیرسوال می برد
در برخی موارد حتی احتمال افسردگی، و ناامید ی نیز وجود دارد. گاهی اوقات فرد خیلی پیش از آنکه موعدش از راه برسد پیر می شود و احساس شرمندگی سراسر وجودش را در بر می گیرد. حس بدی به او دست می دهد چراکه احساس می کند حتی همسرش هم هیچ گونه تمایلی به او ندارد. همین حزن و اندوه باطنی و حس شرمندگی سبب می شود که او نتواند مشکلاتش را با کس دیگری درمیان بگذارد. او به جایی می رسد که خودش را در دریای مشکلات، غرق شده فرض می کند و هچ گونه پشتیبانی را نیز در کنار خود نمی بیند و احساس می کند حتماً خودش یک مشکلی دارد.
نجات زدگی مشترک عاری از ارتباط جنسی
تنها راه نجات فرار از یک چنین رابطه ای است. من به ندرت به افراد توصیه می کنم که طلاق تنها گزینه ای است که می تواند مشکلات آنها را حل نماید. در این مورد خاص، تجربه به من اثبات کرده که باز هم جای امیدواری وجود دارد. ابتدا می بایست هر گونه اعتقاد بدی که نسبت به خودتان دارید، مانند: شرمندگی، ناامیدی، افسردگی و … را دور بریزید و از دایره ی منفی بافی ها فرار کنید. زمانی که موفق شدید با خودتان کنار بیایید، یک رواندرمانگر پیدا کنید تا در طی جلسات مشاوره ی دوره ای، قدرت از دست رفته تان در زندگی مشترک را مجدداً به شما بازگرداند. شاید انجام این کار قدری دشوار باشد اما با صرف وقت و همچنین تلاش مکرر، دو مرتبه می توانید حس تمایل جنسی را در شریک زندگی خود ایجاد کنیدwww.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com و گرمایتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.com گذشتبهاربیست                   www.bahar22.comه را به رابطه باز گردانده و عشق آتشین روزهای اول را از سر بگیرید
.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:11 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

یکی از دلایل شکست در زندگی زناشویی این است که افراد پیش از ازدواج مکالمه طولانی و جدی با یکدیگر ندارند. در اینجا سوالاتی را مطرح کرده ایم که به شما در شناخت بهتر همسر آینده تان کمک می کند. حقیقتا این سوالات کلید طلایی هستند و اگر شما و همسرتان این نکات را از یکدیگر بدانید امکان شکست در ازدواج تان کمتر خواهد بود.
? چه عادت هایی دارد؟
آیا شما سحرخیز هستید؟ همسر آینده تان چطور؟ چند ساعت در شبانه روز تلویزیون تماشا می کنید؟ آیا طرف مقابلتان آدم ولخرج، مقتصد یا خسیسی است؟ چقدر کار می کند؟ بهتر است بدانید همسر آینده تان چقدر زمان صرف حمام رفتن، خوابیدن یا کارهای شخصی اش می کند؟ آیا این زمان ها با ساعت طبیعی زندگی شما در تداخل است یا نه؟
? زبان ابراز عشق طرف مقابلتان چیست؟
وقتی از صمیم قلب به کسی که دوستش دارید حرف های دلتان را می زنید در او احساس عشق را بیدار می کنید. برخی افراد زمانی که یک هدیه دور از انتظار از طرف مقابل دریافت می کنند به اوج عشق می رسند. روشی که به وسیله آن افراد به عشق می رسند «زبان عشق» آنهاست. این زبان می تواند تماس فیزیکی، سپری کردن اوقات فراغت با یکدیگر یا کلمات عاشقانه و هدیه باشد. مطمئن شوید که زبان عشق یکدیگر را پیدا کرده اید.
? نظر طرف مقابل در مورد فرزند چیست؟
آیا شما فرزند می خواهید؟ چند تا؟ آیا شما و همسر آینده تان بر سر تعداد فرزندان موافق هستید؟ بسیار مهم است که هر دو موافق یک نوع روش تربیتی خاص باشید.
? روابط خانوادگی او چگونه است؟
خانواده او چگونه هستند؟ افراد خانواده چگونه با یکدیگر رفتار می کنند؟ دانستن این مطالب به این معنا نیست که شما حتما در آینده خانواده ای شبیه خانواده همسرتان خواهید داشت، اما به شما در شناخت بهتر و بیشتر او کمک می کند. بیشتر شخصیت او در همان خانواده شکل گرفته است. همه خانواده ها مشکلاتی دارند، از ابتدا موضع خود را مشخص کنید، آیا دوست دارید با آنها بیش از حد صمیمی شوید یا می خواهید فاصله را با آنها نگه دارید؟
? طرف مقابل چگونه از پس لحظات سخت بر می آید؟
ازدواج همیشه آسان نیست، اختلاف نظر همیشه وجود دارد. گاهی اوقات شما و همسرتان هر دو خسته اید و به کمی تنهایی نیاز دارید. در کنار مشکلات کوچک مشکلات بزرگ هم به وجود می آید. از دست دادن شغل، بارداری بدون برنامه ریزی، سقط بی دلیل جنین، فوت یکی از اعضای خانواده، تصادف ماشین، بیماری های جدی،… همه و همه مشکلات غیرقابل پیش بینی هستند. آیا شما و همسرتان در مواجه با این مشکلات دلسرد می شوید؟ آیا شما یا همسرتان برای کنترل امور به یکدیگر کمک می کنید؟ آیا یکدیگر را در شرایط سخت تنها نمی گذارید، حتی اگر زندگی آن طور که تصور می کردید پیش نرفته باشد؟
? آیا هر دو اعتقادات مذهبی یکسانی دارید؟
همسر آینده شما ممکن است یا بسیار مذهبی باشد یا اصلا مذهبی نباشد، اما به هر حال بیشتر افراد حد معقولی از مذهب را در زندگی شان دخالت می دهند. اگر شما و همسرتان اعتقادات مذهبی متفاوتی دارید، چگونه می خواهید فرزندانتان را تربیت کنید؟ حتما لازم نیست که بر سر کوچکترین مسائل دینی با هم موافق باشید، اما باید در اصل پیرو یک اعتقاد باشید.
? انتظار او از ازدواج چیست؟
از کار خانه گرفته تا حساب های پس انداز، همسرتان از شما انتظار دارد در زندگی زناشویی چه مسوولیتی داشته باشید؟ شما از او چه انتظاری دارید؟ آیا انتظار دارید یک زندگی زناشویی عاشقانه داشته باشید یا فکر می کنید این کارها مربوط به پیش از ازدواج است؟
هر دو طرف باید منظور و انتظار واقعی خود از ازدواج را بدانند و برای درک انتظارات طرف مقابل کوشش کنند.
? اهداف زندگی طرف مقابلتان چیست؟
در لحظاتی که بسیار عاشق هستید و مطمئنید این دختر یا پسر همان است که می خواهید، فراموش نکنید هدف های زندگی طرف مقابل را بشناسید. یک سوال قدیمی وجود دارد که همه باید از همسر آینده خود بپرسند: « تو در ?? سال آینده خود را کجا می بینی؟» یا «می خواهی ?? سال آینده چه زندگی داشته باشی؟»
? اهداف شغلی طرف مقابلتان چیست؟ کجا می خواهد زندگی کند؟ دوست دارد در جایی ثابت باشد یا هر جا باد می وزد برود؟"
هر کس یک طرح یا آرزوی اصلی دارد. دریابید آیا شما می خواهید همسفر رویاهای همسر آینده تان باشید یا نه!؟
البته نمی توانید همه چیز را در مورد همسرتان بفهمید. گذر زمان شما را پخته تر خواهد کرد و مطالب بیشتری در مورد هم می فهمیتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.comد. بهاربیست                   www.bahar22.com
اگر مبهاربیست                   www.bahar22.comسائل اصلی و اولیه را از ابتدا درست کنار هم قرار دهید تا آخر عمر یک زندگی شاد خواهید داشت.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:9 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

بیشتر مواقع ناخودآگاه در رابطه های عمیق عاطفی، حسادت درون انسان برانگیخته می شود و باعث ایجاد حالات عدم امنیت، جدایی و...در نهایت همچون دردی پنهان، تمام وجود شما را در بر می گیرد. در ظاهر بیشتر مردم، حسادت خود را تصدیق نمی کنند، البته برخی نیز در درون خود سعی می کنند این حالت را کنترل کنند، امّا متأسفانه هر چه بیشتر تلاش می کنند، نتیجه ای در اصلاح خود نمی بینند. ما در صورت حسادت به نفر مقابل، با عصبانیّت و بدخلقی برخورد می کنیم، در حالی که وی واقعاً بی گناه است و در آخر جلوه ی اجتماعی خود را از دست می دهیم.
به هر دلیل و به هر میزانی، حسادت همواره یکی از دلایل اختلافات زناشویی محسوب می شود. این حالات در بین زن و شوهر، در ابتدا با کلماتی کنایه آمیز و غیر مستقیم شروع می شود و به مرور زمان، موجب بحث و جدل و اختلافاتی می شود که عامل بروز آن، حسادت مخفی و پنهان در درون طرفین است.
شما با افکار و برخورد غیر منطقی که برخواسته از حسادت است، در واقع به نوعی طرف خود را فریب می دهید.
در این جا به راهکارهایی اشاره می کنیم که بتوانید، حسادت و رشک خود را تشخیص و این عادت را که موجب ویرانی بنیاد رابطه ی خود می شود، در وجود خود از بین ببرید.
اولین عامل ایجاد حسادت، حس عدم امنیت است
وقتی که شما با طرف مقابلتان، رابطه ای احساسی و عمیق داشته باشید، به دلیل عدم اعتماد به نفس و نادیده گرفتن مزیّتها، برتری ها و جذّابیتهای خود، دچار عدم امنیت می شوید. در اصل همسر شما هیچ دخالتی در ایجاد حس ندارد و به تدریج رشد میکند، شاید در برخی مواقع منشاء این عدم امنیت، احساسات شما یا نحوه ی برخورد طرف مقابلتان باشد، امّا بیشتر، این حس از درون خود انسان و به دلیل عدم برقراری ارتباط صحیح و کمبود روابط اجتماعی از کودکی شکل گرفته است.
اگر آن را کنترل نکنید، به مرور زمان، همواره با احساس حقارت، دیگران را از خود برتر می دانید و این توّهم در ذهنتان شکل می گیرد که همسر شما مطمئناً به کسی بهتر از شما فکر می کند.این ترس چنان شما را احاطه می کند که از حسودی به بدبینی و شکّاکی تبدیل می شود.
در نتیجه تحت تأثیر بدبینی خود، در ذهن خود شروع به از هم بافتن سوالهای بی معنی و مکرّری می کنید، سوالاتی چون، چرا اینقدر دیرآمد؟ با کی بوده؟ چرا به آن مرد/زن اینطوری نگاه کرد؟ چرا در مورد دوست/همکار خود اینقدر تعریف می کند؟ و...در ادامه بیشتر وابسته وی می شوید و احساس کمبود توجّه می کنید.
به تدریج این توّهمات حکم واقعیت را پیدا می کند، در حالی که همسر شما واقعاً هیچ خطا یا خیانتی به شما نکرده است. اگر در ابتدا بتوانید بر این خیالات و احساسات منفی غلبه کنید و بی گناهی همسر خود را باور کنید، شاید بشود از عواقب ویران کننده آینده جلوگیری کرد، شما می توانید با فرونشاندن عصبانیت و خشم خود، از نگاهی غیر منصفانه به همسرتان دست بردارید.
راههای فرو نشاندن حسادت
اوّلین گام در این راه، ایجاد رابطه ای صمیمی و صادقانه با همسرتان است. با آرامی و ملایمت به او بگویید که به دلیل عشق و دوست داشتن بیش از حدّ به وی، در رابطه ی خود احساس نگرانی و عدم امنیت می کنید. در این وضعیت، وی با تصدیق رابطه ی عشق دوطرفه و بیان حس عاطفی خود نسبت به شما، به نوعی، یک تثبیت و آرامشی را ایجاد می کند. موضوع مهم این است که کی و چگونه این مسئله را با وی مطرح کنید؟ خود ترس از دست دادن همسرتان، انگیزه ای خواهد بود که سر صحبت را باز کنید، اگر در طرف مقابل خود، متوجّه شروع حسادت یا بدبینی شدید، در اوّلین فرصت، با آرامی و زبانی دلنشین به تثبیت رابطه ی خود با وی بپردازید.
با صحبت و ارتباط کلامی و دوباره شنیدن اینکه براستی، چه مزیّت، برتری، یا صفاتی در شما بوده که وی، شما را به عنوان همدم خود انتخاب کرده و چرا شما را دوست دارد؟ خود به خود، جایگاه خود را محکم می بینید و می فهمید که به این دلایل شما را برگزیده، بنابراین دلیلی ندارد که به یک نفر بهتر از دید دیگران، فکر کند یا تمایل داشته باشد. در مجموع به جای نشستن و توّهمات باطل در مورد همسر خود، به دلایل اولیه عشق و وابستگی خود فکر کنید و سعی کنید این عوامل را در خود حفظ و تقویت کرده تا با ارتقای عاطفه و عشق، از زندگی مشترک خود لذّت بیشتری ببرید.

بهاربیست                   www.bahar22.comتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.com




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:5 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >