آن روز که پاور چين پاورچين در جاده رويا
روي ريل عشق آهسته قدم مي زديم
من...
همه چشم شده بودم و نظاره گر تو....
وتو ....
همه عشق بودي وقصه گو
دستم را گرفتي ....
مملو از با تو بودن شدم
دوباره تکرار مي شد
من،تو،ريل، و جاده ايي پيش رو...
به منم سر بزن خوش حال ميشم
به تبادل لينک موافقي