عشق و دوستی

                                                                                                                       عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی
یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند .


-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد .

-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است .

-وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد .

-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید .

-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود .

-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد .

-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند .

-لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد .
-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است .

-هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد .

-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند .

-یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید .

-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند .

-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد .

-هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند .

-به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند .

-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد .

-هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند .

-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند .

-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد .

-وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند .

-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست .

-ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است .

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد .
-بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند .

-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است .

-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .

-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند .
-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند .

-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد .

-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

-اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند .

-یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است .

-وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

-یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد .

-مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیازهایشان ، مطلع نیست .

-زنان نمی پسندند که شوهرانشان ، برآورده ساختن نیازهایشان را به دست فراموشی بسپارند . به همین علت ، دست از نق زدن بر می دارند و به حمایت شوهرانشان می پردازند .

-یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .

خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.zibasazi.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar-20.com



| *| نوشته شده در یکشنبه 89/7/25 و ساعت 1:19 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

عاداتی که آقایون از آن متنفرند و بعضی از خانم ها انجام می دهند
خانم ها وانمود می کنند که پاک و معصوم هستند


چیزی که در تعداد بسیار زیادی از خانم ها دیده می شود این است که قصد دارند تا وانمود کنند در زیر یک نور الهی هستند و همیشه از شما خیلی پاک تر هستند . هیچ وقت حاضر نیستند تا اعتراف کنند که به خیابان گردی می روند و تعداد دوست پسرهایشان از ? نفر هم بیشتر است . البته آن دسته از خانمهایی که واقعا پاک و معصوم می باشند قابل تحسین هستند اما بقیه باید از سرپوش گذاشتن روی کارهایشان دست بردارند . این حق مسلم خانم هاست که به اندازه آقایون سرگرمی داشته باشند و از زندگی خود لذت ببرند و نهایتا هم مردی را برای زندگی آینده خود پیدا کنند که قادر به درک تمام این موارد باشد
.
از سایر خانم ها انتقاد می کنند

برای چه هیچ خانمی نمی تواند از خانم دیگر تعریف کن د؟ اونها دوست دارند از تمام مسائل مربوط به خانم های دیگر ایراد بگیرند حال از وزن و مدل مو گرفته تا ... تنها یک خانم می تواند تشخیص دهد که آفش خانم دیگری با کیفش ست نیست و با همین مطلب می تواند او را به خاک سیاه بنشاند. البته عده بسیار معدودی از خانم ها می توانند جذابیت خانم های دیگر را بپذیرند (و خوشبختانه او را به جمع دوستانه شان دعو ت کنند ) اما بسیاری از آنها دوست ندارند همسرانشان جذب زیبایی و محبوبیت خانم های دیگر شوند . اما با وجود تمام این حرف ها آقایون به طور ناخودآگاه خانم های زیبا و جذاب را خواهند دید
.
حسودی می کنند

بیشتر اوقات تنها اشاره به اسم یک خانم دیگر می تواند برای شما مرگ را به همراه داشته باشد . حال تصور کنید چگونه می خواهید در جنگی که به دلیل رفتن شما به کلاب رقص شبانه به وجود آمده آست پیروز شوید؟!

خود را نیازمند نشان می دهند

بعضی از خانمها همیشه چند خط مشی بسیار سری را دنبال می کنند . آنها از همسرانشان انتظار دارند که تمام توجهشان را به آنها معطوف کنند، آنها را تر و خشک کنند و به آنها بگویند که تا چه حد وجودشان استثنایی و ویژه است. آنها می خواهند مردها را به یک صندوقچه احساسات تبدیل کنند و از آ نها انتظار پشتیبانی اخلاقی، ذهنی و عاطفی دارند
.
در این قسمت یک تضاد جدی بین آن دسته از خانم ها که ذکر شد و دسته دیگری که به بیرون از خانه رفته، کار می کنند و خود را مستقل نشان می دهند وجود دارد . دسته دوم ج زء گروهی هستند که هنگام عاشقی واقعا متزلزل می شوند. البته شاید دانستن این مطلب برای شما خالی از لطف هم نباشد که آقایون خانم های سرسخت را ترجیح می دهند زیرا حداقل در این حالت می توانند اندکی آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.

رمزی صحبت میکنند

جمله قدیمی " نظر تو چیه؟ " یکی از مثال هایی است که خانم ها برای تست کردن احساسات و روحیات آقایون به کار می برند . آنها می خواهند به این طریق متوجه احساسات واقعی مردها نسبت به خودشان شوند . آنها در مورد نقاط ابهام سوال می کنند و بر اساس طرز تفکر آنها ما باید پاسخ سوالات را درست مطابق آنچه در ذهن آنهاست بدهیم در غیر این صورت جزئی از روح آنها به شمار نخواهیم رفت و به عبارتی نیمه گمشده آنها نخواهیم بود.

می توانید این منظره رقت آور را تصور کنید : مردی که آماده پردازش س والات همسر خود است، او به دنبال پاسخ مناسب می گردد ، ولی هیچ چیز به ذهنش نمی رسد، همسرش دست به کمر در جلوی او ایستاده و از فاصله نسبتا زیادی به او خیره شده و و پای خود را مرتبا به زمین می زند . آقایون عزیز هیچ راه فراری جز ارائه جواب ندارید فقط باید امیدوار باشید که سرانجام کارتان به بیرون از خانه در کنار زباله ها کشیده نشود!

تجاوز به حریم شخصی

همه خانم ها این تمایل غریزی و نا خودآگاه را دارند که هر طور می خواهند با مردها رفتار می کنند و تمام وسایل شخصی آنها را مال خود می کنند.
به عنوان مثال هنگامیک ه لباسی را دوست ندارند، به راحتی به خود اجازه می دهند که بر سر کشوی لباسهای ما رفته و آن را زیر و رو کنند تا چیزی را که مناسب حالشان است پیدا کنند و مثلا ژاکت جدید مورد علاقه ما را بر میدارند و می پوشند. حال تصور کنید که شما به متعلقات شخصی آنها نزدیک شوید و یا نه، فقط در مورد مدل مویشان نظر بدهید، آنچنان جهنمی برپا خواهد شد که شعله های آن همه جا را فرا می گیرد . بنابراین شما فکر نمی کنید که زندگی یک زمین بازی جوانمردانه است؟

بیش از اندازه احساساتی می شوند

آنها به خاطر هر چیزی گریه می کنند: یک فیلم غم انگیز ( و یا حتی شاد)، شکستن ناخنشان، خراب شدن مدل موها و ... و بدتر از همه اینها زمانی است که از ما انتظار همدردی دارند، تنها کاری که باید انجام دهید سرو کله زدن با خانمی است که به شما چسبیده و گریه و زاری راه انداخته است.

البته منظور من این نیست که آقایون بی عاطفه هستند و هیچ گونه احساسی ندارند اما مشکل اینجاست که خانم ها بیش از اندازه "مامانی" هستند و متاسفانه بسیاری از آقایون کوچکترین نکته ای در مورد تسلی خاطر به خانم ها نمی دانند. البته این حقیقت که خانم ها اندکی ظریف و آسیب پذیر هستند نکته جالبی است زیرا شما به راحتی می توانید آنها را دلداری دهید تا موضوع را فراموش کنند. شما که نمی خواهید سیلی از اشکهای او در خانه شما جاری شود؟

آنقدر خرید می کنند تا از حال بروند

هنگامی که زمان خرید فرا می رسد در طول روز زمان کافی برای خانم ها وجود ندارد . حال از گشت و گذار در مراکز خرید و تماشای ویترین مغازه ها گرفته تا خرج کر دن تمام موجودی همسرانشان . آنها می توانند ساعت های طولانی را در پشت ویترین یک مغازه کفش فروشی صرف کنند و اصلا هم به آب و غذا و دیگر مسئولیت هایی که در زندگی بر دوش آنهاست فکر نکنند. اما تا اینجا همه چیز قابل تحمل است فقط دعا کنید آنروز فرا نرسد که آنها تصم یم بگیرند تا شما را نیز به همراه خود ببرند. ما همراهشان می رویم از این مغازه به آن مغازه، سرگردانی های بی هدف، چند قدم به جلو و دوباره به عقب تا زمانیکه تمام جزئیات البته بجز برچسب قیمت مورد بررسی قرار گیرد.

پیوسته صحبت می کنند

متاسفانه "کریس را ک" نیز این تجربه تلخ را داشته است . روزی در یک مصاحبه تلویزیونی یک سوال از خانمی پرسید که او برای ?? دقیقه در مورد آن توضیح داد ! بیشتر خانمها عاشق صحبت کردن هستند و هنگامیکه به آنها میدان دهید بدون توقف پیش خواهند رفت . البته تصور نکنید که گفته های آنها برای ما اهمیت ندارد ما فقط نمی خواهیم گزارش ثانیه به ثانیه تمام جزئیات را بدانیم.

از روابط جنسی به عنوان یک سلاح استفاده می کنند

در جدال جنسی همه چیز بر سر کسی خراب می شود که شلوار بر تن دارد . اغلب خانمها برای نشان دادن برتری خود نسبت به مردها به آنها از موضع روابط جنسی حمله می کنند.
البته من به نوبه خود به کارگیری این روش موذیانه را تحسین می کنم ولی این واقعا منصفانه نیست که آنها از ابتدایی ترین نیازهای انسانی اینطور سوء استفاده کنند. یاد بگیرید آنها را تحمل کنید
اگر با کفایت و تدبیر کافی با مسائل مربوط به خانم ها برخورد کنید رفتارهای آزاردهنده آنها چندان هم غیرقابل تحمل به نظر نمی رسد . تنها شانس شما این است که خود را با آنها وفق دهید شما هم رفتارهای رنجش آور و آزار دهنده مخصوص به خود را دارید، هیچ انسانی کامل نیست، و من فکر می کنم این مطلب تنها چیز ی است که هم خانم ها و هم آقایون می توانند بر سر آن به توافق رسند.

 




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/21 و ساعت 8:22 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

هرکسی که عاشق شده است، بخواند!!

 
 
دلشوره و تپش شدید قلب از نشانه‌هایی هستند که در داستان‌ها، افسانه‌ها یا زندگی روزمره از آن به عنوان نشانه‌های عاشق شدن یاد شده است و اکنون علم در زمینه این مفهوم و ایده عشق در نگاه اول توضیحات قابل توجهی ارائه کرده است.
از دید علم عاشق شدن چندان ساده نیست اما بسیار سریع رخ می‌دهد. به گفته دانشمندان دانشگاه‌های ویرجینیای غربی و ژنو، احساسات شدید، قوی، واقعی و عمیق نسبت به فردی یا پدیده‌ای در واقع تنها نتیجه فعالیت‌های بسیار پیچیده و متوالی مغز است. قرار گرفتن در حالات احساسی شدید یا به بیان دیگر عاشق شدن از عناصر شیمیایی، شناختی و رفتارهای هدفگرا ترکیب شده و ساختاری کاملا پیچیده و درهم را به وجود آورده است. بر اساس مطالعات جدید این پدیده بر خلاف تصور بسیاری از افراد، تنها یک احساس اولیه نیست بلکه فرآیندی به‌شدت پیچیده و در عین حال منظم است که 12 بخش از مغز به صورت همزمان برای ایجاد و حفظ لحظه جادویی ایجاد چنین احساسی با هم به شدت فعالیت می‌کنند و محققان دریافته‌اند اولین فعالیت‌های مغزی ویژه چنین احساسی تنها در یک پنجم ثانیه پس از اینکه فرد در معرض موقعیت زمینه ساز قرار می‌گیرد، آغاز می‌شود.
بر اساس مطالعات جدید در پروژه‌ای به نام تصویربرداری نورونی عشق، بخشهایی خاص از مغز با نام‌هایی کاملا غیر رمانتیک مانند غشای کمربندی قدامی‌در کنار عوامل شیمیایی مانند عامل‌های رشد اعصاب شامل دوپامین و اکسیتوسین در هماهنگ و ایجاد کردن احساس علاقه شدید به شخص یا پدیده‌ای نقش دارند.
برخی از این مناطق بخش‌هایی از مغز هستند که در افرادی که از داروهای مخدر استفاده می‌کنند به شدت فعالیت دارند از این رو می‌توان نتیجه گرفت به وجود آمدن احساسات شدید نسبت به فرد یا پدیده‌ای، تاثیری مشابه تاثیر داروهای مخدر بر ذهن انسان دارند.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/21 و ساعت 8:5 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی
در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی. اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی—و سلامت احساسی—هستند.
به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید
باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.
دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.
"من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!" این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.
شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.
جایی می روید که از آن متنفر هستید.
اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.
وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.
لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز 50-50 باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.
اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید
مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی  به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.
ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.
هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد
در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه. در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید. اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت. اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید.
وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.
حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.
بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/21 و ساعت 8:2 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

پنج ساعت شگفت انگیز از زندگی زناشویی
نویسنده:جان گاتمن
هیچ کتاب یا درمانگری نمی تواند همه مشکلات مربوط به زندگی زناشویی شما را حل کند.با گنجاندن این هفت اصل در زندگی مشترک خود،می توانید روند ارتباطتان را تغییر دهید .حتی یک تغییر کوچک و ملایم در مسیر زندگی مشترکتان ،در طول زمان تأثیر مثبت و برجسته ای خواهد داشت.نکته اینجاست که شما باید این تغییر را به وجود آورید و آن را ادامه دهید.بهبود زندگی زناشویی تان نوعی سفر است،درست شبیه همه مسافرتها ،ناباوریها را به دور بریزید ،یک قدم کوچک بردارید و بعد ببینید کجایید و قدم دیگر را بردارید .اگر در جایی گیر کردید یا قدم اشتباهی برداشتید ،دوباره بخشهای مختلف کتاب را بخوانید و ببینید شما در کجای این نقشه واقع شده اید .این گونه قادر خواهید بود تا درمسیردرست حرکت کنید.
آن گاه که حس کردید زندگی تان درمسیرخود پیش می رود،نظرات زیر را که به شما کمک می کند تا در این مسیر باقی بمانید ،بخوانید .
پنج ساعت شگفت انگیز
وقتی نتایج کار زوجهایی را که درآزمایشگاه سیاتل حضور یافته بودند پی گیری می کردیم،از آنچه زوجهایی که زندگی شان رو به بهبود بود را از آنانی همان طور باقی ماندند مجزا می کرد،متحیر شدیم.آیا ما متوجه شدیم که گروه موفق به طرز چشمگیری در زندگی خود تجدید نظر کردند ؟موضوع فراتر از این بود.ما در کمال تعجب پی بردیم که آنها تنها پنج ساعت در هفته را به زندگی مشترک خود اختصاص دادند .گرچه هر زوج برای چگونه گذراندن این پنج ساعت شیوه خاص خود را داشت ،ولی برخی از آنها بارز بودند .به طور کل،آنچه این زوجها انجام می دادند این بود که به زندگی خود در هفت اصل روندی تازه ببخشند .این شیوه چنان خارق العاده بود که من نام آن را پنج ساعت شگفت انگیز نامیدم.در اینجا آنچه را که شما نیز می توانید انجام دهید ،آورده ایم:
خداحافظی:مطمئن شوید قبل از اینکه در صبح از همسرخود خداحافظی می کنید .ازیکی از چیزهایی که قرار است در آن روز در زندگی همسرتان اتفاق بیفتد،مطلع هستید .از جلسه با رئیس و بعد ملاقات با دکتر گرفته تا داشتن تماسی تلفنی با یکی از دوستان قدیمی.
زمان لازم:2 دقیقه در یک روز *5روز کاری
جمع:10 دقیقه
دیدار مجدد:مطمئن شوید که در آخر هر روز کاری گفت و گویی خواهید داشت که از شدت استرس و تنش می کاهد (به تمرین شماره 2 فصل 5 مراجعه کنید)
زمان لازم:20 دقیقه در یک روز *5 روز
جمع:1 ساعت و 40 دقیقه
تحسین و قدردانی:هر روز راهی را بیابید که با محبت صادقانه و صمیمی از همسر خود قدردانی کنید.
زمان لازم :5 دقیقه در یک روز*7 روز
جمع:35 دقیقه
محبت:در طول زمانی که در کنار هم هستید همدیگر را مورد مهر و محبت قرار دهید.حتماً قبل از خواب به یکدیگر مهر بورزید .به این کار به عنوان عملی نگاه کنید که هرگونه ناراحتی کوچکی را که در طول روز برای شما به وجود آمده ،از بین می برد.به عبارت دیگر،مهر و محبت را به عنوان بخشش همسرتان بدانید .
زمان لازم:5 دقیقه در یک روز*7 روز
جمع:35 دقیقه
با هم بیرون رفتن برای یک روز در هفته:این مورد می تواند راهی آرامش بخش و کم تنش برای برقراری ارتباط با هم باشد.از یکدیگر سؤالاتی بپرسید تا نقشه عشق قلبتان را به روز کند و شما را به یکدیگر نزدیک تر نماید.(البته اگر لازم باشد،می توانید در مورد مسائل زناشویی و یا دعوایی که در این هفته داشته اید با هم صحبت کنید.)به سؤالهایی که از همسر خود می خواهید بپرسید فکرکنید.(مثلاً «هنوز هم به تغییر دکوراسیون اتاق خواب فکر می کنی؟»،«سفر بعدی ما به کجا خواهد بود؟»یا«این روزها در مورد رئیست چه نظری داری؟»
زمان لازم:2 ساعت هفته ای یک بار
جمع:2 ساعت
جمع کل:پنج ساعت!
همان طورکه می بینید ،مقدار زمانی که شما صرف ایجاد این تغییرات می کنید بسیار اندک است.با این حال،همین پنج ساعت به ازدواج شما و ماندن در مسیر صحیح کمک بزرگی خواهد کرد.
به یاد داشته باشید ،اگر هر روز اندکی از وقت خود را صرف زندگی زناشویی خود بکنید ،تأثیر بیشتری بر سلامتی و طول عمر شما خواهد داشت.تا اینکه برای کسب سلامتی به باشگاههای ورزشی بروید.
ردیاب ضعیف در زندگی زناشویی
برخی کارشناسان ازدواج ادعا می کنند که دلیل عمده ناراحتی در ازدواج این است که زن و شوهرها توقعات خود را از یکدیگر را کاملاً می شکافند .با کم کردن از این توقعات ،مشاجرات از بین می رود وکمتر احتمال دارد که ناراحت شوید.ولی دکتر دونالد بوکام،از دانشگاه کالیفرنیای شمالی،این عقیده را با مطالعه استاندارهای زوجین و توقعات آنها از یکدیگر به طورکلی باطل نمود.او دریافته است مردمی که توقعات بالایی برای زندگی مشترک خود دارند ،معمولاً به بالاترین حد کیفیت در ازدواج می رسند.این نظریه پیشنهاد می کند که با نگه داشتن ارتباطتان در استاندارهای بالا،احتمال بیشتری دارد تا به نوعی از ازدواج دست یابید که به آن تمایل دارید تا اینکه به راه دیگر نگاه کنید و بگذارید همه چیز افت پیدا کند.
تحقیق ما،بر زوجهای به تازگی ازدواج کرده،یافته بوکام را تأیید نمود.در تحقیق ما،زوجهایی که با دید منفی بسیار بالایی در ازدواج تطابق حاصل کرده بودند (آزار و اذیت،فاصله احساسی )،سالهای بعد کمترخوشحال و یا راضی بودند.آنهایی که سازگاری با دید منفی را رد کرده بودند،و پافشاری می کردند زمانی که خشم و بی اعتنایی تهدید به گسترش می کرد،با آرامش با یکدیگر
رو به رو شوند بنابراین سالها بعد زندگی رضایتمند و شادتری داشتند.
این یافته ها پیشنهاد می کنند که هرازدواجی باید مجهز به سیستم زنگ خطری درونی و فطری باشد تا هروقت کیفیت زناشویی شما رو به زوال بود،به صدا در آید و شما را آگاه کند.
یک بار شخصی به من گفت برای مردان در زبان انگلیسی جمله ی ترسناکی وجود دارد .«بیا تا در مورد ارتباطمان با هم صحبت کنیم.»حقیقت این است که این کلمات برای تعداد کثیری از زنان نیز ترسناک است.بهترین راه غلبه بر این ترس این است که در مورد ارتباط خود وقتی که هنوز همه چیز کوچک است و طوفانی به وجود نیامده تا کلی خرابی به بار آورد.با هم صحبت کنید.آن زنگ خطر به شما کمک می کند تا این کار را انجام دهید.
در اینجا سؤالاتی وجود دارد تا هر هفته از خود بپرسید .آنها شما را در ارزیابی ارتباطتان راهنمایی می کنند .تنها به خاطر داشته باشید ،در مورد این مسائل با شروعی ملایم و بدون استفاده از انتقاد و توهین با همسرتان صحبت کنید.(مواظب باشید که این مسائل را درست قبل ازخواب مطرح نکنید.زیرا بر روی خواب شما تأثیرمی گذارد.)
دستور العمل:این پرسشنامه را جهت ارزیابی اینکه امور در بین شما دو نفر امروز چگونه بوده است و اینکه آیا تمایل دارید آنها را مطرح کنید ،به کار برید.هرتعدادی را که می خواهید ،با هم بررسی کنید .چنانچه بیش از چهار مورد را بررسی کردید،در مورد صحبت درباره آنها با همسرتان در سه روز آینده فکر کنید-البته با آرامش.
1- من تندی کردم.
2- حس می کنم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته ایم.
3- تنش بسیاری بین ما وجود دارد.
4- فکر می کنم دوست دارم جای دیگری باشم.
5- حس می کنم تنها هستم.
6- عصبانی بوده ام.
7- از همدیگر بی اطلاع بوده ایم.
8- حس می کنم عواطف شریکم خارج از دسترس من است.
9- شریکم در مورد آنچه من فکر می کنم نظری ندارد.
10- ما تحت استرس زیادی هستیم و ضرر زیادی به ما وارد کرده است.
11- آرزو می کنم که ای کاش الان به هم نزدیک تر بودیم.
12- بارها خواسته ام که تنها باشم.
13- همسرم تندی کرده است.
14- همسرم از لحاظ عاطفی فاصله گرفته است.
15- به نظر می رسد که توجه همسرم به جای دیگری جلب شده است.
16- همسرم عصبانی است.
17- در مورد اینکه همسرم به چه فکر می کند نظری ندارم.
18- همسرم بارها خواسته با هم صحبت کنیم.
19- ما واقعاً نیاز داریم با هم صحبت کنیم.
20- ما با هم خوب ارتباط برقرار نمی کنیم.
21- بیش از حد معمول با هم دعوا می کنیم.
22- به تازگی مسائل کوچک حاد می شوند.
23 - ما احساسات یکدیگر را خدشه دار می کنیم.
24- در زندگی ما شادی و سرگرمی چندانی وجود ندارد.
خود را عفو کنید
بعد از اجرای این هفت اصل،احتمالاً برای شما روشن است که هیچ چیز همانند انتقاد سازنده نیست.انتقاد دردناک است.برخلاف شکایت-درخواستی ویژه برای تغییر-انتقاد زندگی زناشویی را بهتر نمی کند ،قطعاً آن را بدتر می کند.چه چیز سبب می شود یکی از زوجین همیشه منتقد باشد؟ما دو خاستگاه یافته ایم.اولی ،شریکی است که از لحاظ عاطفی بی اعتناست .اگر ناتالی به شکایت خود از یوحنا در مورد گذاشتن روزنامه در حمام ادامه دهد و او به ناتالی توجه نکند،ناتالی بلافاصله انتقاد از او را از سر می گیرد و به جای اینکه مؤدبانه به او یاد آوری کند که آنها را در سطل زباله بیندازد ،او را شلخته خطاب می کند .این تغییر درشیوه ناتالی قابل درک است،ولی به زندگی آنها چندان کمکی نمی کند،زیرا انتقاد او یوحنا را بی اعتناتر می کند.تنها راه بیرون آمدن از این وضعیت این است که هر دوی آنها تغییر کنند،که البته آسان نخواهد بود.شجاعت بسیار می خواهد تا در مقابل شریکی بی اعتنا،انتقاد نکرد.بسیار شجاعت می خواهد که به شریکی اعتنا نمود که دائم عیب تو را تکرار می کند.
منبع دیگر انتقاد در زندگی زناشویی از درون سرچشمه می گیرد .این مورد به عدم اعتماد به نفس مربوط می شود که در طول دوره ای از زندگی فرد،به خصوص دوران کودکی او،به وجود آمده است.به عبارت دیگر،با انتقاد از خود شروع می شود.آرون حقیقتاً نمی تواند از کارهای خود لذت ببرد یا آنها را تحسین کند.وقتی درتجارتش به مشکلی بر می خورد،حس می کند که واقعاً نالایق است.وقتی کارش به خوبی پیش می رود ،به خود اجازه نمی دهد که به کارش افتخار کند.صدایی در درون اوست که به او می گوید این به اندازه کافی خوب نیست .او همیشه به دنبال تأیید و رضایت است،ولی حتی وقتی به آن می رسد،نمی تواند لذت ببرد.
بعد از ازدواج با کورتنی چه اتفاقی برای آرون افتاد؟ازآنجایی که ذهنش را برای دیدن اشتباهات ،از قلم افتادگیها و عدم تحسین آنچه درست است تعلیم داده بود،نمی توانست از خوبیهای کورتنی یا ازدواجشان خوشحال باشد.بنابراین به جای تحسین خصایص بارز و خوب کورتنی،همانند شاد و مهربان بودن او،اخلاص و فداکاری او و حمایت عاطفی عمیق او از شوهرش هنگامی که در خطر از دست دادن یک مراجع مهم بود،به نقطه ضعفهای او توجه می کرد.اینکه تا چه حد احساساتی است،تا حدی منزوی است و به اندازه ای که او دوست دارد تمیز نیست.
داستان آرون و کورتنی چیزی است که در 85 درصد مواقع و دراغلب ازدواجها نادرست است .اگر خود را لایق و شایسته ندانید،همیشه در خود و همسرتان به دنبال نقصها می گردید.بیایید با آن رو به رو شویم.شما با هر فردی که ازدواج کنید برخی از خصایص مورد دلخواه شما را ندارد .مشکل اینجاست که می خواهیم بر روی خصایصی متمرکز شویم که شریک زندگی مان فاقد آن است،و یا خصایص خوبی که دارد چشم پوشی می کنیم و این را حق خود فرض می کنیم.
اگر خود را کسی می دانید که از خود انتقاد می کند،بهترین کاری که می توانید برای خود و زندگی مشترکتان انجام دهید این است که خود را با تمام عیبهایی که دارید،بپذیرید.وقتی به زندگی ام در گذشته تا حال نگاه می کنم ،به تفاوت بزرگی در نقشم به عنوان پدریا شوهر پی می برم که زندگی برایم به وجود آورده تا خود را برای همه کاستیهایی که دارم ،ببخشم.
دین شما هرچه که باشد،پیامی برای زندگی زناشویی شما در آن نهفته است.اصطلاحات شکر گزاری،ستایش و قدردانی پادزهر سمی به نام انتقاد و برادر کشنده اش توهین و بی احترامی است.تمرین زیر در شروع این مسیر به شما کمک می کند.
تمرینی برای تشکر
اقدام شماره 1:برای یک هفته نسبت به تمایل خود به انتقاد ،دیدن کاستیها ،تمرکز برچیزی که وجود ندارد و بدگویی در مورد آن آگاه باشید .در عوض،سعی کنید بر روی چیزی که خوب است تمرکز کنید.به آنچه خود و دیگران دارند توجه نمایید .به دنبال چیزهایی بگردید که آنها را تحسین کنید.با چیزهای ساده شروع کنید .جهان را بستایید.از تنفس خود،طلوع خورشید،زیبایی باران و چشمان زیبای کودک قدردانی کنید.کلماتی برای تشکر ادا کنید،ولی آهسته (در این مورد خاص به هیچ کس نگویید.)این کار به شما در تغییر دید منفی تان کمک می کند.
اقدام شماره 2:حداقل یک بار در کل هفته اورا ازصمیم قلب و خالصانه تحسین کنید.به تأثیر این تمرین بر روی خود و همسرتان توجه کنید.اگر می توانید،یک روز دیگر را نیز به قدردانی و تشکراضافه کنید و بعد یک روز دیگر را اضافه کنید.این تمرین را برای دیگران نیز به کار برید-برای مثال،فرزندانتان .وقتی با شخص جدیدی آشنا می شوید ،به دنبال خصایص منحصر به فرد در او بگردید و سپس آنها را تحسین نمایید.به یاد داشته باشید،همه آنها باید خالصانه و از صمیم قلب باشد.متظاهر و تصنعی نباشید .به این خصایص مثبت توجه کنید و از آنها لذت ببرید .سعی کنید به افراد بگویید که چه چیزهای خوبی در آنها یافته اید و آنها را تحسین می کنید.حداقل یک صفت خوب برای هر فرد بیابید و عیبها و کاستیها را به فراموشی بسپارید.
وقتی شما به تعداد روزهایی که تشکر می کنید بیفزایید،سرانجام هدیه ای بزرگ دریافت خواهید کرد.شما شروع می کنید به بخشش خود،و بخشش و حسن نیت به جهان شما وارد می گردد.این همه چیز در مورد«حسن نیت شگفت آور»معنوی است.به جای اینکه کارهای خود را ناکامی بدانید،از همه آنها لذت می برید.
یکی از با ارزش ترین هدایایی که پدر و مادر می تواند به فرزندش بدهد این است که او بتواند اشتباه خود را بپذیرد و بگوید :«من دراینجا اشتباه کردم.»یا «متأسفم.»این کار بسیار مؤثر و مفید است.زیرا به کودک اجازه می دهد که اشتباه داشته باشد،عیب خود را بپذیرد و هنوز همه چیز مرتب باشد و خود را سرزنش نکند.به همین ترتیب ،گفتن «متأسفم.»و معنا کردنش برای همسرتان رخدادی بسیار مهم است.هرچه بیشتر زندگی خود را از تشکر و قدردانیهای خالصانه پرکنید،زندگیتان پربارتر و با ارزش تر خواهد بود.
منبع:هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج
تصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوانبهاربیست                   www.bahar22.com



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:23 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

خانمهای عزیز از این 19 عمل نحس بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد ! 
مردان موجوداتی هستند ذاتا خشن، دلیل این خشن بودن را میتوان در تاریخ جستجو کرد، وقتی که مردان از قدیم الایام ( نه حالا در عصر فمنیسم ! ) وظیفه داشتند تا کارهای سخت را انجام بدهند، درنتیجه نیاز به روحیه و جسمی خشن داشتند تا بقا بشریت حفظ شود، چون اگر این نبود و مردان با زنان یکسان بودند، دیگر هیچ خانه ای ساخته نمیشد، هیچ غذایی شکار نمیشد و تا به الان نسل بشریت به احتمال زیاد منقرض میشد ! لذا میبینیم که این ویژگی خشن بودن، ویژگی مثبتی است و برای حفظ بقا و تکامل بشریت باید در کنار روحیه آرام زنان قرار گیرد.
مردان، ذاتا به دلیل همین روحیه شان به دنبال فرمانفرمایی هستند، فرمان فرمایی که به مرد در روابط خانوادگی اش احساس قدرت بدهد، اشتباه نکنید که قدرت به معنای دیکتاتوری یا استبداد و یا حتی پدر سالاری صرف نیست! بلکه قدرت به این معنا است که مرد باید در روباطش با جنس مخالف احساس کرامت و موثر بودن بکند، برای هضم این جملات باید به این مثل از یک استاد روانشناسی دانشگاه تهران ( که متاسفانه اسمشان را فراموش کرده ام ) اشاره کنم که میگفتند: « مرد باید در خانه پادشاه و زن نخست وزیر باشد » یعنی اینکه با وجود اینکه مرد باید فقط یک مقام تشریفاتی در درون خانه داشته باشد و اصل کار در دست دیگری باشد اما باید کرامت و ابهت مرد درخانه حفظ شود تا این خانه به یکی از گرم ترین و زیبا ترین عواطف انسانی آراسته شود.(ملاک از مثل نخست وزیر و پادشاه، کشورهای مشروطه ای همچون انگستان است، پس اشتباه نکنید!)
همان طور که زنان برای شکوفایی احساسات و عواطفشان نیاز به امنیت در روابطشان هستند، مردان نیز به فراخور طبیعتشان نیازمند، ابهت اند تا بتوانند احساساتشان را بروز دهند و به شکوفایی مطلوبی که میتواند بزرگترین تضمین های امنیتی را به زنان بدهد برساند، لذا مشاهده میکنیم که همواره اگر بخواهیم بهترین حالت را در روابط زناشویی داشته باشید باید از معادله ( دادن احساس احترام و ابهت به مردان = گرفتن احساس امنیت و تعهد برای زنان ) استفاده کنید، سرد کنندهای زیر این معادله را برهم میزنند و نتیجه اش این میشود که مردتان، یا از شما زده شود و به شما در خفا خیانت میکند، یا کار را برای همیشه تمام کند و شما را طلاق دهد و یا دربهترین حالت اگر آدم با اخلاق و با ایمانی باشد. با اینکه از شما متنفر است تا آخر عمر شما را تحمل میکند و شما را از آنچه که در روابط زناشیویی نیازمندش هستید و حقتان است، محروم سازد.
سرد کننده های جنسی مردان:
خانمهای عزیز از این 19عمل نحس بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد !
1 - زنهایی که به گونه ای رفتار میکنند که گویی از معاشقه خوششان نمی آید.
2 - زنهایی که هیچ وقت شروع کننده نیستند.
3 - زنهایی که نسبت به بدن مردها شناخت کافی ندارند.
4 - زنهایی که بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار میکنند.
5 - زنهایی که در خلوت مثل پلیس رفتار میکنند.
6 - زنهایی که منفعل و بی عکس العمل میباشند.
7 - زن هایی که در خلوت زیاد حرف میزنند.
8 - زنهایی که زیاد مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند
9 - زنهایی که خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر میکنند.
(مسلم است که اگر خودتان را پایین بگیرد پایین هم می آیید و اگر بالا بگیرید بالا میروید)
10 - زنهایی که بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.
11 - زنهایی که دوست ندارند معاشقه دریافت کنند.
12 - زنهایی که به خیلی شکننده رفتار میکنند.
13 - زنهایی که بیش از حد جدی هستند.
14 - زنهایی که بیش از حد به مردشان وابسته هستند.
15 - زنهای سطحی نگر( یا به اصطلاح ژورنالیستی)
16 - زنهایی که فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت میدهند.
17 - زنهایی که با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی میدهند.
18 - زن هایی که مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت میکنند.
19 - زن هایی که به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند.
تصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوانبهاربیست                   www.bahar22.com



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:19 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

بارها شنیده ایم که زنها میگویند:وقتی شوهرم با دوستانش است رفتارش بامن خیلی فرق میکند.بعضی مردها احساس نیاز میکنند که جلوی دوستانشان تصویری از مردانگی خودرا نشان دهند
آنان نمیخواهند متکی یا علاقمند به همسرشان به نظر برسند.ازاین رو ازروش خوددست برمیدیرند تا مستقل وبی قیدعمل کنند.آنان دست زن خودرا دردست نمیگیرند وبارفتارشان نشان نمیدهند که زن خودراچقدر دوست دارند.
چه اشتباهی است که بههمه ونیز همسرشان نشان نمیدهند که قلبن اورادوست دارند واودر زندگیشان چه اندازه مهم است
یکی از آقایان تفاوت در رفتارش رازمانی که با همسرش تنهاست ووقتی که درکنار دوستانش است راقبول میکند ومیگوید:زمانیکه باهمسرم هستم علاقمند ومراقب او هستم امااین درست است که وقتی دوستانمم میایند من کاملن تغییر میکنم اگر همسرم حرفی بزند کلامش راندیده میگیرم وبه صحبت ادامه میدهم گویااو وجودندارد بیشتروقتها پس از رفتن دوستان کارما به بحث وجدل میکشد
امازنش جواب میدهد:وقتی دوستانمانمیایند من پیش آنها نمیمانم چون خیلی عصبانی میشوم.اگرهم در صحبت انها شرکت کنم او اشارات طعنه آمیز میکند.
این زن میگوید:روزی باشوهرم دست دردست یکدیگر راه میرفتیم امازمانی که دونفر ازدوستان شوهرم به مانزدیک شدند اودستش راکشید واز اینکه دیدم او کنار من احساس ناراحتی میکند یکه خوردم.
اودر پاسخ به این حرکتش گفت:آنها همسر ندارند وموضوع را درک نمیکنند
ازشدت خشم رنگم پریده بود...
پیامی که این نوع رفتارها برای زن میفرستد چنین است:
اواز وجود من شرمنده است
او واقعن برای من اهمیتی قائل نیست
دوستانش برای او ازمن مهمترند.
بهاربیست                   www.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar22.comتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:16 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

خودداری از برقراری رابطه زناشویی به عنوان مجازات؟!
رابطه زناشویی به منزله ی نوعی گذرگاه احساسی به شمار می رود که به واسطه ی آن می توانید هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی با شریک زندگی خود ارتباط عاطفی برقرا کنید.
در آغـاز همسرتـان خیـلی جـذاب و فریبنده جلوه می کنـد. شما نمی توانید برای یک لحظه هم دوری او را تحمل کنید و تـمایـل داریـد کـه همـواره در کـنـار او بـاقی بـمـانـیـد. با او احساس آرامش، و امنیت می کنید و تصور میکنـید کسـی هسـت کـه از صمیـم قلب دوستـتان بـدارد؛ اما چیزی نمی گذرد که یک دفـعه هـمه چیز تغییر می کند.
پس از گذشت مـدت زمـان کـمی احسـاس مـی کنـید که همسرتان سرد شده و علاقه ی خود را به برقرای ارتـباط زناشویی با شما از دسـت داده اسـت. شمـا هـنوز هـم هـمـان احساس اولیه را نسبت به او دارید و می خواهید با هم همانگونه مهربان باشید، اما احساس می کنید که تغییراتی در وجود او رخ داده و دیگر مانند روزهای گذشته به گرمی از شما استقبال نمی کند. در این حالت با تعجب از خودتان سوال می کنید: “چه اتفاقی افتاده؟”
نقش رابطه ی زناشویی در زندگی مشترک
رابطه زناشویی به منزله ی نوعی گذرگاه احساسی به شمار می رود که به واسطه ی آن می توانید هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی با شریک زندگی خود ارتباط عاطفی برقرا کنید. با اتکا به آن پیوندهای عاطفی میان شما دو نفر عمیق تر شده و نزدیکی و صمیمیت بیشتری احساس خواهید کرد. حتی می توان گفت که  رابطه زناشویی مانند چسبی است که سبب بهم متصل نگه داشتن زوجین می شود. شاید برخی از افراد مخالف نظر من باشند، اما من معتقدم که اگر هر دو نفر در  رابطه زناشویی به اوج لذت خود دست پیدا کنند، همین عامل سبب می شود که احساس نزدیکی بیشتری پیدا کرده و نه تنها حس زناشویی در میان آنها قدرت بیشتری پیدا می کند، بلکه احساس دوستی نیز به اوج خود برسد.
رشد یک چنین رابطه ی دوستانه ای میان خانم و آقا سبب می شود که ارتباط آنها از ثبات و دوام بیشتری برخوردار شود. به مرور زمان که سن افرا بالاتر می رود، و نیازهای جسمانی آنها تغییر پیدا می کند، همین پیوند دوستانه است که سودمند واقع شده و از زوال رابطه جلوگیری بعمل می آورد. سکس تنها عاملی است که ارتباط زناشویی را از سایر روابط دیگر مجزا می سازد. زندگی مشترک بدون وجود صمیمت جنسی دیری نمی پاید و به مرور زمان کمرنگ و کمرنگ تر شده و نهایتاً نیز از بین خواهد رفت.
چرا نباید از ارتباط جنسی به عنوان ابزاری برای مجازات استفاده کرد؟
امتناع از برقرای  رابطه زناشویی در حقیقت بیانگر نوعی اعمال قدرت است. می توان گفت که زوج یا زوجه این کار را به دلیل حس خشونت و عصبانیت زیادی که احساس میکند، انجام می دهد. کسی که برای مجازات طرف مقابل از برقراری رابطه ی جنسی خودداری می کند، در واقع قصد دارد اثبات کند که چیزهای زیادی برای گفتن دارد. البته با وجود تمام کارهایی که انجام می دهد، نه تنها نمی تواند طرف مقابل را مجاب به پذیرش خواست هایش نماید، بلکه در وجود او تخم کینه، کدورت، و نفرت نیز می کارد.
این قبیل افراد تصور می کنند که اگر در زمینه جنسی دست بالاتری داشته باشند، در نتیجه قدرتشان نیز در کل رابطه به طرف مقابل می چربد. در این حالت شما در مقام کسی قرار می گیرید که همیشه باید شروع ارتباط جنسی را از طرف مقابل طلب کند. در یک چنین شرایطی همسرتان هیچ کاری انجام نمی دهد جز خودنمایی. آنوقت تمام الزامات برای ایجاد ارتباط صمیمی و دوستانه می افتد به گردن شما. در این حالت کسیکه از سکس خودداری می کند، نسبت به سایر مسائل نیز بی اهمیت می شود و مسئولیت هیچ یک از مشکلاتی را که در رابطه با زندگی مشترک اتفاق می افتد، به عهده نمی گیرند؛ و اگر نهایتاً هم ازدواج شما به مشکل برخورد کرده و به پایان برسد، وی انگشت اتهامش را به سوی شما نشانه رفته و بجز شما شخص دیگری را به عنوان مقصر اصلی این نابودی نمی شناسد.
عواقب خودداری از رابطه زناشویی
خودداری از برقراری ارتباط جنسی به ویژه از سوی کسی که در ابتدای رابطه با شما عهد بسته که تا آخر عمر دوستتان بدارد و موجبات آرامش و امنیتتان را فراهم آورد غیر قابل تحمل بوده و سبب ویران شدن بنیان ارتباط می شود. شاید طرف مقابل احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست که همسرش تمایلی به برقراری ارتباط جنسی با او ندارد، شاید تصور کند به اندازه کافی زیبا، جذاب، گرم و رضایت بخش نیست. یک چنین کاری سبب رشد عقاید منفی در ذهن او می شود و ارزش های انسانی اش را زیرسوال می برد
در برخی موارد حتی احتمال افسردگی، و ناامید ی نیز وجود دارد. گاهی اوقات فرد خیلی پیش از آنکه موعدش از راه برسد پیر می شود و احساس شرمندگی سراسر وجودش را در بر می گیرد. حس بدی به او دست می دهد چراکه احساس می کند حتی همسرش هم هیچ گونه تمایلی به او ندارد. همین حزن و اندوه باطنی و حس شرمندگی سبب می شود که او نتواند مشکلاتش را با کس دیگری درمیان بگذارد. او به جایی می رسد که خودش را در دریای مشکلات، غرق شده فرض می کند و هچ گونه پشتیبانی را نیز در کنار خود نمی بیند و احساس می کند حتماً خودش یک مشکلی دارد.
نجات زدگی مشترک عاری از ارتباط جنسی
تنها راه نجات فرار از یک چنین رابطه ای است. من به ندرت به افراد توصیه می کنم که طلاق تنها گزینه ای است که می تواند مشکلات آنها را حل نماید. در این مورد خاص، تجربه به من اثبات کرده که باز هم جای امیدواری وجود دارد. ابتدا می بایست هر گونه اعتقاد بدی که نسبت به خودتان دارید، مانند: شرمندگی، ناامیدی، افسردگی و … را دور بریزید و از دایره ی منفی بافی ها فرار کنید. زمانی که موفق شدید با خودتان کنار بیایید، یک رواندرمانگر پیدا کنید تا در طی جلسات مشاوره ی دوره ای، قدرت از دست رفته تان در زندگی مشترک را مجدداً به شما بازگرداند. شاید انجام این کار قدری دشوار باشد اما با صرف وقت و همچنین تلاش مکرر، دو مرتبه می توانید حس تمایل جنسی را در شریک زندگی خود ایجاد کنیدwww.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com و گرمایتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.com گذشتبهاربیست                   www.bahar22.comه را به رابطه باز گردانده و عشق آتشین روزهای اول را از سر بگیرید
.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:11 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

یکی از دلایل شکست در زندگی زناشویی این است که افراد پیش از ازدواج مکالمه طولانی و جدی با یکدیگر ندارند. در اینجا سوالاتی را مطرح کرده ایم که به شما در شناخت بهتر همسر آینده تان کمک می کند. حقیقتا این سوالات کلید طلایی هستند و اگر شما و همسرتان این نکات را از یکدیگر بدانید امکان شکست در ازدواج تان کمتر خواهد بود.
? چه عادت هایی دارد؟
آیا شما سحرخیز هستید؟ همسر آینده تان چطور؟ چند ساعت در شبانه روز تلویزیون تماشا می کنید؟ آیا طرف مقابلتان آدم ولخرج، مقتصد یا خسیسی است؟ چقدر کار می کند؟ بهتر است بدانید همسر آینده تان چقدر زمان صرف حمام رفتن، خوابیدن یا کارهای شخصی اش می کند؟ آیا این زمان ها با ساعت طبیعی زندگی شما در تداخل است یا نه؟
? زبان ابراز عشق طرف مقابلتان چیست؟
وقتی از صمیم قلب به کسی که دوستش دارید حرف های دلتان را می زنید در او احساس عشق را بیدار می کنید. برخی افراد زمانی که یک هدیه دور از انتظار از طرف مقابل دریافت می کنند به اوج عشق می رسند. روشی که به وسیله آن افراد به عشق می رسند «زبان عشق» آنهاست. این زبان می تواند تماس فیزیکی، سپری کردن اوقات فراغت با یکدیگر یا کلمات عاشقانه و هدیه باشد. مطمئن شوید که زبان عشق یکدیگر را پیدا کرده اید.
? نظر طرف مقابل در مورد فرزند چیست؟
آیا شما فرزند می خواهید؟ چند تا؟ آیا شما و همسر آینده تان بر سر تعداد فرزندان موافق هستید؟ بسیار مهم است که هر دو موافق یک نوع روش تربیتی خاص باشید.
? روابط خانوادگی او چگونه است؟
خانواده او چگونه هستند؟ افراد خانواده چگونه با یکدیگر رفتار می کنند؟ دانستن این مطالب به این معنا نیست که شما حتما در آینده خانواده ای شبیه خانواده همسرتان خواهید داشت، اما به شما در شناخت بهتر و بیشتر او کمک می کند. بیشتر شخصیت او در همان خانواده شکل گرفته است. همه خانواده ها مشکلاتی دارند، از ابتدا موضع خود را مشخص کنید، آیا دوست دارید با آنها بیش از حد صمیمی شوید یا می خواهید فاصله را با آنها نگه دارید؟
? طرف مقابل چگونه از پس لحظات سخت بر می آید؟
ازدواج همیشه آسان نیست، اختلاف نظر همیشه وجود دارد. گاهی اوقات شما و همسرتان هر دو خسته اید و به کمی تنهایی نیاز دارید. در کنار مشکلات کوچک مشکلات بزرگ هم به وجود می آید. از دست دادن شغل، بارداری بدون برنامه ریزی، سقط بی دلیل جنین، فوت یکی از اعضای خانواده، تصادف ماشین، بیماری های جدی،… همه و همه مشکلات غیرقابل پیش بینی هستند. آیا شما و همسرتان در مواجه با این مشکلات دلسرد می شوید؟ آیا شما یا همسرتان برای کنترل امور به یکدیگر کمک می کنید؟ آیا یکدیگر را در شرایط سخت تنها نمی گذارید، حتی اگر زندگی آن طور که تصور می کردید پیش نرفته باشد؟
? آیا هر دو اعتقادات مذهبی یکسانی دارید؟
همسر آینده شما ممکن است یا بسیار مذهبی باشد یا اصلا مذهبی نباشد، اما به هر حال بیشتر افراد حد معقولی از مذهب را در زندگی شان دخالت می دهند. اگر شما و همسرتان اعتقادات مذهبی متفاوتی دارید، چگونه می خواهید فرزندانتان را تربیت کنید؟ حتما لازم نیست که بر سر کوچکترین مسائل دینی با هم موافق باشید، اما باید در اصل پیرو یک اعتقاد باشید.
? انتظار او از ازدواج چیست؟
از کار خانه گرفته تا حساب های پس انداز، همسرتان از شما انتظار دارد در زندگی زناشویی چه مسوولیتی داشته باشید؟ شما از او چه انتظاری دارید؟ آیا انتظار دارید یک زندگی زناشویی عاشقانه داشته باشید یا فکر می کنید این کارها مربوط به پیش از ازدواج است؟
هر دو طرف باید منظور و انتظار واقعی خود از ازدواج را بدانند و برای درک انتظارات طرف مقابل کوشش کنند.
? اهداف زندگی طرف مقابلتان چیست؟
در لحظاتی که بسیار عاشق هستید و مطمئنید این دختر یا پسر همان است که می خواهید، فراموش نکنید هدف های زندگی طرف مقابل را بشناسید. یک سوال قدیمی وجود دارد که همه باید از همسر آینده خود بپرسند: « تو در ?? سال آینده خود را کجا می بینی؟» یا «می خواهی ?? سال آینده چه زندگی داشته باشی؟»
? اهداف شغلی طرف مقابلتان چیست؟ کجا می خواهد زندگی کند؟ دوست دارد در جایی ثابت باشد یا هر جا باد می وزد برود؟"
هر کس یک طرح یا آرزوی اصلی دارد. دریابید آیا شما می خواهید همسفر رویاهای همسر آینده تان باشید یا نه!؟
البته نمی توانید همه چیز را در مورد همسرتان بفهمید. گذر زمان شما را پخته تر خواهد کرد و مطالب بیشتری در مورد هم می فهمیتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.comد. بهاربیست                   www.bahar22.com
اگر مبهاربیست                   www.bahar22.comسائل اصلی و اولیه را از ابتدا درست کنار هم قرار دهید تا آخر عمر یک زندگی شاد خواهید داشت.



| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:9 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )

بیشتر مواقع ناخودآگاه در رابطه های عمیق عاطفی، حسادت درون انسان برانگیخته می شود و باعث ایجاد حالات عدم امنیت، جدایی و...در نهایت همچون دردی پنهان، تمام وجود شما را در بر می گیرد. در ظاهر بیشتر مردم، حسادت خود را تصدیق نمی کنند، البته برخی نیز در درون خود سعی می کنند این حالت را کنترل کنند، امّا متأسفانه هر چه بیشتر تلاش می کنند، نتیجه ای در اصلاح خود نمی بینند. ما در صورت حسادت به نفر مقابل، با عصبانیّت و بدخلقی برخورد می کنیم، در حالی که وی واقعاً بی گناه است و در آخر جلوه ی اجتماعی خود را از دست می دهیم.
به هر دلیل و به هر میزانی، حسادت همواره یکی از دلایل اختلافات زناشویی محسوب می شود. این حالات در بین زن و شوهر، در ابتدا با کلماتی کنایه آمیز و غیر مستقیم شروع می شود و به مرور زمان، موجب بحث و جدل و اختلافاتی می شود که عامل بروز آن، حسادت مخفی و پنهان در درون طرفین است.
شما با افکار و برخورد غیر منطقی که برخواسته از حسادت است، در واقع به نوعی طرف خود را فریب می دهید.
در این جا به راهکارهایی اشاره می کنیم که بتوانید، حسادت و رشک خود را تشخیص و این عادت را که موجب ویرانی بنیاد رابطه ی خود می شود، در وجود خود از بین ببرید.
اولین عامل ایجاد حسادت، حس عدم امنیت است
وقتی که شما با طرف مقابلتان، رابطه ای احساسی و عمیق داشته باشید، به دلیل عدم اعتماد به نفس و نادیده گرفتن مزیّتها، برتری ها و جذّابیتهای خود، دچار عدم امنیت می شوید. در اصل همسر شما هیچ دخالتی در ایجاد حس ندارد و به تدریج رشد میکند، شاید در برخی مواقع منشاء این عدم امنیت، احساسات شما یا نحوه ی برخورد طرف مقابلتان باشد، امّا بیشتر، این حس از درون خود انسان و به دلیل عدم برقراری ارتباط صحیح و کمبود روابط اجتماعی از کودکی شکل گرفته است.
اگر آن را کنترل نکنید، به مرور زمان، همواره با احساس حقارت، دیگران را از خود برتر می دانید و این توّهم در ذهنتان شکل می گیرد که همسر شما مطمئناً به کسی بهتر از شما فکر می کند.این ترس چنان شما را احاطه می کند که از حسودی به بدبینی و شکّاکی تبدیل می شود.
در نتیجه تحت تأثیر بدبینی خود، در ذهن خود شروع به از هم بافتن سوالهای بی معنی و مکرّری می کنید، سوالاتی چون، چرا اینقدر دیرآمد؟ با کی بوده؟ چرا به آن مرد/زن اینطوری نگاه کرد؟ چرا در مورد دوست/همکار خود اینقدر تعریف می کند؟ و...در ادامه بیشتر وابسته وی می شوید و احساس کمبود توجّه می کنید.
به تدریج این توّهمات حکم واقعیت را پیدا می کند، در حالی که همسر شما واقعاً هیچ خطا یا خیانتی به شما نکرده است. اگر در ابتدا بتوانید بر این خیالات و احساسات منفی غلبه کنید و بی گناهی همسر خود را باور کنید، شاید بشود از عواقب ویران کننده آینده جلوگیری کرد، شما می توانید با فرونشاندن عصبانیت و خشم خود، از نگاهی غیر منصفانه به همسرتان دست بردارید.
راههای فرو نشاندن حسادت
اوّلین گام در این راه، ایجاد رابطه ای صمیمی و صادقانه با همسرتان است. با آرامی و ملایمت به او بگویید که به دلیل عشق و دوست داشتن بیش از حدّ به وی، در رابطه ی خود احساس نگرانی و عدم امنیت می کنید. در این وضعیت، وی با تصدیق رابطه ی عشق دوطرفه و بیان حس عاطفی خود نسبت به شما، به نوعی، یک تثبیت و آرامشی را ایجاد می کند. موضوع مهم این است که کی و چگونه این مسئله را با وی مطرح کنید؟ خود ترس از دست دادن همسرتان، انگیزه ای خواهد بود که سر صحبت را باز کنید، اگر در طرف مقابل خود، متوجّه شروع حسادت یا بدبینی شدید، در اوّلین فرصت، با آرامی و زبانی دلنشین به تثبیت رابطه ی خود با وی بپردازید.
با صحبت و ارتباط کلامی و دوباره شنیدن اینکه براستی، چه مزیّت، برتری، یا صفاتی در شما بوده که وی، شما را به عنوان همدم خود انتخاب کرده و چرا شما را دوست دارد؟ خود به خود، جایگاه خود را محکم می بینید و می فهمید که به این دلایل شما را برگزیده، بنابراین دلیلی ندارد که به یک نفر بهتر از دید دیگران، فکر کند یا تمایل داشته باشد. در مجموع به جای نشستن و توّهمات باطل در مورد همسر خود، به دلایل اولیه عشق و وابستگی خود فکر کنید و سعی کنید این عوامل را در خود حفظ و تقویت کرده تا با ارتقای عاطفه و عشق، از زندگی مشترک خود لذّت بیشتری ببرید.

بهاربیست                   www.bahar22.comتصاویر زیبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نویسان جوان              www.http://bahar22.com




| *| نوشته شده در چهارشنبه 89/7/14 و ساعت 10:5 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >