عشق و دوستی

روز اول:

با خودت صادق باش و نگران آنچه دیگران درباره ات فکر میکنند نباش.تعریفی که آنها از تو دارند نپذیر. خودت خودت را تعریف کن.

روز دوم:

از قدرت خودت مایه بگذار و بر قدرت دیگران تکیه نکن.استعدادهای خودت را پرورش بده و به استعدادهای مردم غبطه نخور.

روز سوم:

حتی گردابی از افکار ناراحت کننده با شوخ طبعی و خنده ای از ته دل از بین خواهد رفت.

روز چهارم:

اگر میخواهی مشکلات خودت حل شوند به داهای دردمند دیگران تسلی و آرامش بده.

روز پنجم:

بزرگترین شفابخش عشق است.

روز ششم:

قدرت درک یافته هایی راکه از تجربیات مختلف به دست می آوری افزایش بده و آنرا در سکوت باور کن.و به صورت خرد در اختیار دیگران قرار بده.

روز هفتم:

بگذار که لبخند در قلبت باور شود و از دریچه چشمانت به دنیا بتابد.مانند لبخندهای دوستانه شفابخش و سپاسگذار باش. 

روز هشتم:

نخواه که دیگران را با زیبایی و  جذابیت زنانه جذب کنی.زیرا هرچند داشتن اقتدار بر دیگران ارضا کننده است اما به تدریج وجودت ناقص و ضعیف خواهد شد.سعی کن با الهام بخشیدن به دیگران و تحسین اهداف عالی آنها خود را قوی کنی.

روز نهم:

هنگامی که وسوسه میشوی تا حرفهای کنایه آمیز و نیشدار به دیگران بزنی یادت باشد که فلفل زیادی طعم غذا را خراب میکند.کلمات نسنجیده دوستیهای با ارزش را تباه میکند.اما مهربانی هیچ چیز را خراب نمیکند.اجازه بده دیگران هرطور مایلند پیش بروند.

روز دهم:

ظرفیت عشق وجودت را با دوست داشتن همه انسانها و تمتمی زندگی افزایش بده.

روز یازدهم:

همواره به دیگران کمک کن و همراهیشان کن تا به تعالی برسند.آنگاه خود نیز از درون به تعالی خواهی رسید.

روز دوازدهم:

خدمت به دیگران کسر شان نیست.بلکه امتیاز است.خدمتی که با طیب خاطر انجام شود غرور را از میان خواهد برد و آرامش درون را جایگزینش خواهد کرد.

روز سیزدهم:

با تحقیر ریگران سستی و تزلزل خود را نشان میدهیم.نیکی و مهربانی با دیگران انعکاس پیروزی درونی است.

روز چهاردهم:

برای غلبه بر این گرایش که همه چیز را شخصی و خودمانی بدانی و به آ»چه درباره غیر شخصی برخورد کردن و جدی بودن از دیگران میشنوی ترتیب اثر بده.

روز پانزدهم:

باورهای قلبی ات تعیین کننده شخصیت آتی تو هستند.اگر بر مسائل حقیر تمرکز کنی حقیر خواهی شد.. اگر بر افکار متعالی تمرکز کنی افتخار نصیبت خواهد شد.




| *| نوشته شده در شنبه 89/5/23 و ساعت 3:54 عصر توسط مهرناز | نظرات ( )