• وبلاگ : عشق و دوستي
  • يادداشت : **
  • نظرات : 9 خصوصي ، 44 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گاهي که دلم به اندازه تمام غروبها مي گيرد

    چشمهايم را فراموش ميکنم

    اما دريغ که گريه دستانم نيز مرا به تو نمي رساند

    من از تراکم سياه ابرها مي ترسم و هيچ کس

    مهربانتر از گنجشکهاي کوچک کوچه هاي کودکي ام نيست

    و کسي دلهره هاي بزرگ قلب کوچکم را نمي شناسد

    و يا کابوسهاي شبانه ام را نمي داند
    با اين همه...

    نازنين اين تمام واقعيت نيست

    از دل هر کوه کوره راهي ميگذرد

    و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد

    و شبي نيست که طلوع سپيده اي در پايانش نباشد

    از چهار فصل دست کم يکي که بهار است

    من هنوز تو را دارم............