• وبلاگ : عشق و دوستي
  • يادداشت : کاش مــ ـے شد که کســ ـے مــ ـے آمد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کاش مي شد قلبها آباد بود
    کينه و غمها به دست باد بود
    کاش مي شد دل فراموشي نداشت
    نم نم بارون هم آغوشي نداشت
    کاش مي شد کاشهاي زندگي
    گم شوند پشت نقاب زندگي
    کاش مي شد کاشها مهمان شوند
    در ميان غصه ها پنهان شوند
    کاش مي شد آسمان غمگين نبود
    ردپاي قهر و کين رنگين نبود

    کاش ميشد اشک را تهديد کرد
    فرصت لبخند را تمديد کرد
    کاش ميشد از ميان لحظه ها
    لحظه ي ديدار را تجديد کرد

    با من امشب چيزي از رفتن نگو
    نه نگو، از اين سفر با من نگو
    من به پايان مي رسم از کوچ تو
    با من از آغاز اين مردن نگو

    کاش ميشد لحظه ها را پس گرفت
    کاش ميشد از تو بود و با تو بود
    کاش مي شد در تو گم شد از همه
    کاش ميشد تا هميشه با تو بود

    کاش فردا را کسي پنهان کند
    لحظه را در لحظه سرگردان کند
    کاش ساعت را بميراند به خواب
    ماه را بر شاخه آويزان کند

    پاسخ

    مرسي